علی دایی مربی، برعکسِ علی دایی بازیکن!
بفرمایید تیم ملی
مذاکرههای علی دایی و باشگاه تراکتورسازی تبریز همانطور که تصور میشد، به بنبست رسید و شهریار، پیشنهاد هدایت این تیم را نیز قبول نکرد. ظاهرا خیلیها نگران دوری طولانیمدت علی دایی از فوتبال شدهاند اما خود این مربی اصلا نگران این ماجرا نیست و با خیال راحت، پیشنهادها را یکی یکی رد میکند. او فصل گذشته نیز از دو تیم لیگ برتری پیشنهاد رسمی گرفت اما طبق معمول از آنجایی که این تیمها بیرون از «تهران» بودند، حاضر نشد زیر بار سرمربیگری آنها برود. شهریار در عصر مربیگری، حتی یک روز هم بیرون از تهران کار نکرده است. او نمیخواهد به خودش سختی بدهد و انگار فوتبال، دیگر اولویت اول علی دایی محسوب نمیشود.
آریا رهنورد
کار کردن در تراکتورسازی، فرصتی است که خیلی از مربیها به سادگی از دست نمیدهند. چراکه این باشگاه هم منابع مالی بسیار خوبی دارد، هم از هواداران پرشور و پرشماری برخوردار است و هم با مهرههای جوان و باتجربه، صاحب یک ترکیب بسیار خوب شده است. تراکتور قبل از شروع هر فصل به صورت بالقوه، کاندیدای جدی قهرمانی است و فصل آینده، در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا نیز حضور خواهد داشت. علی دایی اما برای دومین بار مذاکراتی شکست خورده با این باشگاه داشته است. او هر بار وسوسه میشود که هدایت این تیم را بپذیرد اما در نهایت تصمیم میگیرد که برای مربیگری، پایتخت را ترک نکند. شهریار خودش را کاملا محدود کرده و با توجه به اتفاقهایی که بین او و باشگاه سایپا رقم خورده، این مربی حالا تنها میتواند در باشگاههایی مثل پرسپولیس و پیکان مشغول به کار شود. اگر او حاضر میشد تهران را ترک کند، تا امروز چند چالش جذاب را پشت سر میگذاشت و شاید حتی میتوانست قهرمانی لیگ برتر را برای دومین بار پس از تجربه مربی-بازیکن بودن در سایپا به دست بیاورد. علی دایی اما به هیچ قیمتی حاضر نیست با تیمهای مدعی اما دور از پایتخت، به فوتبال ایران برگردد. اگر شهریار این مدت را صرف بالا بردن دانش مربیگری و حضور در کارگاههای آموزشی بینالمللی کرده بود، حالا میشد به بازگشت مقتدرانه او به فوتبال امید داشت اما بهترین گلزن تاریخ تیم ملی، این مدت سرگرم تجارت فولاد و سایر فعالیتهای تجاری بوده و چندان در حوالی فوتبال آفتابی نشده است. در فوتبال مدرن، همه چیز به روزها، لحظهها و حتی ثانیهها بستگی دارد. جریان روز فوتبال و تاکتیکهای محبوب مربیان، مدام عوض میشوند و اگر لحظهای فرصت هماهنگ شدن با این تغییرات را از دست بدهی، بعید است که دوباره بتوانی به اوج ماجرا برگردی. علی دایی بیش از یک فصل کامل را دور از فوتبال سپری کرده و موفقیتهای بیشتری در دنیای تجارت به دست آورده است. موفقیتهایی که به نظر میرسد او را از مربیگری، دور و دورتر خواهند کرد.
علی دایی بیش از یک فصل کامل را دور از فوتبال سپری کرده و موفقیتهای بیشتری در دنیای تجارت به دست آورده است. موفقیتهایی که به نظر میرسد او را از مربیگری، دور و دورتر خواهند کرد
آنچه بر علی داییِ مربی میگذرد، درست برعکس ماجراهای او در قامت یک بازیکن است. شهریار در سالهای بازی، هیچ فرصت خوبی را از دست نمیداد. او نه از ترک تهران، بلکه حتی از ترک ایران و رفتن به یک کشور دیگر برای فوتبال بازی کردن نمیترسید. او در تهران «مشغله» نداشت و میخواست هر طور که شده، خودش را به بالاترین نقطه ممکن برساند. دایی شاید سختکوشترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران باشد. یک مهاجم خستگیناپذیر که از نقطه صفر، به همه چیز رسید. بازیکنی که نقاط قوتش را تا میتوانست تقویت کرد و در یکی از بهترین لیگهای دنیا برای یکی از بهترین تیمهای دنیا به میدان رفت. پیشرفت شهریار فرزندِ «ضرورت» بود. او هنوز نه بیزینس موفقی داشت و نه سرمایه بزرگی به هم زده بود. او میخواست به یک فوتبالیست بزرگ تبدیل شود و در کنار این، همه چیز به دست بیاورد. حالا اما داستان کمی فرق میکند. علی دایی «مجبور» نیست هیچ پیشنهادی را برای مربیگری بپذیرد، چراکه رقمهای قرارداد در مقابل ثروت او عدد بزرگی نیستند. او ضرورتی برای کار در فوتبال احساس نمیکند و همه چیز برایش تنها یک علاقه دور و دراز در سالهای جوانی است. او در مربیگری، راههای دشوار را انتخاب نمیکند و کارهای سخت را در نظر نمیگیرد. او در مربیگری به خودش زحمت نمیدهد و هدفهای نفسگیر را در نظر نمیگیرد. به نظر میرسد علی دایی منتظر است تا بار دیگر، نیمکت تیم ملی یا پرسپولیس را به او تعارف بزنند. هر چقدر هم که فاصله او با فوتبال بیشتر و دوران غیبتش در لیگ برتر طولانیتر میشود، شانس پیوستنش به یکی از دو تیم موردعلاقه، به حداقل میرسد. نگران علی دایی نباشید. پای تصاویر هم برای او و غیبتش دل نسوزانید. این یک غیبت «خودخواسته» است. نه محرومیتی وجود دارد و نه نهادی، شهریار را ممنوعالکار کرده است. او همین امروز میتواند به یک پیشنهاد لیگ برتری پاسخ مثبت بدهد اما ترجیحش این است که مسیر متفاوتتری را برای زندگیاش در نظر بگیرد و برای مربیگری، زیر بار هر مشقتی نرود. او آنقدر منتظر میماند تا نیمکت پرسپولیس و تیم ملی دوباره خالی شود. هرچند که با این همه غیبت، بعید است به مرور زمان کسی حضور او را یک انتخاب ایدهآل برای قرمزها یا تیم ملی بداند.
دیدگاه تان را بنویسید