سرمربی تیم ملی واترپلو در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
با وجود لغو انتخابی از پا نمیافتیم
پس از حدود یک سال از لغو شدن انتخابی المپیک واترپلو در قاره آسیا، حالا به گوش میرسد که فدراسیون جهانی شنا، شیرجه و واترپلو قزاقستان را به عنوان تیم حاضر در المپیک معرفی کرده است. خبری که واترپلوئیستهای ایران امیدوار بودند هرگز نخوانند و شانس رسیدن به المپیک را بدون رودررو شدن با رقبا از دست ندهند. اما حالا گویا این فرصت برای شاگردان چیریچ از دست رفته است. وحید رضایی مربی تیم ملی با اشاره به اینکه لغو شدن انتخابی باعث نمیشود تیم از پا بیفتد، از لزوم ورود مدیران ورزشی برای احقاق حق ورزشکاران صحبت کرد.
نگار رشیدی
گویا قزاقستان برای حضور در المپیک انتخاب شده است.
من خبر را تکذیب نمیکنم چون اطلاعات غیررسمی که خودم از گوشه و کنار دارم مبنی بر همین است. با این حال این خبر به صورت رسمی به ما اعلام نشده و آقای رضوانی هم قرار شد که تعیین تکلیف کنند. البته منظورم این نیست که ما منابع غیررسمی را قبول نداریم. چون ما این درخواست را داشتیم و پیگیر انتخابی المپیک بودیم، هر تصمیمی میخواستند بگیرند یا باید در یک جلسه رسمی با حضور ما اتفاق میافتاد یا بعد از نامهنگاری رسمی این تصمیم را میگرفتند و اعلام میکردند، یا باید درخواست ما را انجام میدادند. پس چون خودشان بریدند و دوختند، میگوییم منابع غیررسمی. الان هم نمیگویم بلاتکلیف هستیم. احتمال دارد اتفاقی که افتاده به همین شکل جلو برود ولی منابع رسمی خارجی و داخلی به ما قطعی اعلام نکردند که مسابقهای در کار نیست.
این تصمیم در حالی اعلام شد که مدتی است استخر برای تمرین واترپلوئیستها باز شده.
بله همینطور است. استخر 9 دی که محل اصلی تمرین تیم ملی است، کارهایش دارد انجام میشود که راه بیفتد. فدراسیون هم با چیریچ مذاکره کرده به ایران بیاید. البته قرارداد او پابرجا بوده و فقط هماهنگیها برای حضور ایشان در تهران باید انجام شود. بچهها هم در هفتههای گذشته تا امروز چهار جلسه در هفته تمرین داشتند و این تمرین ادامه خواهد داشت. اهداف بعدیمان هم قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی است که البته تاریخ و میزبان قهرمانی آسیا هنوز مشخص نیست. صحبت من هم این است که انتخابی المپیک بسیار برای ما مهم بود. ما از بعد روانی و انگیزهای برای این مسابقه بسیار آماده بودیم. از نظر بدنی هم این آمادگی را داشتیم که بتوانیم بلافاصله اردویی را شروع کنیم و با حضور چیریچ در مدتزمان کوتاهی برای مسابقه آماده شویم. اگر خبری که منتشر شده قطعا و رسما اعلام شود، برای ما ناخوشایند است. چون المپیک تورنمنتی نیست که هر روز برای یک ورزشکار اتفاق بیفتد و تکرارش راحت باشد. در این فصل از ورزش ما هم گروه و جریانی بود که امکان تحقق یافتن المپیک برایش وجود داشت. با این حال این اتفاق چیزی نیست که ما را از پا بیندازد و متوقفمان کند. فقط یک هشدار برای سیستم ورزش ما است.
