وقتی عبور از مرحله گروهی لیگ قهرمانان، رویا میشود
سقف حقیر آرزوهای ما!
فوتبال ایران به وضعیتی دچار شده که تیمهای باشگاهی در آن، دیگر هیچ نگاهی به «آینده» ندارند. همین که یک تیم همین حالا از پس خرج و مخارجش بربیاید و سادهترین نبردها را با پیروزی پشت سر بگذارد، برای این فوتبال کافی به نظر میرسد. باشگاهها نه به دنبال ساختن ورزشگاه هستند و نه میخواهند یک نسل تازه داشته باشند. همه چیز در این فوتبال با تمام سرعت به طرف فرسودگی میرود و معلوم نیست اوضاع، چه زمانی تغییر خواهد کرد. وضعیت فوتبال ایران، واقعا نگرانکننده نیست. فوتبالی که سقف آرزوها در آن عبور از مرحله گروهی لیگ قهرمانان باشد، حداقل به این زودیها درست بشو نیست.
همه محاسبهها، همه بالا و پایینها و اضطرابها و همه مصاحبهها و کریها، تنها برای رد شدن از مرحله گروهی لیگ قهرمانان هستند. اگر حواسمان را به این موضوع معطوف کنیم، متوجه میشویم که در یکی از منحطترین دورههای تاریخ فوتبال باشگاهی ایران به سر میبریم. دورهای که در آن، نمود بیرونی این فوتبال بینهایت بدقواره به نظر میرسد. شاید در رده ملی، اوضاع کمی بهتر باشد. ما استعدادها را به لیگهای خارجی میفرستیم و در آستانه هر تورنمنت، آنها را در اوج آمادگی تحویل میگیریم اما در رده باشگاهی زمانی که صحبت از قدرت مدیریت میشود، دیگر کوچکترین حرفی برای گفتن نداریم. تیمی مثل شهرخودرو که برای اولین بار در تمام تاریخش به لیگ قهرمانان آسیا رسیده، عملا طوری با این جام برخورد میکند که انگار برای «تفریح» به آسیا آماده است. به نظر میرسد آنها به جای گل زدن و بردن، ترجیح میدهند هرچه زودتر به خانه برگردند و به کارهای دیگرشان بپردازند. وقتی یک باشگاه چنین برخوردی با یک موقعیت تاریخی دارد، دیگر نباید از فوتبال ایران انتظار زیادی داشته باشیم.
ما راه را اشتباه رفتهایم. بدجوری هم اشتباه رفتهایم. ما کاری کردهایم که برای نتیجه گرفتن در آسیا، نیازمند بزرگترین «معجزهها» باشیم. اگر هم یک تیم ایرانی به فینال لیگ قهرمانان برسد، همه میدانیم که این حاصل «مدیریت» درست و اصولی نبوده و تنها با تلاش بازیکنان و کادر فنی به دست آمده است. خجالتآور است که فوتبالی با این سطح از استعدادهای فردی، به چنین روزی در آسیا بیفتد. فوتبالی که هر فصل پدیدههای تازهای دارد و توانسته این تعداد بازیکن خوب را به لیگهای اروپایی بفرستد، قاعدتا نباید با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کند اما ما، چوب «آماتور» بودن شیوه اداره فوتبال را میخوریم. چوب وزارتخانههایی که مسئولیتشان هیچوقت با تخصصشان همخوانی نداشته است. چند سال طول میکشد تا یک وزیر، کمی با قوانین ساده فوتبال آشنا شود و پس از آن، نوبت آزمون و خطا با وزیر بعدی و چند تصمیم ناامیدکننده دیگر است. در ایران، افرادی به مدیریت بزرگترین باشگاهها میرسند که باور کنید توانایی اداره یک تیم محلی را هم ندارند. افرادی که نه از درآمدزایی سر درمیآورند، نه اصول تجارت را میفهمند و نه حتی میتوانند قراردادهای خوبی را با مهرههای تیم خودی امضا کنند. وقتی با چنین مدیرهایی به استقبال یک تورنمنت آسیایی میرویم، انگار دست و پای خودمان را در جدال با گرگها بستهایم. ما شکست میخوریم. اگر یک معجزه عجیب اتفاق نیفتد شکست میخوریم. باید هم ببازیم. چراکه راه دیگری پیش روی خودمان نگذاشتهایم.
برای یک لحظه هم که شده به الهلال نگاه کنید. تیمی که درصد بسیار زیادی از نفراتش درگیر ویروس کرونا هستند و در شرایط عادی، اصلا نباید شانسی برای ماندن در لیگ قهرمانان داشته باشد. اگر یک باشگاه ایرانی چنین وضعیتی داشت، هرگز حاضر به ادامه رقابتها نمیشد. حتما به خاطر دارید که خیلی از تیمهای لیگ برتری، چطور برای تعطیل کردن مسابقههای لیگ و ناتمام گذاشتن رقابتها اصرار داشتند و چطور ویروس کرونا را بهانهای برای پایان فوتبال یک بازیکن عنوان میکردند. حالا الهلال با وجود آن که مشکلات فوقالعاده سختی را به خاطر شیوع این ویروس در اردویش تحمل میکند، اصرار دارد که به هر قیمتی در جام بماند و از این رقابت دست نکشد. آنها به جای کوتاه آمدن و ترک کردن قطر، با اجازه ای.اف.سی دو بازیکن جوان به تیم اصلیشان اضافه کردهاند و همچنین با یکی از مهرههای بازنشسته تماس گرفتهاند که به فوتبال برگردد و برای چند بازی دیگر، پیراهن الهلال عربستان را بر تن کند. البته که آنها پول دارند، ستاره دارند و مدیریت یک تیم فوتبالی را هم خیلی خوب بلد هستند اما رمز موفقیت مدافع عنوان قهرمانی بازیها، فقط در همین چیزها خلاصه نمیشود. آنها سراسر اشتیاق و انگیزه هستند و سقف آرزوهایشان تنها با قهرمانیهای بیشتر و بیشتر ساخته میشود. سقف آرزوهای نمایندگان ایران اما عبور از مرحله گروهی است. اگر زمانی در حسرت قهرمان نشدن در آسیا بودیم، اگر زمانی نگران باخت تیمهای ایرانی در فینال آسیا بودیم، حالا باید دست به دعا برداریم و امیدوار به رد شدن از دور گروهی باشیم. تیمهایمان طوری با غرور و آرزو درباره رسیدن به دور حذفی حرف میزنند که انگار قهرمان مسابقات شدهاند!
دیدگاه تان را بنویسید