فرهاد و شناسایی سازهای ناکوک استقلال
ویروس ناسازگاری!
نبرد با پیکان یک پیام واضح برای فرهاد مجیدی داشت. اینکه او برای رسیدن به نقشههایی که در ذهن دارد، فقط نباید روبهروی افرادی بیرون از مجموعه استقلال بایستد. بخشی از مشکلات بزرگ مجیدی، درون تیم هستند. او تا زمانی که جو رختکن را به بهترین شکل ممکن کنترل نکند، نمیتواند به اهداف بزرگش نزدیک شود. با اخراج دو بازیکن در روزهای گذشته، مجیدی دوباره نشان داده که در استقلال با هیچکس تعارف ندارد. برای موفقیت استقلال، فرهاد باید همین روحیه را حفظ کند.
آریا طاری
همه چیز از یک جلسه تمرینی شروع شد. جایی که محمد دانشگر و وریا غفوری، با هم درگیر شدند و مدافع آبیها با تصمیم کادر فنی، از حضور در تمرین باشگاه منع شد. دانشگر پس از چند هفته غیبت، فرصت دیگری برای بازگشت به دست آورد اما ظاهرا هیچ چیز در این بازیکن اصلاح نشده بود. او که به خاطر چند تذکر ساده فرهاد در جریان مسابقه این هفته با پیکان به شدت خشمگین به نظر میرسید، سرانجام با یک استوری جنجالی در اینستاگرام، آخرین رشتههای رابطهاش را با سرمربی تیم قطع کرد تا برای این بازیکن، دیگر بازگشتی در کار نباشد. فرهاد ساعاتی بعد، حکم اخراج فرشید باقری را هم صادر کرد تا رختکن تیمش را در وضعیت یکدست قرار بدهد. مجیدی فصل گذشته هم تجربه چنین کاری را داشته است. او به محض انتخاب شدن به عنوان سرمربی استقلال، گادوین منشا را کنار گذاشت و چند هفته بعد، عذر همام طارق را خواست. مجیدی در قامت یک سرمربی، تا امروز خیلی خوب جلوی رفتارهای آماتور و بیانضباطی بعضی از بازیکنان ایستاده و برای نتیجه گرفتن در آینده، باید همین فرم را حفظ کند. شاید در نگاه اول هیچکس از خروج دو بازیکن قبل از چند مسابقه حساس و سرنوشتساز باقیمانده از این فصل استقبال نکند اما خلوت بودن تیم به مراتب بهتر از داشتن بازیکنانی است که هیچ آورده مثبتی برای استقلال ندارند. بازیکنانی که به حواشی بال و پر میدهند و کاراکتر باشگاه را در فضای مجازی زیر سوال میبرند.
یک پیروزی تا قطعی شدن نایبقهرمانی لیگ برتر، دو پیروزی تا قهرمانی جام حذفی و سه پیروزی تا صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا. فرهاد به اندازه 6 پیروزی، با بزرگترین نقشههایش در هفتههای پایانی فصل فاصله دارد و نمیتواند اجازه بدهد که تبختر هیچ بازیکنی، این شانس را از او و تیمش بگیرد
از زاویه خود محمد دانشگر، این ماجرا واقعا تاسفبار به نظر میرسد. مدافعی که یک بار از تیم کنار گذاشته شده و با عذرخواهی دوباره به مجموعه استقلال برگشته، مدافعی که توانسته با وجود بیانضباطیهای مکرر باز هم در یکی از مهمترین باشگاههای فوتبال ایران توپ بزند، مدافعی که قبلا هم به دست استراماچونی و هم توسط فرهاد در اختیار باشگاه قرار گرفته اما باز هم برگشته تا در دیدارهای حساس برای آبیها به میدان برود، ظاهرا اهمیت موقعیت امروزش را درک نمیکند. در فوتبال ایران، خیلیها با سطح تواناییهای به مراتب بالاتر از دانشگر، هرگز نتوانستند شانس بازی در باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس را به دست بیاورند اما ظاهرا چیزی که آسان تصاحب شود، خیلی هم آسان از دست میرود. اگر این مدافع به هر دلیلی با کادر فنی باشگاه کنار نمیآید، اگر او در اردوی تیم مشکلاتی دارد و نمیتواند با بعضی از همتیمیها بسازد، هیچ دلیلی ندارد که همه چیز را در اینستاگرام به نمایش بگذارد. دانشگر میتوانست تا پایان فصل صبر کند، حداقل میتوانست دیدار حساس با پرسپولیس در جام حذفی را سپری کند و بعد به تکرار مسائل گذشته دامن بزند اما ظاهرا برای او، حتی دربی هم چندان مهم نیست. این مدافع حالا دیگر باید کولهبارش را ببندد و از استقلال به یک تیم متوسطتر برود. با این سطح از بینظمی، بعید است باشگاههای دیگر هم برای داشتن بازیکنی مثل او، سر و دست بشکنند. در مورد دانشگر، فرهاد کارش را به درستی انجام داده است. او اولین بار به این مدافع فرصت داد تا دوباره به تیم برگردد و اشتباه قبلیاش را جبران کند. دانشگر اما سزاوار «فرصت سوم» نبود. او در حساسترین روزهای ممکن، جو تیم را به هم ریخت. کسی که حتی کنترلی روی رفتارهای اینستاگرامیاش نداشته باشد، بدون شک نمیتواند در دیدارهای حساس و سرنوشتساز هم خودش را در زمین کنترل کند.
یک پیروزی تا قطعی شدن نایبقهرمانی لیگ برتر، دو پیروزی تا قهرمانی جام حذفی و سه پیروزی تا صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا. فرهاد به اندازه 6 پیروزی، با بزرگترین نقشههایش در هفتههای پایانی فصل فاصله دارد و نمیتواند اجازه بدهد که تبختر هیچ بازیکنی، این شانس را از او و تیمش بگیرد. مجیدی نمیتواند اجازه بدهد که یک بازیکن با یک ساز ناکوک، همه هارمونی تیم را به باد بدهد. هدایت تیمی مثل استقلال، بسیار سختتر از تصورات اولیه این مربی جوان است اما او تصمیمش را گرفته و کمبود بازیکن در تیم را به حساب کردن روی ستارههای بینظم ترجیح میدهد. استقلال فرهاد، باید اینگونه ساخته شود. در غیاب استوریگذارها، در غیاب بازیکنانی که یک تذکر فنی در کنار زمین، اینچنین آنها را به هم میریزد. در غیاب بازیکنانی که «تیم» همیشه اولویت دومشان است. بخشیدن آنها، پرستیژ مربیگری مجیدی را زیر سوال میبرد. او برای داشتن یک تیم رویایی، دیگر نباید اجازه تکرار چنین مسائلی را به شاگردانش بدهد.
دیدگاه تان را بنویسید