دوئل ستارههای فراموشنشدنی آبیپوش
شش و هفت!
آریا طاری
عمر به سرعت برق و باد میگذرد. آنقدر سریع که محمود فکری و فرهاد مجیدی از زمین بازی، حالا به اولین دوئلشان در عصر مربیگری رسیدهاند. کاپیتان فکری از شروع دهه هفتاد پیراهن استقلال را بر تن کرد و کاپیتان مجیدی تقریبا از اواخر آن دهه آبیپوش شد. محمود به یک نسل قبل از فرهاد تعلق داشت و سالهای رویایی مجیدی در استقلال، پس از بازنشستگی فکری رقم خوردند. هر دوی آنها نامهای بزرگی برای باشگاه آبی پایتخت هستند. دو بازیکن محبوب که حالا ماجراجوییها را روی نیمکت ادامه میدهند. دوران حضور همزمان فرهاد مجیدی و محمود فکری در باشگاه استقلال، چندان طولانی نبود اما به نظر میرسد عصر طولانی تقابل آنها به عنوان دو سرمربی لیگ برتری، آغاز شده است. مسابقه امشب، نبرد مربیانی است که اولین و آخرین جام قهرمانی استقلال را در لیگ برتر را در جایگاه کاپیتان، بالای سر بردهاند. در اولین قهرمانی تیم قلعهنویی در ادوار لیگ برتر که در چهارمین فصل لیگ رقم خورد، محمود فکری کاپیتان آبیها بود و در آخرین قهرمانی استقلال قلعهنویی در ادوار لیگ برتر که در دوازدهمین فصل شکل گرفت، فرهاد بازوبند کاپیتانی را در اختیار داشت. هر دوی این نامها خاطرههایی فراموشنشدنی را برای هواداران استقلال رقم زدهاند. دو بازیکن که پست و سبک بازیشان کاملا متفاوت بود اما با تمام وجود برای پیراهنشان مبارزه میکردند و نامشان نیز از سکوهای آبی جدا نمیشد. محمود فکری هافبک دفاعی پرتلاش استقلالیها به شمار میرفت. بازیکنی همیشه آرام و بدون حاشیه که هرگز تحت تاثیر جو بازیهای بزرگ قرار نمیگرفت. این بازیکن شوتزن، همیشه خونسرد بود و شاید به همین خاطر در بازیهای حساس، خوش میدرخشید. او ثبات قابل توجهی داشت و این موضوع، کمک زیادی به حضور طولانیاش در استقلال کرد. فرهاد اما یک مهاجم گلزن بود. یک چارچوبشناس تمامعیار که همیشه آماده بود تا کار حریف را تمام کند. بازیکنی که به خاطر گلها و البته شادیهای پس از گلاش، خیلی زود نقل محافل شد و سالها نیز در لیگهای خارجی به میدان رفت. در بازگشت به فوتبال ایران، استقلالیها چهره متفاوتتری از مجیدی دیدند. این بار پختهتر و باتجربهتر از همیشه. این بار دقیقتر و فرصتطلبتر از همیشه. او در این سالها هم کاپیتان، هم بهترین گلزن، هم دستیار، هم سرمربی موقت و هم سرمربی دائمی استقلال بوده است. جایگاهی که خیلی از ستارههای پیشکسوت باشگاه، با نگاهی حسرتبار به آن خیره میشوند. جدال رفت استقلال و نساجی با دو مربی متفاوت نسبت به امروز برگزار شد. مسابقهای که جذابیتهای بسیار زیادی هم داشت. آن رو نساجیچیها در ورزشگاه کاملا پر از تماشاگر وطنی، موقعیتهای زیادی روی دروازه استقلال به وجود آوردند اما در نهایت این تیم استراماچونی بود که زمین مسابقه را با دست پر ترک کرد. دیدار برگشت این دو باشگاه در حالی رقم میخورد که هر دو تیم یک بازی معوقه نیز در جدول ردهبندی دارند. پس از پایان تعطیلات طولانیمدت لیگ برتر، هر دو تیم به یک اندازه امتیاز جمع کردهاند. نساجی در سه مسابقه با تراکتور، صنعت نفت و نفت مسجدسلیمان، 5 امتیاز به دست آورده و یک پیروزی و دو تساوی را در کارنامه داشته است. استقلال نیز در 4 مسابقه با فولاد خوزستان، سایپا، تراکتورسازی و نفت آبادان، یک بار برنده بوده و با دو تساوی، به 5 امتیاز رسیده است. بزرگترین هدف استقلالیها در ادامه لیگ نوزدهم، رسیدن به منطقه کسب سهمیه آسیایی است. آنها فعلا در رده پنجم جدول دیده میشوند اما شانس رسیدن به لیگ قهرمانان را دارند. چرا که تیم فرهاد بالاخره به مسیر پیروزی برگشته اما رقبایی مثل سپاهان، کاملا دور از فرم ایده آل به نظر میرسند. آبیها برای رسیدن به این هدف، دیگر حداقل در خانه نباید هیچ امتیازی از دست بدهند و پیروزی در برابر نساجی، برای آنها بسیار حیاتی به نظر میرسد. در نقطه مقابل، تیمی قرار گرفته که با ورود فکری، دیگر نه خطر جدی سقوط را احساس می کند و نه نگرانی خاصی برای ادامه فصل دارد. البته آنها نباید از یاد ببرند که فاصله 6 امتیازی با منطقه سقوط، به معنایی رهایی همیشگی از کابوس بازگشت به لیگ یک نیست.
دیدگاه تان را بنویسید