داستان نبردی که نابرابرتر خواهد شد
کهکشان علیه ویرانه!
آریا رهنورد
درست در همان روزهایی که باشگاههای استقلال و پرسپولیس، مدام توی سر هم میزنند و دائما از هم شکایت میکنند و درست همزمان با جدایی مسعود شجاعی و اشکان دژاگه که ظاهرا برای ترک تراکتور نمیتوانند حتی تا پایان فصل صبر به خرج بدهند، تیمهای النصر و الهلال عربستان یک رقابت دیوانهوار را برای جذب ستارههای جدید شروع کردهاند. این دو تیم طوری با همه وجود و هزینههای سنگین تجهیز میشوند که انگار حقیقتا میخواهند به «جنگ» بروند. جنگی که بعید به نظر میرسد پایان خوشی برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد.
خبر پیوستن «آندرسون تالیسکا» به باشگاه النصر، مثل یک بمب بزرگ در عربستان و قاره آسیا سروصدا به راه انداخته است. این بازیکن قرار بود راهی الهلال شود و حتی با مدیران این باشگاه به توافق اولیه رسیده بود اما مدیران النصر در بین راه، او را «هایجک» کردند و حالا مشغول جشن گرفتن این سرقت بزرگ هستند. باشگاه النصر برای جذب این ستاره، هشت میلیون یورو هزینه کرده است. در فوتبال ایران اما باشگاهها برای به دست آوردن یکچهارم این مبلغ از طریق پاداش ای.اف.سی، سرودست میشکنند! علاوه بر این رقم سنگین که برای جذب این ستاره پرداخت شده، او دستمزد ویژهای هم در لیگ عربستان دریافت خواهد کرد. این هافبک هجومی چپ پا در باشگاه باهیا در لیگ برزیل مطرح شد و پس از تبدیل شدن به یک ستاره تمامعیار، با قرارداد هفت و نیم میلیون یورویی به باشگاه بنفیکا پیوست. او چهار سال در عضویت بنفیکا بود و البته در این مدت، یک بار هم به صورت قرضی به بشیکتاش ملحق شد. باشگاه گوانگژو اورگرند برای به خدمت گرفتن این فوتبالیست از بنفیکا حسابی دست به جیب شد و رقم وحشتناک 19 میلیون یورو را برای جذب او پرداخت کرد. پس از دو سال اما باشگاه النصر از راه رسید تا این ستاره بااستعداد را به خدمت بگیرد. جالب است بدانید که تالیسکا، تنها گزینه مهم باشگاه النصر برای توفان نقل و انتقالاتی نیست. آنها که ستارههای فوقالعادهای مثل عبدالرزاق حمدا... و نورالدین آمرابات را در اختیار دارند، به دنبال دو فوتبالیست برزیلی دیگر هم هستند. گاستون رامیرز که این روزها در لیگ ایتالیا توپ میزند، یکی از همین فوتبالیستها به شمار میرود. بازیکنی که بعید نیست در پایان این فصل سری آ، پیراهن النصر را بر تن کند. گرسون دوس سانتوس هم گزینه مهم دیگر برای تقویت در خط میانی محسوب میشود. فوتبالیستی که در 23 سالگی در لیگ برزیل درخشیده و حتی از باشگاههای بزرگ اروپایی پیشنهاد دریافت کرده است. اگر النصر موفق به امضای این قرارداد شود، صاحب طلاییترین خط هافبک در آسیا خواهد شد.
پیوستن تالیسکا به النصر، در حقیقت پاسخ النصریها به خرید بزرگ باشگاه رقیب بوده است. الهلال به محض باز شدن پنجره نقل و انتقالات، به سراغ ستاره خط حمله باشگاه پورتو رفت و با «موسی مارگا» قرارداد امضا کرد. آنها برای ادامه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا با مهاجمی قرارداد بستهاند که تا همین چند هفته قبل در لیگ قهرمانان اروپا به میدان میرفت! به نظر میرسد عزم عربستانیها برای موفقیت در رقابتهای این فصل لیگ قهرمانان، کاملا جزم شده است. در فوتبال امروز، هیچ عاملی تعیینکنندهتر از پول نیست و همین پول، شکاف فوقالعاده عمیقی را بین تیمهای ایرانی و سایر قدرتهای آسیا به وجود میآورد. ما برای شکست دادن تیمهایی که تالیسکا و مارگا را در اختیار دارند، نیازمند رقم زدن «معجزه» هستیم و معجزه در فوتبال، به ندرت اتفاق میافتد. باید بپذیریم که «اقتصاد» ورشکسته، این روزها بزرگترین چالش فوتبال ایران را میسازد. از یک طرف باشگاه تراکتور در حالی به مراحل حذفی لیگ قهرمانان آسیا رسیده که مالکش حتی توانایی پرداخت دستمزد مهرههای فعلی را هم ندارد. تراکتوریها دوست دارند تیمشان برای اولین بار در همه تاریخ به یکچهارم نهایی آسیا برسد اما به صورت همزمان در این مقطع سرنوشتساز، شجاعی و دژاگه به عنوان مهرههای کلیدی تیم، ساز جدایی کوک کردهاند. در پرسپولیس، همین اتفاق انتظار کنعانیزادگان را میکشد و مهدی قایدی نیز خیلی زود ترانسفر خواهد شد. نبرد با غولهای آسیایی تا همین حالا هم نبردی نابرابر بوده و حالا اوضاع حتی بدتر نیز خواهد شد. وقتی یک خرید تیمهای عربستانی به تنهایی بودجه دو فصل سرخابیهای لیگ ایران است، نباید انتظار داشته باشیم که تیمهایمان با روحیه و اعتماد به نفس بالا روبهروی این رقبا قرار بگیرند.
چند دهه است که مدیران ارشد ورزش ایران، از عبارت «چند وقت دیگر» برای خصوصیشدن استقلال و پرسپولیس حرف میزنند. تجربه البته نشان میدهد که خصوصیشدن هم راهکار بیدردسری نیست. باور کنید رسیدن به وضعیت اقتصادی تیمهای عربستانی، آنقدرها هم ناممکن نخواهد بود. چراکه ما هم به اندازه کافی از نفت و گاز برخوردار هستیم. آنچه باعث میشود فاصله مالی باشگاهها در ایران و عربستان تا این اندازه زیاد باشد، تلاش و تمرکز آنها برای گرفتن «حق» واقعی فوتبال است. اگر آنها هم چشمشان را روی حق پخش، تبلیغات محیطی و همه راههای ارتزاق یک تیم فوتبال میبستند، سرنوشتی شبیه سرخابیها در انتظارشان بود.
دیدگاه تان را بنویسید