نیکبخت، نادری و انتقامی که تمام نمیشود
یاغی مدرن!
آریا طاری
پس از انتقال فوقالعاده جنجالی علیرضا نیکبخت از استقلال به پرسپولیس، قرمزها دیگر هیچ بازیکنی را به صورت مستقیم از آبیهای پایتخت به خدمت نگرفتهاند اما استقلالیها با جذب نادری در همین پنجره نقل و انتقالات، همجنان مشغول گرفتن انتقام نیکبخت از رقیب سنتیشان هستند. حالا نادری، تازهترین یاغی فوتبال ایران به شمار میرود. هرچند که نه چهره و نه رفتارش، قرابتی با ستارههای یاغی ندارد و قطعا واکنشها نسبت به او مثل گذشته تند و افراطی نخواهند بود. حالا دیگر فضای فوتبال ایران هم تغییر کرده و هوادارها به این انتقالها به چشم یک «قتل عمد» نگاه نمیکنند!
علی انصاریان؛ داستان یک پشیمانی
در همان فصلی که علیرضا نیکبخت در یکی از جنجالیترین انتقالهای تاریخ فوتبال ایران راهی باشگاه پرسپولیس شد، استقلالیها نیز ستاره محبوب رقیب یعنی علی انصاریان را به خدمت گرفتند. فوتبالیستی که در بین پرسپولیسیها، به عنوان نماد تعصب و علاقه به باشگاه جا افتاده بود. برخلاف آبیها، هواداران پرسپولیس واکنش چندان تندی به این انتقال نشان ندادند و علی انصاریان حتی در اولین دربیاش روبهروی تیم سابق، مورد تشویق سکوها قرار گرفت. همین استقبال موجب شد که علی خیلی زود قید همکاری طولانی با استقلال را بزند. او همین حالا هم از این تجربه کاملا پشیمان است و این تصمیم را بزرگترین اشتباه زندگی ورزشیاش میداند. درست مثل نیکبخت که خودش را دوباره در جمع استقلالیها قرار داده، انصاریان هم حالا به عنوان یک چهره کاملا پرسپولیسی شناخته میشود.
علی علیزاده؛ دست بندهخدا
مرد پرتابهای دست بلند نهتنها از پرسپولیس به استقلال ملحق شد، بلکه حتی در دربی هم دروازه این تیم را باز کرد. سیاوش اکبرپور البته هنوز هم اعتقاد دارد که آن گل را خودش به ثمر رسانده است. شاید کمی عجیب باشد اما گلزنی در دربی، مهمترین هایلایت دوران فوتبال علی علیزاده نیست. او را بیشتر به خاطر خطای هند فاجعهباری میشناسند که در آخرین ثانیههای شهرآورد پایتخت، فرصت پیروزی را از استقلال گرفت و حرف و حدیثهای زیادی در مورد سلامت این مسابقه بر سر زبانها انداخت. علی بدون تردید یکی از بزرگترین اشتباههای فردی تاریخ این رقابت را انجام داده و به همین خاطر با وجود ترک پرسپولیس برای رفتن به جمع آبیها، هرگز در بین قرمزها یک چهره منفور به شمار نمیرود.
هوار ملا محمد؛ غایب همیشگی
ستاره عراقی در دربیهای پایتخت، سابقه یک پاس گل به کریم باقری را داشت و روی سکوهای پرسپولیسی، چهرهای محبوب به شمار میرفت. با این حال او به لحاظ انضباطی هرگز یک مهره قابل اعتماد نبود و به همین خاطر، در نهایت از سوی باشگاه طرد شد. او به محض جدایی از پرسپولیس، تصمیم گرفت فوتبالش را در باشگاه استقلال ادامه بدهد. تصمیمی که در روزهای اول کمی جنجالی شد اما بعد همه خیلی زود آن را فراموش کردند. اساسا در مورد هوار بیشتر از یاغی بودن یا هر ویژگی دیگری، بینظم بودن به چشم میآمد و تاخیرهای زیاد و غیبتهای همیشگی، اجازه نمیداد که او هرگز به یک چهره بسیار مهم و کلیدی برای فوتبال ایران تبدیل شود. درست همانطور که پیشبینی میشد، هوار خیلی زود هم از استقلال جدا شد و در این باشگاه ماندگاری زیادی نداشت.
محمد قاضی؛ یاغی یک ساله
استقلالیها که ظاهرا هنوز هم ماجرای نیکبخت را فراموش نکرده بودند، محمد قاضی را هم چندین سال بعد به عنوان یک فوتبالیست یاغی به خدمت گرفتند. هرچند که شخصیت قاضی، چندان شبیه یاغیها نبود اما پیوستن او به استقلال، سروصدای زیادی به راه انداخت و موجب ساختن شعارهای زیادی روی سکوهای آبی شد. این خرید رویانیان برای پرسپولیس، به بمب نقل و انتقالاتی آبیها تبدیل شد و شروع بسیار خوبی در این باشگاه داشت اما در مجموع هرگز یک سوپراستار برای استقلالیها به شمار نمیرفت و یک خرید استثنایی برای این باشگاه نبود. قاضی تنها یک فصل برای آبیها توپ زد و سپس راهی باشگاه فولاد خوزستان شد. این مهاجم معمولا هر فصل، تیمش را در لیگ برتر تغییر میدهد.
گادوین منشا؛ حسرت آن پنالتی
صبح روز بعد از باز شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس، برانکو در یک اقدام غیرمنتظره نام منشا را در فهرست مازاد باشگاه قرار داد. به نظر میرسید این ماجرا، واکنشی به حواشی منشا در زندگی خصوصیاش بود. پروفسور، گادوین را رد کرد و استقلالیها به سرعت به سراغ این فوتبالیست رفتند تا او در کنار ایسما و پاتوسی، یک مثلث هجومی خارجی در این باشگاه بسازد. شاید اگر او به جای فرشید اسماعیلی در دربی پنالتی میزد، سرنوشت خودش و باشگاه با هم عوض میشد اما منشا پس از یک نیمفصل ناموفق، از استقلال رفت و نتوانست روزهای خوبی را در این تیم سپری کند.
محمد نادری؛ کامنتهای بسته
نادری، احتمالا آخرین فوتبالیستی بود که کسی یاغی بودنش را حدس میزد. بازیکنی که مثل یک پسربچه خجالتی به پرسپولیس رفت و با یک قرارداد جنجالی از این تیم جدا شد. شاید با تماشای وضعیت این روزهای نادری، مهدی هاشمینسب بیشتر از همه حسرت بخورد. چراکه واکنشها نسبت به این دو تصمیم پس از چند دهه، فوقالعاده متفاوت بودند. هاشمینسب برای فرار از عواقب این انتقال در انظار عمومی حاضر نمیشد و نادری با بستن کامنتهای اینستا، از مشکلات احتمالی فاصله گرفته است!
دیدگاه تان را بنویسید