فهرست تیم ملی را چه کسی میبندد؟
مشکوکم، مشکوکم به تو!
فهرست جدید تیم ملی، موجی از شگفتی را با خودش به همراه آورده است. مهمتر از اینکه چه کسانی به این لیست دعوت شدهاند و چه کسانی در این فهرست جا نگرفتهاند، این سوال است که اساسا چنین فهرستی چطور نوشته شده است؟ آیا اسکوچیچ همه این بازیکنان را با نظر خودش به تیم دعوت کرده یا مشورت برخی از ایجنتها و دوستان نزدیکش را در این مورد پذیرفته است؟ هر چقدر که تلاش کنیم، نمیتوانیم نسبت به چنین لیست عجیبی، خوشبین باشیم.
آریا رهنورد
حرف و حدیثها در مورد دراگان اسکوچیچ به محض اعلام فهرست جدید تیم ملی به اوج رسیدهاند. فهرستهای تیم ملی در همه مقاطع همواره با اعتراضهایی روبهرو میشود و تا امروز هیچ فهرستی برای این تیم وجود نداشته که همه سلیقهها را راضی نگه دارد. با این حال عجایب فهرست اسکو آنقدر زیاد هستند که سخت میتوان آنها را نادیده گرفت. درباره سرمربی تیم ملی یک نگرانی بزرگ وجود دارد و آن نگرانی، این است که برخی از افراد نزدیک به او در چینش این تیم دخالت دارند. وقتی بازیکنی در حد و اندازههای ساسان انصاری در دو اردوی متفاوت آفتابی میشود، طبیعی به نظر میرسد که زمزمهها علیه سرمربی تیم ملی اوج بگیرند. چراکه دیگر همه از رابطه نزدیک ساسان و مدیربرنامههای دراگان اسکوچیچ خبر دارند. او تنها بازیکنی نیست که به شکلی عجیب و غیرمنتظره به تیم ملی فراخوانده میشود. اینکه یک نفر مثل سیامک نعمتی چطور به تیم ملی راه پیدا کرده نیز، محل سوال به نظر میرسد. سیامک در دفاع راست، یک مهره غیرتخصصی است اما اسکوچیچ اخیرا اصرار دارد تا در هر شرایطی او را در اردوها داشته باشد. جالب است بدانید که برخی از بازیکنان لیگ برتری بندی در قراردادشان دارند که در صورت دعوت به تیم ملی، رقم قابل توجهی به قرارداد باشگاهیشان اضافه میشود. اگر فرض را در بدبینانهترین حالت ممکن بگذاریم، بعید نیست عدهای با این بازیکنان هماهنگ کنند و پس از دعوتشان به تیم ملی، از آنها درصد بگیرند. البته که این فرض کمی بدبینانه است اما این بدبینانه بودن الزاما معنای غیرواقعی بودن نمیدهد. شک و تردیدها نسبت به سرمربی کروات تیم ملی پس از انتشار این فهرست به بالاترین سطح ممکن رسیدهاند و همین اتفاق تا همین حالا برای اسکوچیچ یک معضل بدنامکننده بوده است. اگر این روند در انتشار فهرستهای اسکو ادامه داشته باشد، بعید نیست او به زودی اعتماد همه فوتبالدوستان ایرانی را از دست بدهد.
فهرستهای تیم ملی در همه مقاطع همواره با اعتراضهایی روبهرو میشود و تا امروز هیچ فهرستی برای این تیم وجود نداشته که همه سلیقهها را راضی نگه دارد. با این حال عجایب فهرست اسکو آنقدر زیاد هستند که سخت میتوان آنها را نادیده گرفت
اسکوچیچ باید بداند که امروز در چه موقعیتی قرار گرفته است. واضح به نظر میرسد که نشستن روی نیمکت تیم ملی بزرگترین اتفاق رزومه این مربی به شمار میرود. اگر او در این جایگاه بدرخشد، چندین پله بالاتر میرود و اگر قادر به این کار نباشد، یک سقوط دردناک را تجربه میکند. او باید همه تمرکزش را برای این تیم بگذارد و با تمام توان برای تیم ملی کار کند تا شایستهترین نفرات به پیراهن تیم ملی ایران برسند. تیم ملی آزمایشگاه نیست که هر بازیکنی با هر سطحی از توانایی در آن به میدان برود. دعوت از مهدی شیری برای بازی در سمت راست خط دفاعی، عملا به معنای تیر خلاص اسکوچیچ به منطق است. شاید اگر یکی از هواداران افراطی پرسپولیس هم برای تیم ملی فهرست منتشر میکرد، امکان نداشت در حضور مهرههایی مثل رامین و وریا به سراغ یک بازیکن مثل شیری برود. با این انتخابها، دراگان به تدریج محبوبیتش را در بین بازیکنان شاخص رختکن تیم از دست میدهد و پس از آن، نوبت هواداران خواهد بود که به او پشت کنند. اسکو تا امروز مورد اعتماد و حمایت قرار گرفته اما هیچکس نمیداند تحمل عمومی برابر فهرستهای عجیب این مربی، چقدر ادامه پیدا خواهد کرد. فوتبال ایران به زودی با یک مقطع فوقالعاده سخت روبهرو میشود و باید خودش را برای شرایطی به غایت دشوار آماده کند. اگر قرار باشد ستارهها در دیدارهای تدارکاتی محک نخورند و به هماهنگی کامل با هم نرسند، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار این تیم خواهد بود. اوضاع تدارکات این روزهای تیم حتی از وضعیت کرونا نیز آشفتهتر به نظر میرسد و افسوس که شیوه مدیریت این تیم هم درست مثل شیوه برخورد با این ویروس در کشور، پر از مسئولیتناپذیری و سهلانگاری است!
وقتی در اوج بحران کرونا حاضر به سفر به ایران شد، خیلیها او را با کیروش مقایسه کردند اما اسکوچیچ این روزها بیشتر به مارک ویلموتس شباهت دارد. مردی که در جواب همه تردیدهای منطقی و نگرانیهای بجا در میان هواداران تیم ملی میگوید: «میخواستیم این بازیکن را دعوت کنیم، اما نشد!» و هیچ توضیحی هم نمیدهد که دلیل این ناتوانی، دقیقا چه چیزی بوده است. با این روند باید منتظر روزی باشیم که او در مسیر رساندن ایران به جام جهانی شکست بخورد و بعد با خونسردی روبهروی هواداران تیم ملی بایستد و با لحنی حق به جانب بگوید: «میخواستیم به جام جهانی صعود کنیم، اما نشد!»
دیدگاه تان را بنویسید