کوتاه بیا مرد!
فوتبال ایران بدون هیچ شک و تردیدی در یکی از تلخترین مقاطع همه تاریخش قرار گرفته است. باورمان نمیشود فقط چند روز از مرگ دردناک مهرداد میناوند گذشته و همزمان با سوگواری برای این چهره جوانمرگ، با همه وجود نگران شنیدن خبری مشابه درباره علی انصاریان هستیم. فوتبال ایران، یکی از بمبهای روحیهاش را از دست داده و حالا ستاره محبوب بعدی با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند. در چند روز گذشته، خبرهای مثبتی از وضعیت علی به گوش رسیده بود. حتی شنیده میشد که او خودش غذا میخورد و شرایطش کمی عادی شده. منتظر بودیم تا خبر رهاییاش از این ویروس شوم را بشنویم اما ناگهان همه چیز تغییر کرد. ظرفیت تنفسی علی انصاریان کم شد و ضربان قلب او بالا رفت تا اوضاع برای او، فوقالعاده نگرانکننده به نظر برسد. نه فقط همه پرسپولیسیها، نه فقط همه فوتبالیها، بلکه تک تک مردم ایران نگران وضعیت سلامتی علی هستند. نگران ستارههایی که در این روزهای سخت بیشتر از همیشه به خندههای مسریاش نیاز داریم. علی، تازه یک راه متفاوت را در زندگیاش شروع کرده بود. تازه در سینما مطرح شده بود و با دو فیلم در جشنواره فجر امسال، یک چهره پرکار به نظر میرسید. علی تازه به همه ثابت کرده بود که استعدادهای تبدیل شدن به یک بازیگر شاخص را دارد و میتواند مثل پژمان جمشیدی، مورد توجه منتقدها هم قرار بگیرد. انصاریان در دوران بازیاش، همیشه یک چهره فوقالعاده محبوب بود. پرسپولیسیها شیفته این بازیکن بودند. چراکه او هرگز از قرار دادن سرش جلوی توپ نمیهراسید. چراکه او پیوندی دیرینه با بخیه خوردن در زمین فوتبال داشت و درون زمین به هیچ چیز به جز نتیجه بازی اهمیت نمیداد. او شاید یکی از تنها فوتبالیستهای تاریخ ایران باشد که پیراهن رقیب دیرینه تیمش را بر تن میکند اما به جای فحش خوردن در دربی، مورد تشویق قرار میگیرد. انصاریان بارها اعلام کرده که رفتنش به استقلال یک تصمیم اشتباه بوده اما هواداران تیم آبی پایتخت هرگز علیه او موضع نگرفتهاند. همه منتظر یک معجزه هستیم. اگر قرار باشد معجزهای رخ بدهد، زمانش همین حالاست.
علی باید برگردد. به خاطر دل مادرش که پشت درهای اتاق او در بیمارستان، چشم به راهش نشسته. به خاطر دل مادرش که سزاوار این تنهایی تلخ نیست. به خاطر همه آنهایی که دوستش دارند و با تماشای بازیهای او، جنگندگی را یاد گرفتهاند. علی باید برگردد. کاش برگردد و دوباره به سراغ همان خندههای بلند و قطعنشدنی برود. کاش برگردد و فیلمهایش را در جشنواره ببیند. کاش برگردد، یک کات بدهد و بگوید که همه چیز فقط یک فیلم بوده است. کاش برگردد و همانقدر خونسرد که پشت ضربات پنالتی قرار میگرفت، روبهروی کرونا بایستد. هیچکس این نما را دوست ندارد. همه این مردم نیازمند شنیدن یک خبر خوب هستند. خبر بازگشت علی انصاریان و برطرف شدن این خطر بزرگ. هیچکس برای شنیدن خبر دیگری آماده نیست. فوتبال، همین حالا هم داغدار شده. فوتبال همین حالا هم رخت سیاه پوشیده است. کاش فاجعه دیگری هم از راه نرسد. کاش علیانصار، دوام بیاورد.
دیدگاه تان را بنویسید