نگاهی به قرابت استاد شجریان و فوتبال
سرخ در ایران، سفید در اسپانیا!
آریا رهنورد
زندگی شکوهمند محمدرضا شجریان پس از سالها خلق کردن، درخشیدن و تاثیرگذاشتن، سرانجام به پایان رسید. هرچند که برای نام بزرگی مثل او، پایانی وجود ندارد و نامیرایی، تقدیر استاد شجریان خواهد بود. بین همه آن تصنیفهای فراموشنشدنی و بین همه آن کارهای بزرگ، محمدرضا شجریان گاهی نیز از علاقهاش به فوتبال حرف میزد. او حتی یک بار در استادیوم آزادی نیز حاضر شد و مسابقه دوستانه تیمهای پرسپولیس و بایرنمونیخ را از نزدیک تماشا کرد. حضوری که برای همه اهالی فوتبال، بینهایت جالب توجه به نظر میرسید. جالب اینکه استاد شجریان هرگز با ورزش غریبه نبود و در دوران جوانی در والیبال و در دوومیدانی، افتخاراتی هم به دست آورده بود. او به فوتبال هم علاقه زیادی داشت و در ایران، طرفدار باشگاه پرسپولیس بود. همین دو سال قبل و پس از رسیدن قرمزها به فینال لیگ قهرمانان آسیا برای اولین بار در تاریخ باشگاه، فرزند او رایان شجریان در یک مصاحبه جالب، از این حقیقت پرده برداشت که خودش، همایون شجریان و پدرشان، از طرفداران پروپاقرص باشگاه پرسپولیس به شمار میروند. خسرو آواز ایران حتی یک بار از علاقهاش به فوتبالیست شدن رایان نیز گفته بود. تمرکز روی کار موسیقی برای خلق شاهکارهای فراموشنشدنی، اجازه نداد که شجریان بیشتر و بیشتر از علاقهاش به فوتبال حرف بزند اما همه نزدیکان او میدانستند که این علاقه بسیار زیاد است. بدون تردید یکی از بهترین یادداشتهای فوتبالی این چند سال را هم خود استاد منتشر کرده است. جایی که پس از برخی جنجالها از سوی هواداران تیم ملی در جام جهانی 2014، او تصمیم گرفت در شبکههای اجتماعی به این موضوع واکنش نشان بدهد. به ویژه زمانی که عدهای از طرفداران تیم ملی به صفحه لئو مسی رفتند تا به او بدوبیراه بگویند، استاد شجریان در یادداشتی خطاب به آنها نوشت: «ورزش باید روح انسانی را در ما تقویت کند، نه کینهتوزی ونفرت را! ورزش برای سلامتی و نشاط روح و روان است، نه کینه و نفرت و پیامدهای زشت آن! چرا برخی نوجوانها و جوانهای یک ملت فرهنگمدار چندهزارساله، در عصر فضا و لیزر و کامپیوتر و ارتباطات، در فیسبوک و سایتها مرتکب ناسزاگویی و فحاشی به دیگران و یا اشخاص سرشناس جهانی بشوند؟ چه سودی حاصل میشود جز بدنامی و سرشکستگی یک ملت؟! چرا این اشتباهات را مرتکب شویم؟! ورزشکاران موفق ما آبروی جهانی ما هستند. این درست است که با ناسزاگویی پاداش آنها را ضایع کنیم؟»
فوتبال همیشه یک سرگرمی مهم برای استاد محمدرضا شجریان به شمار میرفت. این استاد بیبدیل از علاقهاش به باشگاه رئال مادرید و طرفداریاش از این باشگاه نیز صحبت کرده بود. او یکی از هواداران قدیمی باشگاه رئال بود و تا همین اواخر هم، فرصت تماشای بازیهای این تیم را از دست نمیداد. داستان زندگی استاد، حالا دیگر به پایان رسیده اما او با آثارش برای همیشه زنده خواهد بود. بدون شک هیچکس آن صدای جادویی را از یاد نمیبرد و هیچکس نمیتواند همه این ساختههای شگفتانگیز را در گذر زمان، از یاد ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید