فکری در موقعیت استراماچونی
حیف که ایتالیایی نیستی!
استقلال، صدرنشینی و شهرخودرو، آخرین بار وقتی در یک جمله کنار هم آمدند که آندرهآ استراماچونی هنوز سرمربی این باشگاه بود. حدود یک سال طول کشید تا آبیها دوباره با کنار زدن همین حریف، صدرنشین جدول لیگ برتر شوند. بین این دو صدرنشینی، به اندازه یک دهه اتفاق برای باشگاه استقلال رخ داده است. باشگاهی که هر روز با ماجراهای جدید و عجیبی روبهرو میشود و هوادارانش تقریبا هیچوقت نمیدانند که قرار است چه چیزی در انتظار تیم محبوبشان باشد. با رسیدن به ۱۱ امتیاز در ۶ مسابقه، استقلال شروع خوبی را در لیگ بیستم تجربه کرده است.
آریا طاری
اولین برد خارج از خانه فصل استقلال، در مشهد رقم خورد. جایی که آبیها توانستند روبهروی شهرخودرو دروازهشان را بسته نگه دارند و دو بار هم در بهترین دقایق بازی، حریف را تسلیم کنند. 10 نفره شدن تیم مهدی رحمتی، کمک بزرگی به استقلال کرد اما شاید حتی اگر این اتفاق هم رخ نمیداد، آبیها مشکلی برای بردن بازی نداشتند. استفاده از سبحان خاقانی جوان، یک تصمیم جذاب و جسورانه از سوی محمود فکری بود. تصمیمی که کاملا هم نتیجهبخش به نظر میرسید. چراکه سبحان موفق شد گل اول بازی را وارد دروازه حریف کند. علاوه بر این، درخشش دوباره رشید مظاهری روی خط دروازه، اتفاق دلگرمکننده دیگری برای استقلال به شمار میرفت. وقتی بازی با برتری یک بر صفر دنبال میشد، شهرخودرو صاحب یک موقعیت فوقالعاده برای گلزنی شد اما با درخشش مظاهری، این توپ راهی به درون دروازه استقلال نداشت. استقلال تا پایان هفته ششم لیگ برتر، صدرنشین جدول لیگ به شمار میرود. پرسپولیس، تنها تیمی است که در صورت بردن دیدارهای معوقه، میتواند صدرنشینی استقلال را تهدید کند. بزرگترین نکته امیدوارکننده در مورد استقلال لیگ بیستم، کیفیت خط دفاعی این تیم است. آنها در 6 مسابقه فقط سه گل دریافت کردهاند و بعد از پرسپولیس، صاحب دومین خط دفاعی برتر لیگ هستند. آنها به خوبی میدانند که برای بردن لیگ در درجه اول به یک دفاع مستحکم نیاز دارند و فعلا در چند آزمون گذشته، توانستهاند آمادگی قابل قبولی را در خط دفاعی به نمایش بگذارند. شهرخودرو به تنهایی یک محک کافی برای استقلال به شمار نمیرود اما برد این هفته آبیها، آرامش زیادی برای این تیم به وجود آورده است. تیمی که اگر با همین روند ادامه بدهد، شانس خوبی برای موفقیت در لیگ برتر بیستم خواهد داشت.
اولین برد خارج از خانه فصل استقلال، در مشهد رقم خورد. جایی که آبیها توانستند روبهروی شهرخودرو دروازهشان را بسته نگه دارند و دو بار هم در بهترین دقایق بازی، حریف را تسلیم کنند. 10 نفره شدن تیم مهدی رحمتی، کمک بزرگی به استقلال کرد اما شاید حتی اگر این اتفاق هم رخ نمیداد، آبیها مشکلی برای بردن بازی نداشتند
قبل از صدرنشینی این هفته در لیگ برتر، آخرین تجربه ایستادن استقلال در رده اول جدول به فصل گذشته و دیدار با شهرخودرو برمیگشت. جایی که آبیها در استادیوم آزادی حریف را شکست دادند و رفتن به رده اول جدول را جشن گرفتند. آن روزها مهدی رحمتی هنوز بازیکن بود و درون دروازه شهرخودرو دیده میشد. تبدیل شدن رحمتی از بازیکن به مربی اما مقابل همه اتفاقهای مهمی که در یک سال گذشته برای تیم رقیب او اتفاق افتاده، مساله چندان عجیبی هم به نظر نمیرسد. در فاصله دو دیدار رفت با شهرخودرو در لیگهای نوزدهم و بیستم، سه مربی مختلف روی نیمکت آبیها نشستهاند. پس از استراماچونی، تیم برای مدتی بدون مربی به کار ادامه داد و سپس فرهاد مجیدی، مرد اول نیمکت باشگاه شد. مردی که استقلال را فاتح دربی حذفی کرد و این تیم را به فینال جام حذفی برد اما پس از شکست در مسابقه فینال، از سمتش استعفا داد و از باشگاه جدا شد. حالا نوبت مجید نامجومطلق بود که در لیگ قهرمانان آسیا سرمربی استقلال شود. او به عنوان سرمربی، تیم را از دور گروهی آسیا هم رد کرد اما شکست روبهروی پاختاکور و رابطه ناخوشایند چند ستاره تیم با او، موجب شد که کار این مربی هم خیلی زود تمام شود. حالا محمود فکری، سومین سرمربی آبیها در دوران پس از استراماچونی محسوب میشود. باشگاه در مسائل مدیریتی هم به همین اندازه شلوغ و پررفت و آمد بوده است. پس از صدرنشینی با مرد ایتالیایی و جدایی غیرمنتظره او، فتحی ناچار به ترک باشگاه شد، سعادتمند با وعدههای بزرگ از راه رسید و باز هم در این زمینه موفق نبود و نتوانست گرهی از مشکلات بزرگ استقلال باز کند. در نهایت هم نوبت به مددی رسید که به عنوان مدیر جدید باشگاه معرفی شد. استقلال در ماههای گذشته بارها و بارها با تغییرات مداوم روبهرو شده و حالا بد نیست اگر برای مدتی هم راه «ثبات» را امتحان کند!
شاید محمود فکری نقاط ضعف بزرگی داشته باشد، شاید زیاد از «دشمن» حرف بزند و بیش از حد موردنیاز به منتقدانش «پرخاش» کند. شاید هنوز به طور کامل رسم و رسوم سرمربیگری در لیگ برتر را نشناسد اما با این همه، شروع او امیدوارکننده به نظر میرسد. شاید اگر این مربی هم پاسپورت ایتالیایی داشت، خیلی بیشتر از این تحویل گرفته میشد و خیلی بیشتر از این، با تیترهای مثبت روبهرو میشد. شاید اگر او هم اروپایی بود، حالا رسانهها برایش تیترهای بزرگ و جذاب میزدند و حسابی موفقیتش را بزرگ میکردند.
دیدگاه تان را بنویسید