استقلال؛ تیم بدون بزرگتر
اف.ث هالیوود تهران!
اینکه هر روز یک خبر ناامیدکننده از اردوی استقلال به گوش میرسد، به وضوح نشان میدهد که رشته امور از دست کادر فنی و مدیران باشگاه در رفته است. در همین چند روز اخیر، باشگاه معدن انواع و اقسام حواشی ریز و درشت بوده است. بازیکنی مثل ارسلان مطهری که هنوز حتی یک فصل کامل را نیز در استقلال سپری نکرده، علیه مربیان تیم استوری میگذارد و به صورت تلویحی آنها را تهدید میکند. جالب اینکه مجید نامجومطلق در عین تقبیح بازیکنسالاری، از بخشیدن ارسلان حرف میزند. یک نفر هم به او نمیگوید که بزرگوار؛ بخشش این بازیکن پس از بروز این رفتار، خودش مصداق بارز بازیکنسالاری است.
آریا طاری
یکی از مشکلات بزرگ و کلیدی استقلال، این است که باشگاه نه روی نیمکت و نه در کادر مدیریت، «بزرگتر» ندارد. شاید این نگاه کمی کلیشهای به نظر برسد. چراکه فوتبال روز دنیا دیگر با این مسائل سروکار ندارد اما در این مورد، ما در مورد فوتبال روز دنیا حرف نمیزنیم و از فوتبال ایران صحبت میکنیم. فوتبالی که با استانداردهای جهانی، فاصلهای چشمگیر دارد و مسائل مختلف در آن، به شیوههای بهخصوصی حل میشوند. ما در ایران، با یک فوتبال کاملا «غیرحرفهای» روبهرو هستیم که نه بازیکنها در آن احساس مسئولیت میکنند و نه مربیان ذرهای تعهد به وظایفشان دارند. در چنین فوتبالی، نیاز به یک بزرگتر در کنار تیم احساس میشود. یک نفر که اگر لازم شد، به بازیکنان تیم تشر بزند و جلوی منتشر شدن اخبار تیم را بگیرد.
ماجراهایی که هر روز در استقلال اتفاق میافتد، کم و بیش در باشگاههای دیگر نیز دیده میشوند اما همیشه یک نفر هست که اوضاع را جمع و جور کند و جلوی بحرانیتر شدن شرایط را بگیرد. در استقلال اما چنین فردی وجود ندارد. به همین خاطر است که اوضاع باشگاه اصلا به سمت بهتر شدن نمیرود. نه سعید رمضانی، گزینه مناسبی برای جمع و جور کردن تیم به عنوان یک سرپرست بود و نه نصرا... عبداللهی، در بین بازیکنان پرحاشیه این روزهای استقلال از مقبولیت کافی برخوردار است. استقلال در این فصل، عملا به یک «اف.ث. هالیوود» تبدیل شده که در آن، هر کس ساز خودش را میزند. بعضیها با اینستاگرام مشغول هستند و مدام جنجال میآفرینند. بعضیها از عادت درگیری فیزیکی دست برنمیدارند و بعضیها دائما توی کار تیم میگذارند. در این وانفسا، دنبال «نظم» نگردید. حتی دنبال چیزی شبیه به آن هم نگردید. در این باشگاه هیچ چیزی شبیه به این پیدا نخواهید کرد.
استقلال در این فصل، عملا به یک «اف.ث. هالیوود» تبدیل شده که در آن، هر کس ساز خودش را میزند. بعضیها با اینستاگرام مشغول هستند و مدام جنجال میآفرینند. بعضیها از عادت درگیری فیزیکی دست برنمیدارند و بعضیها دائما توی کار تیم میگذارند
اگر یکی از جلسههای تمرینی پرسپولیس را زیر نظر بگیرید و یا اگر فیلمی کوتاه از لحظههای ورود این تیم به تونل استادیوم قبل از شروع هر مسابقه داشته باشید، به راحتی متوجه خواهید شد که وجود یک بزرگتر، چقدر برای باشگاه اهمیت دارد. کریم باقری یک شخصیت مقبول در بین همه نفرات تیم به شمار میرود و تقریبا همه بازیکنها به خوبی از او حرفشنوی دارند. کریم شاید به لحاظ فنی، چیز زیادی برای اضافه کردن به تیم نداشته باشد اما به لحاظ اخلاقی، یک وزنه کلیدی در پرسپولیس به شمار میرود. باشگاه در طول سال، با روزهای خوب و بد زیادی دست و پنجه نرم میکند. گاهی بازیکنها ناراضی و حتی عصبانی هستند اما با وجود کریم، اوضاع برای یحیی سادهتر خواهد شد. چراکه هیچ بازیکنی به خودش اجازه نمیدهد که از چارچوب تعیینشده، عبور کند. در همین چند مسابقه گذشته، ستارههایی مثل کمال کامیابینیا و احمد نوراللهی، به نیمکت منتقل شدهاند.
این نیمکتنشینی حتی از یک مسابقه هم بیشتر شد اما هیچکس ندید که احمد یا کمال، حتی یک نوشته کوتاه اینستاگرامی علیه کادر فنی منتشر کنند. چراکه چنین مسائلی در باشگاه پرسپولیس، بدون پاسخ نمیمانند. حتی افشین پیروانی که شاید این روزها مرد خیلی خوشنامی در فوتبال ایران به شمار نرود، در پرسپولیس یک وزنه محسوب میشود. کافی است به یاد بیاورید که او چطور به تنهایی، ماجراهای ورزشگاه نقش جهان را مدیریت کرد و شرایطی را به وجود آورد که در نهایت همه امتیازهای آن بازی به حساب پرسپولیس واریز شوند. این یکی از مهمترین اتفاقهای فصل پرسپولیس بود و عملا سپاهان را به بنبست رساند. با یک سرپرست منفعل یا یک مدیر بیاطلاع از قانون، پرسپولیس هرگز نمیتوانست این پیروزی بزرگ را به دست بیاورد. استقلال هم برای احیا شدن، به چنین نفراتی نیاز دارد.
باشگاه باید به سراغ «هوای تازه» برود. باشگاه باید به دنبال تزریق کردن خون جدید باشد. فضای این تیم، باید در تسخیر افرادی قرار بگیرد که هم با اصول حرفهای کار کردن در یک باشگاه فوتبال آشنایی دارند و هم برای بازیکنان تیم، «پذیرفتنی» هستند. اینکه یک نفر مثل محمد دانشگر هر روز برای تیم حاشیه درست کند و یک روز با دعوا و یک روز با قلیان، بحران بیافریند و همچنان در ترکیب تیم به میدان برود، حقیقتا اسفبار است. بدون تردید اگر باشگاه فقط یک بزرگتر داشت، دانشگر با فراغ بال دست به چنین کارهایی نمیزد اما افسوس که چنین ضرورتی در بین مدیران باشگاه احساس نشده است. مدیرانی که خودشان هم برای این استقلال، کوچک هستند و شاید به همین خاطر از نزدیک شدن به افراد بزرگتر، هراس دارند.
دیدگاه تان را بنویسید