استقلال، فکری و مساله بیاعتمادی
دیوار آبی!
حتی به فرض اینکه تساوی در زمین نفت مسجدسلیمان نتیجه بدی باشد، اوضاع استقلال در جدول هنوز خوب به نظر میرسد اما حتما دلیلی وجود دارد که قاطبه هواداران این باشگاه هنوز نمیتوانند به محمود فکری اعتماد کنند. استقلال زیر نظر این مربی یک تیم «مدرن» نیست و نوسانش در نتیجهگیری، اوضاع را در چند هفته گذشته پیچیده کرده است. به چند دلیل خاص، فکری هنوز نتوانسته در بین آبیها یک مربی محبوب باشد. آن هم در حالی که همه یک پیشزمینه مثبت از او در دوران بازیاش داشتهاند. او سالها به عنوان کاپیتان در استقلال درخشیده اما در قامت یک مربی، همچنان نتوانسته برادریاش را ثابت کند.
آریا طاری
از میلیچ تا رشید، مهرههای نامطمئن
یکی از دلایل کلیدی کاهش اعتماد هوادارها به محمود فکری، بالا آمدن دیوار بیاعتمادی بین او و برخی از مهرههای استقلال است. هرویه میلیچ اولین کسی بود که عملا علیه فکری طغیان کرد و حتی این طغیان را در اینستاگرام با طرفداران باشگاه به اشتراک گذاشت. مشکل میلیچ تنها در نیمکتنشینی خلاصه نمیشود. این بازیکن هم در دوران استراماچونی و هم زیر نظر فرهاد، سابقه نشستن روی نیمکت را داشته اما تا امروز هرگز اندیشههای مربیانش را زیر سوال نبرده بود. در این دوران اما او با فکری کنار نیامده و حتی به انتقاد علنی از روش بازی مدنظر این مربی پرداخته است. موضوع فقط به میلیچ هم خلاصه نمیشود. شیخ دیاباته از شروع فصل با سرمربی آبیها مشکل داشته و به جز دیدار با تراکتورسازی در تبریز، در هیچ نبرد دیگری درخشان نبوده است. شیخ فاصله بسیار زیادی با استانداردهای فصل گذشتهاش در اردوی استقلال دارد. حالا باید به این فهرست، رشید مظاهری را هم اضافه کرد. بازیکنی که ظاهرا قبل از دیدار با نفت مسجدسلیمان، دست به انتقاد از کادر فنی زده و به همین خاطر نیمکتنشین شده است. حاصل این اتفاق هم، اشتباه فاجعهبار سیدحسین حسینی بود. اینکه یک مربی حتی نمیتواند اعتماد مهرههای ثابت تیمش را هم به دست بیاورد، کاملا نگرانکننده به نظر میرسد. فکری باید بداند که بدون کمک ستارههای تیمش، هیچ شانسی برای موفقیت در استقلال نخواهد داشت.
داور و فدراسیون، بهانههای همیشگی
دومین دلیل مهم درباره پشت کردن بخشی از استقلالیها به فکری، «بهانههای» همیشگی این مربی هستند. او دائما به مشکلات استقلال اشاره میکند اما راهکاری برای کمرنگکردن این مشکلات ندارد. فکری اخیرا حتی از «مسئولان نظام» خواسته که به کمک این باشگاه بیایند. اگر واقعا قرار است مسئولان نظام شرایط استقلال را عوض کنند، پس این تیم دیگر به سرمربی نیازی ندارد! فکری با شور و اشتیاق زیادی سرمربی استقلال شد و همه انتظار داشتند در این دوران، با تمام توان برای تیم کار کند و آبیها را رو به جلو ببرد اما تا اینجا کلکسیونی از بهانههای مختلف از سوی این مربی شنیده شده است. بد نیست از فکری بپرسیم که اگر واقعا استقلال تا این حد درگیر مشکل و آشفتگی بود، چرا علاقه داشت برای پیوستن به نیمکت همین باشگاه، حتی خانهاش را هم بفروشد!
تعویضها؛ بد و بدتر
ورود بابک مرادی به جریان مسابقه با نفت مسجدسلیمان، یک تصمیم خوب از سوی فکری به شمار میرفت اما در مجموع تعویضهای او از شروع فصل، اصلا تعریفی نداشتهاند. او به عنوان یک سرمربی تا امروز در بازیخوانی خوب و دقیق عمل نکرده و نتوانسته انتظارات را برآورده کند. همه توقع دارند فکری تصمیمهای بهتر و پیچیدهتری بگیرد اما درصد بسیار زیادی از تعویضهای او در این فصل به بنبست رسیدهاند. مشهورترین تصمیم بد او در استقلال لیگ بیستم هم، بین دو نیمه دربی پایتخت اتفاق افتاد. تصمیمی که در نهایت به شدت به ضرر استقلالیها تمام شد.
دومین دلیل مهم درباره پشت کردن بخشی از استقلالیها به فکری، «بهانههای» همیشگی این مربی هستند. او دائما به مشکلات استقلال اشاره میکند اما راهکاری برای کمرنگکردن این مشکلات ندارد. فکری اخیرا حتی از «مسئولان نظام» خواسته که به کمک این باشگاه بیایند
سبک بازی؛ این تیم «بینالمللی» نیست
میگویند عبور از فکری در شرایطی که حتی جذب مربی خارجی امکانپذیر نیست، یک نوع آرمانگرایی افراطی به نظر میرسد اما حقیقت آن است که استقلال با این شیوه و سبک بازی، شانس چندانی برای موفقیت در تورنمنتی مثل لیگ قهرمانان آسیا ندارد. این تیم حتی اگر دست و پا شکسته قهرمان لیگ برتر شود، فکری یک مربی موفق بوده اما با فرم بازی این چند هفته، بعید است که آنها بتوانند قهرمانی لیگ را به دست بیاورند. تیمی که برابر سایپا شکست میخورد و روبهروی نفت مسجدسلیمان اینچنین درگیر تزلزل میشود، طبیعتا روبهروی رقبای پرستاره آسیایی به مشکل خواهد خورد.
دستیارها؛ چند انتخاب بد برای نیمکت
اولین اشتباه استراتژیک فکری در استقلال، انتخاب اعضای کادر فنی این باشگاه بود.
او تصور میکرد اگر چهرههای محبوبی مثل حنیف، مرفاوی و برهانی را روی نیمکت بنشاند مورد حمایت هوادارها قرار خواهد گرفت.
غافل از اینکه هواداران باشگاه به جای سوابق گذشته بازیکنان، کارایی آنها را میسنجد و بر مبنای همین کارایی، قضاوتشان میکنند.
این افراد تا امروز اصلا کارایی خوبی در استقلال نداشتهاند و همین موضوع محمود فکری را نیز به دردسر انداخته است. با چند دستیار و تمریندهنده خوب، استقلال امروز میتوانست در لیگ برتر شرایط به مراتب متفاوتتری را تجربه کند.
دیدگاه تان را بنویسید