اینجا لیگ یک نیست آقای فکری
حواست کجاست مربی؟
آریا طاری
دوران حضور در لیگ یک برای محمود فکری دیگر به پایان رسیده اما ظاهرا این مربی هنوز از حال و هوای حضور در این لیگ رها نشده است. فکری هنوز متوجه نیست که دیگر دارد در لیگ برتر کار میکند و اینجا با هر حرکتی که انجام میدهد، به شدت زیر ذرهبین قرار میگیرد. برای عملکرد فکری در دومین هفته لیگ برتر، هیچ توجیهی وجود ندارد. جملاتی که او به زبان آورده، تعویضی که انجام نداده و درگیریهایی که پشت سر گذاشته، خیلی زود تصویر جذاب او به عنوان یک مربی را خدشهدار کردهاند.
مجموعه گافهای محمود فکری، اصلیترین دلیل برای شکست استقلال در فولاد آرهنا بودند. از همان چینش ترکیب در دقیقه یک مسابقه تا مسیر حرکت به رختکن پس از پایان سوت داور، اشتباههای فکری غیرقابلدفاع به نظر میرسیدند. او به سرعت از جایگاه یک مربی مطمئن به جایگاه یک مربی متزلزل رسید. هیچکس انتظار نداشت ابهت او به همین سرعت روی نیمکت آبیها خدشهدار شود. هنوز چیزی تمام نشده و هنوز یک اتفاق جبرانناپذیر رخ نداده اما اشتباههای محمود فکری، آنقدر محسوس بودهاند که حالا هواداران باشگاه استقلال را به شدت نگران کردهاند. اگر استقلال در هفته بعدی رقابتهای لیگ یک برد به دست بیاورد، خیلیها نتیجه دیدار با فولاد را فراموش میکنند و جایگاه این تیم در جدول هم بهتر میشود اما حتی چند برد سریالی، نمیتوانند موجب فراموشی اتفاقهای اهواز برای استقلالیها باشند. به نظر میرسد اولین اشتباه بزرگ فکری، به چینش ترکیب استقلال مربوط باشد. او هنوز با برخی از مهرههای تیمش «تعارف» دارد و انگار نمیتواند آنها را با یک تصمیم قاطعانه از ترکیب کنار بگذارد. وقتی استقلال گلری مثل رشید مظاهری دارد، هیچ دلیلی برای ادامه بازی سیدحسین حسینی در ترکیب این تیم منطقی به نظر نمیرسد. در خط حمله هم شیخ دیاباته بهترین، گلزنترین و استانداردترین مهاجم استقلال است اما فکری همچنان او را در قامت یک مهره نیمکتنشین میبیند. اگر فکری به هر دلیلی تصمیم گرفته دیاباته را کنار بگذارد و با این مهاجم برخورد کند، حداقل بهتر است مسئولیت این تصمیم را بپذیرد. اینکه «درخواست هواداران باشگاه» دلیل کنار گذاشتن شیخ عنوان میشود، چیزی به جز فرار از مسئولیتپذیری نیست. هیچ هواداری، چنین درخواستی از باشگاه نداشته و اگر هم چنین چیزی حقیقت داشت، در هیچ نقطهای از دنیا یک باشگاه بازیکنی را به خاطر اصرار هوادارها از ترکیب خارج نمیکرد. با این تفاسیر اگر فردا هواداران تیم اصرار به فیکس شدن یک بازیکن داشته باشند، آن بازیکن باید حتما در استقلال به صورت ثابت به میدان برود. در چنین شرایطی، اصلا دیگر داشتن یک «مربی» برای تیم به چه کار میآید؟
محمود فکری، باید کمی از فضای لیگ یک فاصله بگیرد و شرایط خاص لیگ برتر را درک کند. اینجا جایی نیست که توهین عجیب او به سرمربی جوانتر رقیب، به سادگی نادیده گرفته شود. اینجا جایی نیست که عبارتهای باورنکردنی مورد استفاده این مربی، به سادگی در بین انبوه عبارتهای دیگر گم شوند. در لیگ برتر، دوربینها همیشه در کمین هستند و گاهی یک کلمه، به اندازه یک فصل دردسر درست میکند. محمود فکری در مسابقه این هفته با فولاد، دو اشتباه بزرگ و نابخشودنی داشت. اول اینکه آن جملات را علیه نکونام به زبان آورد و جامعه هواداری فوتبال ایران را در بهت فرو برد و دوم اینکه متوجه مصدومیت طولانیمدت محمد دانشگر نشد تا استقلال دقایق بسیار زیادی از مسابقه را با یک یار کمتر پشت سر بگذارد. در حقیقت در این مسابقه آبیها بدون دریافت کارت قرمز، 10 نفره شدند و در نهایت تاوان این بیحواسی عجیب را با شکست دادند. شاید چنین اتفاقهایی در سطوح پایینتر فوتبال پذیرفتنی باشند اما در لیگ برتر و در باشگاه بزرگی مثل استقلال، هیچ چیز از جلوی چشمها پنهان نخواهد شد. فکری تا پایان فصل با هر حرکت کوچکی که انجام میدهد، مورد قضاوت قرار میگیرد و باید بداند که هر کدام از این حرکات، چقدر در تعیین سرنوشت او به عنوان یک مربی موثر هستند. اگر او باز هم متوجه مصدومیت بازیکن تیمش نشود و یک تعویض به موقع انجام ندهد و اگر باز هم شکست را به جملاتی تلخ علیه مربی حریف گره بزند، آرامش هرگز در استقلال برقرار نخواهد شد. فکری زمان زیادی تلاش کرد تا یک تصویر ایدهآل از یک مربی برای استقلالیها بسازد اما به سرعت هرچه تمامتر، به نقطه صفر و یا حتی ماقبلصفر برگشت.
کاپیتان سابق آبیها آنقدر از پیشنهاد این باشگاه هیجانزده بود، که حتی میتوانست خانهاش را برای پرداخت رقم رضایتنامه نساجی به فروش برساند. شیوه جدایی این مربی از نساجی هم همین ذوقزدگی بیش از حد را به تصویر میکشید. پس از همه آن تعریف و تمجیدهای هفته اول، هضم این شکست برای فکری فوقالعاده دشوار بود و شاید دلیل عصبانیت بیش از حد او نیز، همین اتفاق باشد. در استقلال، هیچکس از فکری نمیخواهد که خانهاش را برای این باشگاه به فروش برساند. همه هواداران این باشگاه به دنبال این هستند که یک تیم منطقی، تاکتیکی و فارغ از شعارهای پوپولیستی داشته باشند. تیمی که به جای جنجالپراکنی، کارش را به درستی انجام میدهد و امتیازها را یکی پس از دیگری جمع میکند.
دیدگاه تان را بنویسید