چطور؟
ما یکسری کارها را انجام میدهیم و صرفا اسم و نام است. مثلا میگویند فلان موقعیت را داریم، فلان برش را داریم، فلان مذاکره را کردیم، رایزنیهایی که مثلا کمیته ملی المپیک با افراد و جریانهای مختلف دارد. ولی در عمل در کشتی که ورزش اول کشورمان است، در تشک جلوی چشم همه حق یک قهرمانمان را میخورند. در شمشیربازی، در تکواندو اتفاقاتی میافتد. ورزشی هم که ضعیفتر کار میکند، کسی متوجه اتفاقاتش نمیشود. واترپلو میآید نمود میکند و جریانی شکل میگیرد و میتوانند از آن دفاع کنند. باید مهره داشته باشیم که حرفش در سطح بینالمللی برش داشته باشد، بتواند پای خواسته ما بایستد و این حق را برای ما بگیرد. ولی در عمل میبینیم به سمتی میرود که دستمان به جایی بند نیست. این خودش یک هشدار برای ورزش ما است. ورزشکاران کارشان را در تمرین و مسابقات انجام میدهند. مدیران هم بهتر است به جای تیپ زدن و عکس گرفتن با همدیگر، بروند در میدان بینالمللی امتیازاتی برای ورزشکاران بگیرند. اینکه فقط قشنگ صحبت کنیم و کت و شلوار بپوشیم، فایدهای ندارد. خارجیها وقتی دنبال چیزی هستند، برای به دست آوردنش از هیچ چیز دریغ نمیکنند. اینجا میخواهم پرانتزی باز کنم.
بفرمایید.
الان مدیران ورزشی اسم این کار را دیپلماسی، سیاست یا هرچیزی گذاشتند اما ابعاد منفیاش گریبان خودمان را میگیرد. در این سیاست میگویند برای نفع ورزشمان فلان جا باید فلان باج را بدهیم و کوتاه بیایم. کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش! شما هیچ راهی برای کوتاه آمدن ندارید. فقط باید برای کشور سینهتان را سپر کنید. اصلا این نیست که بگوییم اگر اینجا فلان کار را بکنیم، فلان جا فلان کار را با میکنند. چند بار دیگر بچههای ما 23 و 25 ساله میشوند؟ اصلا معلوم نیست تا دور بعدی مهاجرت نکنند؟! همه این چیزها هم دست به دست هم میدهد که این اتفاق بیفتد و بتوانند در المپیک بعدی شرکت کنند. چه کسی میخواهد پاسخگوی این اتفاق باشد؟ باید از این اتفاق درس بگیریم. صالحیامیری گفته بود باید در عرصه بینالمللی قوی شویم. حالا قوی شدیم از این قدرت استفاده کنید نه اینکه برای قویتر شدن، یک جاهایی کوتاه بیاییم. این دور باطل است.
در همین راستا از ابتدا نگرانیها درباره نفوذ قزاقها در فدراسیون جهانی بود.
صددرصد همینطور است. نفرات اول فدراسیون قزاقستان هم در فدراسیون شنای آسیا، هم در کمیته المپیک آسیا، هم کمیته بینالمللی المپیک و هم چند نفر اصلی عربی که در فینا و IOC ذینفوذ هستند، ارتباطات و بده بستانهای خیلی خوبی دارند. یک صندلی میدهند یک انتخابی میگیرند، یک مسابقه برگزار میکنند یک صندلی میگیرند. حرف من این است اگر صادقانه جلو برویم، یک جا خودش را نشان میدهد و چیزی که میخواهیم را به ما میدهند. اما وقتی وارد سیاست و مناسبات آنها شویم، داغون میشویم. اگر ما برای ورزشکارمان سینه سپر کنیم، اگر آخرش اتفاقی که میخواهیم رخ ندهد، ورزشکار خوشحال است که فرماندهاش برایش خوب جنگیده. از طرفی این موضوع موضوعی نبود که محسن رضوانی به تنهایی بتواند کاری انجام بدهد. رضوانی به عنوان فدراسیون هم به داخل و هم به خارج درخواستش را داده. تیم ملی هم نامهای به فدراسیون داد و رونوشتی هم به کمیته المپیک و وزارت ورزش دادیم. فدراسیون به جد پیگیر بود و از ارتباطات غیررسمیاش استفاده کرد. هم تلفن زد، هم جلسه رفت هم حرفهایش را زد اما تنهایی کاری از پیش نمیرود. باید یک حمایت بزرگتر وجود داشت. متاسفانه یک نگاه بدتر هم که امیدوارم نباشد این است که بگویند واترپلو تا الان المپیک نرفته، این المپیک هم نرود. نه... واترپلو دارد یک جریان میسازد. اگر واترپلو المپیکی میشد خانوادهها مصممتر میشدند که به این رشته بیایند و همان درصدی که به استخر رو میآورد، از فساد و اعتیاد و چالشهای جوانان دور میشد. در هر حال برای آینده ما حق نداریم متوقف شویم. ما یا علی گفتیم و کار را شروع کردیم. انشاءا... همراهانمان هم یاعلی بگویند خوب همراهی کنند.
