استراماچونی؛ سنگ بزرگ برای نزدن
دور باطل استقلال!
چندین ماه پس از خروج ناگهانی آندرهآ استراماچونی از ایران، این مربی دوباره در تیررس باشگاه استقلال قرار گرفته است. شاید تنها چیزی که نسبت به زمان جدایی استراما در باشگاه استقلال تغییر کرده، وعده «پفک آبی» بوده است. در چنین شرایطی اصلا معلوم نیست چرا مدیران باشگاه برای جذب این مربی به هر دری میزنند. آن هم در روزهایی که باشگاه با جانشین داخلی او، خیلی خوب نتیجه گرفته و در آستانه بردن یک جام ارزشمند قرار دارد.
آریا طاری
مدیران فعلی استقلال، واقعا عجیب و خاص هستند. سرشار از رفتارهای متناقضی که نه فقط سرمربی تیم، بلکه هر هواداری را هم آزار میدهد. آنها از یک سو در برنامههای تلویزیونی هرگونه مذاکره با استراماچونی را تکذیب میکنند اما از سوی دیگر، از طریق دوستانشان در رسانهها شایعه بازگشت این مربی را بر سر زبانها میاندازند. درست قبل از حساسترین بازی فصل باشگاه به ایتالیا میروند و تمرکز تیم را قبل از دیدارهای کلیدی، از بین میبرند. اساسا چرا وقتی تیمی خوب نتیجه میگیرد، باید سرمربیاش را تغییر بدهد؟ چرا تیمی که به تازگی برنده دربی شده، باید مردی را روی نیمکت بنشاند که در تنها تجربهاش در این مسابقه شکست خورده است؟ اگر مقایسه بین فرهاد و استراماچونی باشد، طبیعی به نظر میرسد که مرد ایتالیایی هم تجربه بیشتری دارد، هم اسم بزرگتری دارد و هم به لحاظ فنی مربی بهتری است اما وقتی نتایج آنها را با هم مقایسه میکنیم، مجیدی مقابل استراما اصلا کم نمیآورد. او در این فصل تیمی را تحویل گرفت که به لحاظ روحی، عمیقا آسیبدیده بود. تیمی که همه فکر میکنند در آستانه ورود به یک بحران جدی است زیر نظر فرهاد، به نایبقهرمانی لیگ و فینال جام حذفی رسید. این وسط، حتما فرهاد هم مقصر است که نامه استعفا را در اینستاگرام به اشتراک میگذارد و اساسا یک شبکه اجتماعی را برای ابراز عقایدش انتخاب میکند اما باید به این موضوع توجه شود که چه چیزی او را به این مرحله رسانده است. چه چیزی موجب شده مجیدی اینچنین عصبانی شود و حتی بعد از یک برد بزرگ به جای پرداختن به نتیجه، خودش را درگیر مسائل باشگاه کند؟ او از اینکه تلاشش اینچنین نادیده گرفته شده، خشمگین به نظر میرسد. فرهاد احساس میکند که با یک خیانت بزرگ در استقلال روبهرو شده است. او تصور میکند که بازی خورده و اصلا سرمربی دائمی باشگاه نبوده است. انگار باشگاه، او را برای مدتی روی نیمکت نشاند تا اوضاع آرام شود و تیم نتیجه بگیرد و آنوقت، مدیران استقلال بتوانند با فراغ بال و آرامش کامل، دور تازهای از مذاکرهها با استراماچونی را آغاز کنند.
در شرایطی که جذب مربیان خارجی جدید در فوتبال ایران عملا ممنوع شده، بازگرداندن استراماچونی عملا یک پروژه بسیار سخت خواهد بود. البته با یک تبصره عجیب و ناگهانی، مربیانی که قبلا در فوتبال ایران کار کردهاند میتوانند به باشگاههای قبلیشان برگردند اما باز هم این دلیل، برای اطمینان از بازگشت استراماچونی کافی به نظر نمیرسد. بدون تردید او یک شرط مالی سنگین پیش روی باشگاه میگذارد و علاوه بر این، تحریمها هم هنوز سر جای خودشان هستند و مشکل انتقال پول به این مربی به شکل پیوسته وجود خواهد داشت. ماجرا زمانی نگرانکنندهتر خواهد شد که استقلالیها در جذب مربی ایتالیایی شکست بخورند و فرهاد مجیدی را نیز از دست بدهند. در چنین شرایطی، استقلال چارهای به جز انتخاب یک مربی داخلی ندارد و بعید نیست دوباره به انتخابهای غلط گذشتهاش برگردد. انتخاب فرهاد، ایدهآلترین تصمیم برای سپری کردن دوران پس از استراماچونی بود اما ظاهرا علاقه کور به مربی ایتالیایی، همه تصمیمهای منطقی باشگاه را متوقف کرده است. آنها به هر قیمتی استراما را میخواهند و این علاقه، شاید تیم را به مرز نابودی برساند. فرهاد در یک مصاحبه تند رسما تاکید کرده که دیگر با این مدیران همکاری نمیکند. اتفاقی که با توجه به نتایج اخیر او، ظاهرا تنها حاصل لجبازی مدیران باشگاه بوده است. به نظر میرسد استقلالیها روی یک دور باطل قرار گرفتهاند. وقتی که باید استراماچونی را حفظ کنند، حقوق این مربی را بدهند و جلوی جدایی او را بگیرند، دست روی دست میگذارند و اجازه میدهند تا او راهش را از استقلال جدا کند. وقتی که باید به مذاکره بروند و او را برای بازگشت راضی کنند، باز هم راه به جایی نمیبرند و این پرونده را به راحتی میبندند. وقتی هم که یک جانشین برای مرد ایتالیایی انتخاب کردهاند و او به سختی توانسته تیمش را به روزهای خوب برگرداند، به جای حمایت از کادر فنی دوباره رویای استراماچونی را در سر میپرورانند.
اگر مقایسه بین فرهاد و استراماچونی باشد، طبیعی به نظر میرسد که مرد ایتالیایی هم تجربه بیشتری دارد، هم اسم بزرگتری دارد و هم به لحاظ فنی مربی بهتری است اما وقتی نتایج آنها را با هم مقایسه میکنیم، مجیدی مقابل استراما اصلا کم نمیآورد. او در این فصل تیمی را تحویل گرفت که به لحاظ روحی، عمیقا آسیبدیده بود
استقلال به شکل تمام و کمال، اسیر یک دور اشتباه شده است. تیمی که یا سرمربیانش را رها میکند و یا اجازه میدهد که آنها باشگاه را به حال خودش رها کنند. تیمی که «فینالیست جام حذفی» را به «صدرنشین موقت لیگ برتر» میفروشد. در سطح فنی استراما، تردیدی وجود ندارد اما آیا سعادتمند و رفقا میتوانند تضمین بدهند که این مربی دوباره ظرف چند ماه از مجموعه استقلال جدا نمیشود؟ آیا میتوانند تضمین بدهند که او پولش را به موقع دریافت میکند و این بار دیگر ناگهان از ایران نمیرود؟ آیا میتوانند تضمین بدهند که مرد ایتالیایی این بار تا آخرین روز پای پروژهاش میماند؟
دیدگاه تان را بنویسید