علی دایی یا رادو بزن بهادر واقعی کیست؟
ادب مرد به ز شهریاری اوسـت!
درست وقتی چهرههای اسطورهای فوتبال در کشورهای مختلف دنیا برای به دست آوردن کرسیهای مهم مدیریتی رقابت میکنند، علی دایی همچنان ترجیح میدهد وسط «گود» بماند. البته که این وسط گود ماندن اگر همانند مربیانی مثل زینالدین زیدان به احترام، آرامش و موفقیت گره خورده باشد، مفید خواهد بود اما حقیقت آن است که «علی دایی مربی» همواره در متن جنجالهای روزمره قرار دارد. جنجالهایی که بزرگترین صدمه را به اعتباری میزنند که شهریار سالهای سال برای خودش جمع کرده است. به گواه شاهدان حاضر در ورزشگاه تختی، شهریار با یک سیلی محکم از این گزارشگر پذیرایی کرده تا ثابت کند که «بزن بهادر» واقعی فوتبال ایران چه کسی است. او بارها سابقه قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی را داشته است به نظر میرسد بایی با وجود یک دهه سرمربیگری، در کنار زمین هنوز یک «مهاجم عصبانی» است و همچنان کنترل چندانی روی خشمش ندارد. یک مربی در چنین موقعیتی، طبیعتا باید پختهتر عمل کند و سد راه درگیری شود اما شهریار به سرعت خودش را در درگیری حل میکند
آریا رهنورد
در اولین لحظات به جنجال کشیده شدن جدال سایپا و پرسپولیس در ورزشگاه تختی تهران، علی دایی میتوانست با استفاده از مقبولیتش در بین بازیکنان هر دو تیم، بلافاصله این درگیری را به پایان برساند اما او مثل همیشه، در این جنجال غرق شد و خودش را در جایگاه هدایت دعوا قرار داد. شهریار و دستیارانش در تمام دقایق بازی با همه توان مشغول اعتراض به عملکرد داور مسابقه بودند و این اعتراض در جنجالی شدن لحظات پایانی بازی تاثیرگذار به نظر میرسید. واکنش مهرههای جوان سایپا به باز کردن دروازه پرسپولیس، درگیریها را تشدید کرد و همچنان کادر فنی تیم میزبان تلاشی برای آب ریختن روی آتش برافروخته در ورزشگاه تختی از خودش نشان نداد. صادق بارانی پیش از این سابقه درگیری با کریم باقری و البته کتک زدن مهدی طارمی در زمین فوتبال را داشت اما دایی این بار هم مقابل هافبک جنجالساز تیمش نایستاد و مجال ایجاد درگیری تازهای را برای او ایجاد کرد. مرد اول نیمکت سایپا تنها یک هفته قبل، با وجود واضح بودن پنالتی اعلام شده به سود استقلال، شدیدا به داوری معترض بود و این بار نیز به هیچ قیمتی حاضر نمیشد «مسئولیت» ماجراهای تلخ رخ داده در پایان نبرد با پرسپولیس را بپذیرد. این اولین بار نیست که او از زیر بار چنین مسئولیتی شانه خالی میکند. به نظر میرسد او با وجود یک دهه سرمربیگری، در کنار زمین هنوز یک «مهاجم عصبانی» است و همچنان کنترل چندانی روی خشمش ندارد. یک مربی در چنین موقعیتی، طبیعتا باید پختهتر عمل کند و سد راه درگیری شود اما شهریار به سرعت خودش را در درگیری حل میکند و برای زد و خورد، قدم پیش میگذارد. او در ماههای گذشته بارها با لحنی ستایشآمیز درباره پرسپولیس برانکو صحبت کرده اما هواداران این باشگاه بعد از تماشای ماجراهای ورزشگاه تختی، چطور میتوانند او را به عنوان یک «پرسپولیسی» بشناسند؟ مگر او همان مردی نبود که در اولین بازی پرسپولیس بعد از درگذشت هادی نوروزی، به جای همدردی با اعضای این باشگاه، در کنفرانس خبری از تلاش داور برای روحیه دادن به تیم سوگوار و سیاهپوش میدان صحبت میکرد؟ دایی مثل همیشه، خودش را بیشتر از هر رنگ و هر تیمی دوست دارد و این علاقه افراطی به خود، آشناترین تصویری است که در فوتبال ایران از این مربی سراغ داریم.