نفرات اول فدراسیون قزاقستان هم در فدراسیون شنای آسیا، هم در کمیته المپیک آسیا، هم کمیته بینالمللی المپیک و هم چند نفر اصلی عربی که در فینا و IOC ذینفوذ هستند، ارتباطات و بده بستانهای خیلی خوبی دارند. یک صندلی میدهند یک انتخابی میگیرند، یک مسابقه برگزار میکنند، یک صندلی میگیرند
شاید این تصور وجود داشت با رفتن دنیا به سمت واکسینه شدن، انتخابی برگزار شود.
درست است. همانطور که میدانید گفتند تیم قهرمان بازیهای آسیایی به المپیک برود. ژاپن که قهرمان بود و سهمیه میزبانی داشت. سال گذشته این موقع که هیچ خبری نبود، قرار بود ایران، چین و قزاقستان که مدعی حضور در المپیک هستند انتخابی بدهند. آن زمان حتی قزاقستان سر میزبانی با چین درگیر بود و چند بار میزبانی بین این دو کشور جابهجا شد. قزاقستان میگفت خودم میزبان باشم هم چین هم ایران را از میدان خارج میکنیم. درنهایت کووید آمد. چینیها در اسپانیا اردو داشتند و در قرنطینه بودند و قرار بود در قزاقستان مسابقه برگزار شود. چین که کارش بالا گرفت، مسابقات را عقب انداختند تا اینکه ایران درگیریاش با کرونا را اعلام کرد و چین هم به کشورش برگشته بود. از طرفی قرار بود المپیک تابستان پارسال برگزار شود. جدول اینطوری بود که چون فاصلهمان تا المپیک کم است و انتخابی روتردام که آخرین فرصت بود فاصله کمی داشت، قزاقستان مستقیم برود و ایران و چین در انتخابی روتردام شرکت کنند. اما وقتی المپیک یک سال عقب افتاد، این جدول هم بهم میریزد. چون همه میتوانند دنبال واکسن بروند، پروتکل داشته باشند و درخواست جدید بدهند. اما آنها این بخش وسط را زیر میز مذاکره میبرند. همین الان هم کسی نمیتواند بگوید صددرصد المپیک با توان همیشگی برگزار میشود. چون هنوز هم در شیش و بش است. آنها هم از این آب گلآلود ماهیشان را گرفتند.
شرایط بچهها در تیم چطور است؟
قطعا بچهها تحت تاثیر قرار میگیرند. زمان ما اینترنت و دسترسی به اخبار به این شکل نبود. ما فقط سرمربی و سرپرست و فدراسیون را میشناختیم. اما الان قبل از اینکه ما از موضوعی خبردار شویم و اخبار درست را به آنها بدهیم، بچهها که با رسانهها و بازیکنان دیگر در ارتباط هستند، در جریان قرار گرفتهاند. یعنی بچهها خودشان امیدوار میشوند، خودشان ناامید میشوند. ما به عنوان مسئول باید سریعتر اخبار را صادقانه به بچهها اعلام کنیم و راه را پیش پایشان بگذاریم. الان بچهها در دوگانگی هستند. هم برای انتخابی المپیک انگیزه داشتند و هم ناراحت و ناامید شدند. از طرفی جوان هستند و برای آینده انگیزه دارند ولی آن جایی که خسته میشوند ناامیدی به آنها نهیب میزند که این همه جنگیدی برایی چی؟ الان مهمترین مساله برای ما این است که این تصمیم قطعی اعلام شود و ما برای هدفگذاریهای بعدیمان برنامه بریزیم و بچهها تکلیفشان را بدانند و از این حال و هوا بیرون بیاییم.
دیدگاه تان را بنویسید