درباره حضور سلطانیفر در فینال لیگ قهرمانان آسیا
آنجا چه کردی آقای وزیر؟
مسعود سلطانیفر، تماشاگر دیدار اولسان هیوندای و پرسپولیس در قطر بود. لابد اگر قرمزها جام قهرمانی را میگرفتند، او دوان دوان به طرف سکو میرفت تا بخشی از مراسم اهدای جام به سیدجلال حسینی باشد. با این همه کار و مشغله در تهران، چرا شخص وزیر ورزش باید برای تماشای این مسابقه بودجه دولتی صرف کند و به قطر برود؟ چرا مردم ایران باید هزینه چنین سفری را بپردازند؟ اصلا حضور او در اردوی پرسپولیس و قرار گرفتنش روی سکوهای استادیوم، چه کمکی به پرسپولیس میکند؟ اگر این حضور «مفید» نباشد، چه اصرار به تکرار همیشگی آن وجود دارد؟
آریا طاری
از مزایای «وزیر ورزش» بودن در ایران، یکی هم اینکه هر وقت اراده کنی، بساط یک سفر شیک و لاکچری به کشورهای مختلف برای دیدن فوتبال برایت مهیا خواهد شد. مسعود سلطانیفر همین چند روز قبل به قطر رفت تا دیدار پرسپولیس و اولسان را از نزدیک ببیند. اگر این حضور حداقل کمی «مفید» بود، خیلیها به آن خرده نمیگرفتند اما حضور سلطانیفر در استادیوم، کوچکترین کمکی به پرسپولیس محسوب نمیشد. او نه شخصیتی است که به یک تیم فوتبال روحیه بدهد و نه اصلا در بین مهرههای پرسپولیس آنقدر محبوب است که روی آنها اثر بگذارد. اگر جناب سلطانیفر زحمت بکشند و هزینه این سفرها را از جیب خودشان بدهند، حداقل ماجرا کمی بیشتر قابل هضم میشود اما حقیقت آن است که این اعداد و ارقام، از جیب دولت و در حقیقت، ملت میرود. در شرایطی که بسیاری از مردم ایران به خاطر قیمت ارز حتی نمیتوانند به یک سفر داخلی بروند، وزیر مثل یک توریست خودش را به بازی پرسپولیس میرساند. درباره علاقه او به حضور در این بازیها و قرار گرفتن در متن مراسم مختلف، دیگر هیچ نکته پنهانی وجود ندارد. او همان وزیری است که در جشن چهارمین قهرمانی پیاپی پرسپولیس در لیگ برتر هم روی سکو آمد و به همراه نزدیکانش در آن مراسم حضور داشت. آقای سلطانیفر عزیز، اگر میخواهید به پرسپولیس کمک کنید، برای این تیم مدیر خوب بیاورید. اگر میخواهید به پرسپولیس کمک کنید، جلو فاجعههایی مثل رسولپناه که هنوز در کادر مدیریتی باشگاه هستند را بگیرید. اگر میخواهید به نفع پرسپولیس قدم بردارید، به مسائل مالی این تیم سروسامان بدهید. پرسپولیس تا دلتان بخواهد تماشاگر دارد آقای وزیر. پرسپولیس اصلا تماشاگر نمیخواهد. آن هم تماشاگری با ردیف حقوق دولتی!
مسعود سلطانیفر همین چند روز قبل به قطر رفت تا دیدار پرسپولیس و اولسان را از نزدیک ببیند. اگر این حضور حداقل کمی «مفید» بود، خیلیها به آن خرده نمیگرفتند اما حضور سلطانیفر در استادیوم، کوچکترین کمکی به پرسپولیس محسوب نمیشد
شما تنها «وزیر فوتبال» نیستید آقای سلطانیفر. تا امروز چند بار دیدارهای حساس نمایندگان ایران در رشتههای مختلف ورزشی را از نزدیک تماشا کردهاید؟ تا به حال چند بار به اندازه فوتبال، برای کشتی و تکواندو و وزنهبرداری دل سوزاندهاید؟ اصلا خبر دارید در کشتی چه خبر است؟ اصلا خبر دارید ستارههای المپیکی تکواندو با آن همه هزینه زندگی، چقدر در ماه حقوق دریافت میکنند؟ یک ستاره ورزشی در این دوران باید سه سال صبر کند تا پاداش یک مدال را بگیرد. حتی در زمان اهدای پاداش هم به جای محاسبه قیمت روز، همان قیمت قبلی سکه محاسبه میشود! آنوقت تعجب میکنید اگر سعید ملایی و کیمیا علیزاده از ایران بروند؟ کوچ بخشی از مهمترین ستارههای ورزش ایران، در دوران جنابعالی اتفاق افتاده است. شما باید به معنای واقعی کلمه، پاسخگوی این اتفاق باشید و به هواداران ورزش در ایران جواب بدهید اما به جای این کار، راهی سفرهای تفریحی میشوید تا برای یک تیم فوتبال، آرزوی موفقیت کنید. بدتر از همه اینکه حتی این حضور به نفع آن تیم فوتبال هم تمام نمیشود و عملا هیچ تاثیری برای این تیم ندارید. ورزش ایران سرشار از مشکلات ریز و درشت است. تا المپیک بعدی زمان زیادی نمانده و با این وضعیت تدارک، شاید یکی از ضعیفترین نتایج تاریخ ایران در رقابتهای المپیک رقم بخورد. با این وجود جناب وزیر خوش و خرم راهی قطر شده تا فوتبال ببیند و لبخند بزند. خسته نباشید آقای سلطانیفر اما کاش حداقل کمی به رشتههای ورزشی دیگر هم علاقه نشان بدهید!
حضور همیشگی سلطانیفر در اطراف پرسپولیس نهتنها به سود این تیم تمام نشده، بلکه بخشی از موفقیتهای این باشگاه را نیز در نگاه رقبا زیر سوال برده است. آقای وزیر به خوبی از اتهامهایی که علیهاش مطرح میشود باخبر است اما انگار قصد ندارد رفتارش را کمی هم تغییر بدهد. ظاهرا او نهتنها از منتسبشدن جامهای پرسپولیس به خودش نگران نمیشود، بلکه حتی تلاش میکند تا به این باور استحکام بیشتری ببخشد. قرمزها در عمل هیچ سودی از وزارت نبردهاند اما در رسانهها، سلطانیفر همیشه در اطراف این تیم دیده میشود و ویدئوهای مربوط به پسرش برای باشگاه دردسر میسازد. کاش آقای وزیر کمی هم بیخیال این تیم شود و به باشگاههای دیگر بپردازد. اگر پرسپولیس واقعا مورد حمایت همهجانبه قرار داشت، ناچار نبود در همان قطر با یکی از بهترین مهرههایش خداحافظی کند. اگر قرار به انتخاب بود، آنها ترجیح میدادند از بین بشار رسن و مسعود سلطانیفر، دومی را در قطر جا بگذارند!
دیدگاه تان را بنویسید