نقش علی دایی در کمک به مردم زلزلهزده کرمانشاه، حساسیت او روی اختصاص کمکهای نقدی جمعآوری شده برای ساخت خانههای مسکونی در روستای ویران شده مله رولان و چندین نوبت سفر به این روستا برای نظارت بر ساخت و سازها، میتوانست از شهریار یک «قهرمان ملی» بسازد. قهرمانی که صدای مردم را میشنود و پا به پای آنها به حرکت درمیآید تا حداقل بخشی از نارساییها را کمرنگ کند. خبر احضار این چهره به دادسرا برای ادای پارهای از توضیحات درباره جمعآوری کمکهای مردمی، با واکنش شدید اهالی فوتبال در ایران روبهرو شد و بلافاصله موج گستردهای از حمایتها از علی دایی را به راه انداخت. او باید تا ماهها و حتی شاید سالها به خاطر این حرکت فراموش نشدنی، مورد ستایش قرار میگرفت اما برای چندمین بار ترجیح داد لباسهایش را به گرد و خاک یک جنجال تازه آغشته کند. او حالا از جایگاه قهرمان مردم، به نقطهای سقوط کرده که سوژه زمزمههای هواداری و هجوم اینستاگرامی باشد. شهریار خودش را وارد بازی فوتبالیستهایی کرده که حتی یک بازی ملی نیز در کارنامه ندارند و مجموع سنشان به زحمت به سن و سال این مربی میرسد.
«بزن بهادر» لقبی است که شهریار برای سنگربان خارجی پرسپولیس در نظر گرفت. او حتی یک قدم جلوتر رفت و به مدیران این باشگاه توصیه کرد به جای امضای قرارداد با بزن بهادرهای خارجی، به سراغ گلرهای داخلی بروند. طبیعتا اینکه باشگاهی مثل پرسپولیس با کدام بازیکن از کدام ملیت قرارداد میبندد، در حیطه وظایف علی دایی قرار ندارد. او در حالی به نقد عملکرد رادوشوویچ میپردازد که عطش شخصیاش برای سهیم شدن در یک دعوای تازه، بر هیچکس پوشیده نیست. دایی در ظاهر، از جنجال و درگیری بیزار به نظر میرسد اما بیشتر از «کانر مکگرگور» در متن درگیریهای مختلف قرار داشته و این بار نیز، همین رفتار را تکرار کرده است. سرمربی سایپا در حالی رفتار چند مهره پرسپولیس را مورد سرزنش قرار میدهد که گزارشگر رسانه ملی، از کتک خوردن به دست این مربی صحبت کرده است. به گواه شاهدان حاضر در ورزشگاه تختی، شهریار با یک سیلی محکم از این گزارشگر پذیرایی کرده تا ثابت کند که «بزن بهادر» واقعی فوتبال ایران چه کسی است. او بارها سابقه قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی را داشته و شنیدن این خبر، دیگر برای هیچکس غافلگیرکننده به نظر نمیرسد. علی دایی چندین سال قبل، شان خودش را تا حد و اندازههای درگیری فیزیکی با بوقچیهای پرسپولیس پایین آورد. این مربی چندین بار در آستانه درگیری فیزیکی با منتقدانش قرار گرفته و حتی یک بار در کلاس مربیگری، فاصلهای با دست به یقه شدن با محمد مایلیکهن نداشته است. آنچه یک فوتبالیست پرتجربه را به یک مربی بزرگ تبدیل میکند، توانایی ویژه کنترل ذهن زیر فشار شدید است. فشاری که مربیها در جریان هر بازی تحمل میکنند، به مراتب بیشتر از فشاری است که در زمین شامل حال فوتبالیستها میشود. چرا علی دایی با وجود پیشرفت در مربیگری، بعد از همه این سال هنوز نتوانسته یک مربی بزرگ باشد؟ پاسخ این سوال را باید در خشونتی جستوجو کرد که هرگز شهریار را به حال خودش رها نمیکند. ارادهای که این مربی را دائما به طرف دعوا و درگیری سوق میدهد و در هیچ شرایطی دست از سر او برنمیدارد.
اواخر فصل گذشته فوتبال جزیره، کاپیتان وستهم یونایتد به خاطر کتک زدن یک «جیمی جامپ» در زمین، به شدت مورد سرزنش رسانهها قرار گرفت و به سختی جریمه شد. رسانههای انگلیسی باور داشتند که این بازیکن تصویری خشن از فوتبال به نوجوانها ارائه کرده و به این خاطر، سزاوار سرزنش است. کتک زدن یک خبرنگار، حتی میتواند به زندانی شدن یک فوتبالیست یا یک مربی منجر شود اما در ایران، کمیته انضباطی جسارت لازم را برای ورود به چنین پروندههایی ندارد. نتیجه این انفعال، تندتر شدن آتش رفتارهای علی دایی در کنار زمین است. مردی که میتوانست خودش را با مدیریت سرگرم کند و یک کرسی مهم در فیفا یا ای.اف.سی برای فوتبال ایران به دست بیاورد اما ترجیح داد وقتش را با تکرار همان جنجالهای همیشگی در فوتبال ایران سپری کند.
دیدگاه تان را بنویسید