پرسپولیس، تیمی که متوقف نمیشود
پوکر پلنگها!
تیمی که نمیبازد، سرنوشتی به جز قهرمانی ندارد و تیمی که دائما قهرمان میشود، تاریخ را میسازد. اگر به چنین روزهایی در سال گذشته برگردیم، قرمزها را با کابوس جدایی برانکو رو در رو میبینیم اما درست مثل همه کابوسهای قبلی، این یکی هم به رویا تبدیل شد. پرسپولیس دوباره قهرمانی را به دست آورد. پرسپولیس دوباره توانست. همانطور که بدون طارمی و رضاییان توانسته بود. آنها در یک سال، دو مربی خارجی عوض کردند و ناچار به تحمل چند مدیر شکستخورده بودند اما با این همه، هیچ خدشهای به روحیهشان برای قهرمانی لیگ وارد نشد. آنها با انبوهی از رکوردها، به «پوکر» رسیدند و حالا به قهرمانی پنجم فکر میکنند. حتی قبل از آنکه با لقب خاص این قهرمانی آشنا شوند.
آریا رهنورد
آنچه در مسابقه با نفت مسجدسلیمان اتفاق افتاد، خلاصهای از این فصل باشگاه پرسپولیس بود. تیمی که در دقایقی از مسابقه تحت فشار قرار میگیرد. تیمی که در دقایقی از مسابقه به حریف موقعیت میدهد و دروازهاش به شدت تهدید میشود اما مقاومت میکند و با نهایت فرصتطلبی، توپ را به تور دروازه رقبا میرساند. نرخ تبدیل موقعیت گل به گل در پرسپولیس لیگ نوزدهم، به شکلی باورنکردنی بالا به نظر میرسد. آنها هرگز به اندازه این فصل، فرصتطلب و چارچوبشناس نبودهاند. همین حالا اگر جستوجو کنید، به ندرت بخت گلزنی ویژه و خاصی را در این فصل پیدا خواهید کرد که بازیکنان پرسپولیس آن را از دست داده باشند. این تیم حتی وقتی موقعیت چندانی نمیسازد، باز هم برنده میشود. درست قبل از مسابقه حساس این هفته با تیم سختکوش و سختجان نفت مسجدسلیمان، انواع و اقسام اتفاقها برای پرسپولیس رقم خورد. اول از همه، مهدی ترابی مصدوم شد و این بازی را از دست داد. بازیکنی که آمادهترین مهره این فصل پرسپولیس بوده است. بعد کمیته انضباطی به شکل ناگهانی شجاع خلیلزاده را محروم کرد. از دست دادن دو مهره کلیدی قبل از روبهرو شدن با تیمی که در بازی رفت، پرسپولیس را در استادیوم آزادی شکست داده، نگرانکننده به نظر میرسید. این تیم علیرضا بیرانوند را نیز از چند هفته قبل در اختیار نداشت. با این همه آنها بدون مصاحبههای فرسایشی، راهی مسجدسلیمان شدند و با همه سه امتیاز برگشتند تا نشان بدهند که به نامها وابستگی ندارند. وقتش که برسد، مهدی شیری هم دقیق سانتر میکند و وقتش که برسد، مهدی عبدی هم برای تیمش گلهای تاثیرگذاری میزند. آنها راهشان را پیدا کردهاند و در این راه، هیچ توقفی در کار نیست.
آنچه در مسابقه با نفت مسجدسلیمان اتفاق افتاد، خلاصهای از این فصل باشگاه پرسپولیس بود. تیمی که در دقایقی از مسابقه تحت فشار قرار میگیرد. تیمی که در دقایقی از مسابقه به حریف موقعیت میدهد و دروازهاش به شدت تهدید میشود اما مقاومت میکند و با نهایت فرصتطلبی، توپ را به تور دروازه رقبا میرساند
لیگ نوزدهم برای پرسپولیس، با هراس از دست دادن مربی موفقش آغاز شد. برانکو که رفت، خیلیها در انتظار فروپاشی این تیم بودند اما بازیکنها در کنار هم ایستادند تا ثابت کنند بدون این مربی هم، راه رسیدن به موفقیت مسدود نیست. در مورد کالدرون، تردیدهای زیادی وجود داشت. وقتی پرسپولیس در زمین تراکتور شکست خورد، وقتی در آزادی به سپاهان باخت و وقتی نتیجه را به شهرخودرو واگذار کرد، هواداران باشگاه به این باور رسیده بودند که دیگر دوران قهرمانی این تیم در لیگ برتر تمام شده است. این تیم پس از باختن به حریف مشهدی، تا رده هفتم جدول هم سقوط کرد و در 14 هفته اول لیگ، هرگز طعم صدرنشینی را نچشید. پیروزیهای پیاپی کالدرون و تیمش در پایان نیمفصل اول اما به مرور زمان وضعیت را تغییر دادند. پرسپولیس دوباره رخت مدعیها را پوشید و حتی سناریوی مدیران وقت باشگاه برای فراری دادن مرد آرژانتینی، نفس تیم را نگرفت. یحیی و تیمش، آزمونهای مهمی را پشت سر گذاشتند. آنها در خانه از تراکتور و شهرخودرو انتقام گرفتند و 6 امتیاز حساس را به دست آوردند. آنها از شکست در دربی گریختند و به لطف تصمیم عجیب سپاهانیها، برنده مسابقه برگزارنشده نقش جهان لقب گرفتند. مسابقهای که عملا قرمزها را به قهرمان این فصل لیگ برتر تبدیل کرد. وقتی رقبا مشغول اشتباه کردن بودند، وقتی رقبا سرگرم مشکلات داخلی بودند و دائما تصمیمهای غلط میگرفتند، پرسپولیس مزاحمشان نشد. پرسپولیس کار خودش را کرد تا چهارمین جام متوالی را به کارنامهاش اضافه کند. در توصیف این تیم، توجه به همین نکته کافی به نظر میرسد که آنها تک تک رقبای این فصل لیگ برتر را حداقل یک بار شکست دادهاند. نه جدایی برانکو، نه ماجرای کالدرون، نه ویروس کرونا و نه تیمهای رقیب، پرسپولیس در این فصل هیچ مانعی را به رسمیت نشناخته است.
آسمان پرسپولیس، همیشه هم اینقدر آفتابی نبوده است. روزگاری بود که دو مربی به صورت همزمان در تمرین تیم آفتابی میشدند و یک نفر با اشک، زمین تمرین را ترک میکرد. روزگاری بود که این تیم، گریه هوادارانش را در میآورد و به زندگی در ردههای پایین جدول ادامه میداد. روزگاری بود که این تیم، انتظار قهرمانی را میکشید و هر سال ناامیدتر میشد. حالا دیگر اما همه چیز فرق میکند. آنها قهرمان بی چون و چرای فوتبال ایران هستند و باید سقف آرزوهایشان را بلندتر کنند. ماموریت بعدی، میتواند قهرمانی در آسیا باشد. رفتن از آغوش رقبای بهانهجو به نبرد با رقبای توسعهجو در لیگ قهرمانان آسیا. تلاش برای به دست آوردن جامهای بیشتر. برای تیمی که از جام گرفتن و از برنده شدن، سیر نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید