نگاهی به کلیدیترین ویژگیهای لیگ بیستم
صدای بیصدا!
اگر لیگ نوزدهم را به عنوان عجیبترین و طولانیترین دوره تاریخ لیگ برتر به یاد بیاوریم، احتمالا ماجراهایی عجیبتر و باورنکردنیتر نیز در انتظار لیگ بیستم خواهند بود. داستانهایی که در استادیومهای خالی میگذرند و نبردهایی که بسیاری از آنها احتمالا کسلکننده خواهند بود. تزریق خون تازه به نیمکتها با حضور مربیان جوان، نکته امیدوارکنندهای درباره لیگ برتر است اما در عین حال مشکلات مالی همه چیز را میبلعند و لیگ برتر را به سمت آماتور شدن پیش میبرند. فوتبال ایران در یک بزنگاه بسیار سخت قرار گرفته و اوضاع چندان مطلوبی را تجربه نمیکند.
آریا رهنورد
دهه شصتیها روی نیمکت
شاید این تنها ویژگی مثبت و مهم فصل جدید فوتبال ایران باشد. اینکه مربیان جوان هم حالا بیشتر صاحب فرصتهای کاری میشوند و قرار نیست فقط یک مشت مربی امتحان پسداده در لیگ مورد آزمایش مجدد قرار بگیرند. میانگین سنی نیمکتها در لیگ برتر به وضوح کاهش پیدا کرده و این میتواند یک تغییر بسیار مثبت در فوتبال ایران ارزیابی شود. پیش از این از یحیی گلمحمدی و علیرضا منصوریان به عنوان مربیان جوان فوتبال ایران یاد میشد اما حقیقت آن است که این دو نفر متولد سالهای 1349 و 1350 هستند. در این فصل از لیگ برتر اما مربیان دهه شصتی نیز دیده میشوند. چهرههایی مثل وحید فاضلی، مهدی رحمتی، محرم نویدکیا و ... همگی در این فصل برای اولین بار در قامت سرمربی دیده میشوند و این موضوع میتواند سروشکل مدرنتری به فوتبال ایران بدهد. مربیان جوان هرگز نمیخواهند دنبالهروی محض مربیان قبلی باشند و خودشان را با جدیدترین و به روزترین ایدههای فوتبالی هماهنگ میکنند. عوض شدن هوای نیمکتها میتواند در نهایت به عوض شدن فضای لیگ برتر بینجامد و شرایط مطلوبتری را در این فوتبال بسازد.
تا امروز لیگ نوزدهم کمتماشاگرترین دوره تاریخ فوتبال ایران است اما در لیگ بیستم، آمارها برای مدت زیادی روی عدد «صفر» باقی خواهند ماند. اگر کابوس کرونا در 10 هفته پایانی روی سر لیگ نوزدهم آوار شد و ورزشگاهها را خالی گذاشت، حالا از همان ابتدا خبری از حضور تماشاگر در استادیومهای مختلف نخواهد بود
استادیومهای خاموش
تا امروز لیگ نوزدهم کمتماشاگرترین دوره تاریخ فوتبال ایران است اما در لیگ بیستم، آمارها برای مدت زیادی روی عدد «صفر» باقی خواهند ماند. اگر کابوس کرونا در 10 هفته پایانی روی سر لیگ نوزدهم آوار شد و ورزشگاهها را خالی گذاشت، حالا از همان ابتدا خبری از حضور تماشاگر در استادیومهای مختلف نخواهد بود. موضوعی که شور و حال بازیها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. البته شاید برای سازمان لیگ، این خبر چندان بدی تلقی نشود. چراکه دیگر هیچکس درباره ضعف آنها در ماجرای بلیتفروشی اینترنتی صحبت نخواهد کرد! در فوتبال ایران، فروش بلیت تنها راه کسب درآمد باشگاههای مختلف است و تازه از درآمد بلیتها هم، تنها رقم کوچکی سهم باشگاهها میشود اما حالا دیگر همان رقم هم از آنها دریغ شده و این موضوع، یک نگرانی بسیار بزرگ برای لیگ خواهد شد. شاید در بین لیگبرتریها، تنها پیکان و سایپا از خالی بودن استادیومها استقبال کنند. چراکه این اتفاق تیمهای دیگر را در شرایط برابر با این تیمها قرار خواهد داد.
کابوس کرونا
دیگر کم و بیش به داستانهای مربوط به کووید 19 خو گرفتهایم و به زندگی در کنار این ویروس عادت کردهایم اما حتی در فوتبال اروپا هم با وجود همه امکانات و پیشرفتها، هنوز گاهی ویروس کرونا به اردوی تیمها شبیخون میزند و ستارهها را به مخاطره میاندازد. این اواخر حتی ستارههای تنومندی مثل زلاتان و رونالدو با این ویروس دست و پنجه نرم کردهاند و البته توانستهاند آن را پشت سر بگذارند. ماجراهای کرونا احتمالا برای ماهها ادامه پیدا میکنند و فوتبال را کاملا تحت تاثیر قرار میدهند. این مساله آنقدر مهم است که به هیچ قیمتی نمیتوان نادیدهاش گرفت.
بحران برنامهریزی
باید بپذیریم که مدیران و مسئولان فوتبال ایران حتی در شرایط کاملا عادی نیز، پتانسیل خوبی برای برنامهریزی رقابتهای لیگ برتر نداشتند. حالا که ماجرا کاملا غیرعادی شده، همه چیز بدتر نیز خواهد شد. ما با یک فصل بسیار شلوغ روبهرو هستیم و این وسط اردوها، دیدارهای تدارکاتی و همچنین دیدارهای رسمی تیم ملی هم باید در تقویم گنجانده شوند. لیگ هنوز شروع نشده یک هفته به تعویق افتاده و هنوز کسی نمیداند چند تعویق دیگر در انتظار این مسابقهها خواهد بود.
صدای پای بیانیهها
اگر تصور میکنید کرونا دلها را به هم نزدیک کرده و تنشهای فوتبال ایران را حداقل کمی کاهش داده، معلوم است هنوز فوتبالیها را به خوبی نشناختهاید. چند روز قبل از شروع فصل جدید، بساط بیانیهنویسی بین دو باشگاه تراکتور و استقلال در پرونده رشید مظاهری پهن شده و تردیدی وجود ندارد که این روند در طول فصل نیز ادامه پیدا خواهد کرد. از همین حالا باید برای دعواهای مفصل فصل جدید آماده باشیم.
یک خروار شکایت
ماجرا کاملا ساده است. از یک طرف باشگاهها به لحاظ مالی به بنبست رسیدهاند و از طرف دیگر، مبلغ قرارداد بازیکنها به شدت بالا رفته است. نتیجه این ناهماهنگی عجیب، ناتوانی تیمها در پرداخت بدهی بازیکنها خواهد بود. اتفاقی که سیل شکایتها علیه تیمهای ایرانی در نهادهای خارجی را به راه میاندازد و به شدت نیز دردسرساز میشود. امسال تعداد پروندههای شکایت از باشگاههای مختلف از همیشه بیشتر خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید