موشک و یک پروژه فوقالعاده جذاب
کیا وارد میشود!
آریا رهنورد
نام آکادمی کیا در چند سال گذشته، بارها و بارها شنیده شده است. مدرسه فوتبالی که مهدی مهدویکیا آن را برای فوتبال ایران تاسیس کرد. مهدی خودش یکی از آن استعدادهای نابی بود که در سنین پایین کشف شد و بدون تردید او بیشتر از هر کسی، اهمیت کشف استعدادها در نوجوانی را درک میکند. حالا او تصمیم گرفته تیم آکادمیاش را در رقابتهای لیگ سه به زمین بفرستد. خیلی از ستارههای حاضر در آکادمی او، در چند سال گذشته به این آکادمی وفادار ماندهاند و بعید نیست از بین آنها، چند اسم بزرگ برای آینده تیم ملی خارج شود.
در فوتبالی که معمولا در آن حتی برای «فردا» هم برنامه ندارند، مهدی مهدویکیا دست به یک کار بزرگ زده و با یک برنامهریزی طولانی، آماده است تا در لیگ برتر «بیست و پنجم» تیم داشته باشد. آکادمی کیا قرار است این فصل در لیگ سه بازی کند و بر اساس برنامهریزی موشک، این تیم ظرف پنج سال میتواند خودش را به سطح اول فوتبال ایران برساند. او به جای حراج کردن ستارههای تیمش و سپردن آنها به فضای بیمار فوتبال ایران، میخواهد آنها را به مرور زمان به همراه تیم به لیگ برتر برساند. اگر همه چیز مطابق پیشبینیهای مهدی پیش برود، تیم او تا پنج سال دیگر چشمها را خیره خواهد کرد. آنها به معنای واقعی کلمه در تمامی ابعاد، کاملا حرفهای هستند. تیمی که تنها با تکیه بر مهرههای جوان اوج گرفته و مهرههایی را در اختیار دارد که شاید در آینده نزدیک در فوتبال ایران، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. اگر این نفرات به خوبی حفظ شوند و در کنار هم باقی بمانند، قادر به انجام کارهای بزرگی خواهند بود. آکادمی کیا با این کیفیت، میتواند همان کاری را انجام بدهد که پیشتر در باشگاههایی مثل هافنهایم در آلمان انجام شده است. تیمی که به تدریج با استفاده از ردههای پایه اوج میگیرد و به مرور زمان خودش را به یکی از قدرتهای فوتبال کشور تبدیل میکند.
مهدی مهدویکیا با همه اعتباری که در فوتبال ایران برای خودش به دست آورده، کافی بود اراده کند تا تیمهای لیگ برتری برای امضای قرارداد با او در قامت سرمربی صف بکشند. کافی بود او لب تر کند تا پیشنهادهای میلیاردی برای هدایت باشگاههای مختلف به دستش برسند. با این حال موشک از این جنس نبود که با پیشنهادی خوب یا موقعیتهای ظاهرا جذاب، وسوسه شود. او اساسا نگاه حرفهایتری به مساله فوتبال داشت و عشق و علاقه به این رشته ورزشی را در نگاهی گذرا جستوجو نکرده بود. مربیگری در بهترین حالت هم یک فعالیت همیشگی به شمار نمیرود. پروژه مربیها در هر باشگاه پس از مدتی به پایان میرسد اما مهدویکیا نقشه بزرگتری در ذهن داشته و آن، ساختن یک باشگاه فوتبال از نقطه صفر بوده است. چقدر خوب که ستارههای دیگر آن نسل طلایی هم به این ایده ملحق شوند. چقدر خوب که آنها هم راه ساختن استعدادهای جدید برای فوتبال ایران را در پیش بگیرند. مهدویکیا در دوران بازی، یک ستاره بی چون و چرا بود. یک استعداد که به خوبی کشف شد و تا آخرین رمقی که در ساقهایش داشت را صرف هنرنمایی در زمین فوتبال کرد. وقتی هم که از فوتبال فاصله گرفت، به دعواهای مرسوم و چندقطبیهای همیشگی ملحق نشد و مثل یک پیشکسوت مهربان، کنار فوتبال ماند و برای تیم ملی دل سوزاند. او حالا در حال انجام کاری است که درست به اندازه کارهایی که در دوران بازی انجام داده مهم به نظر میرسد. کاری که میتواند آینده تیم ملی را تضمین کند و چند چهره شاخص را در فوتبال ایران در معرض دید قرار بدهد. دیگر هیچکس نیست که وضعیت قاطبه آکادمیهای فوتبال در ایران را نداند. دیگر هیچکس نیست که نداند در بسیاری از آکادمیها چطور از بچهها پول میگیرند و حتی بلاهای بزرگتری بر سرشان میآورند. همین حالا نوه علی پروین با حداقل 20 کیلو اضافه وزن، در تیم نوجوانان پرسپولیس توپ میزند. پسران آکادمی کیا را اما «ژنهای خوب» تشکیل ندادهاند. او مهرههایی را برای فوتبال بازی کردن در کنار هم جمع کرده که شانس دیگری برای دیده شدن نداشتهاند. چهرههایی که غالبا از وضعیت مالی متوسط و ضعیفی برخوردارند و این تیم، بزرگترین بلیت خوشبختیشان به شمار میرود. آنها تا امروز در اردوها، کمپها و تمرینهایی حضور داشتهاند که به لحاظ کیفیت، حتی برای خیلی از تیمهای لیگ برتری هم غیرقابل دسترس بوده است.
پسرانی که در آکادمی کیا توپ میزنند، از یک امتیاز بزرگ برخوردار هستند. اینکه بهترین الگوی ممکن برای آنها، حی و حاضر مقابلشان است. اینکه آنها با مرور زندگی حرفهای و تصمیمهای کلیدی مهدویکیا، به وضوح متوجه میشوند که برای تبدیل شدن به یک ستاره پرفروغ، لازم است چه کارهایی انجام بدهند. الگوی مهم زندگی آنها درست مقابل چشمشان است. کافی است تنها به مهدی نگاه کنند. کافی است مسیر ردپاهای او را دنبال کنند.
دیدگاه تان را بنویسید