علیرضا منصوریان تازه‌ترین مربی فوتبال ایران محسوب می‌شود که به جنبش مبارزه با مربیان خارجی ملحق شده است. او که خودش در این سال‌ها کم با مربیان خارجی رابطه دوستانه برقرار نکرده و کاملا به کارلوس کی‌روش نزدیک بوده است، حالا ناگهان به این نتیجه رسیده که ایرانی‌ها در 300 ساله گذشته همواره «فرنگ پرست» بوده‌اند. او برای اثبات این ادعا، نتایج بد برانکو ایوانکوویچ و آندره‌آ استراماچونی در شروع کارشان در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را مثال زده و از حمایت‌های بی‌شائبه مردم از این دو مربی گفته است. شنیدن این صحبت‌ها از سوی مردی که شاید در تاریخ باشگاه استقلال بیشتر از هر مربی دیگری مورد حمایت قرار گرفته، کمی عجیب به نظر می‌رسد. اگر استراما و برانکو پس از چند نتیجه بد تشویق شدند، منصوریان حتی پیش از ورود به استقلال نیز همواره مورد تشویق سکوهای این تیم بود. او در حالی که روی نیمکت نفت برای روبه‌رو شدن با آبی‌های پایتخت وارد استادیوم آزادی شده بود، ناگهان با بنری روبه‌رو شد که روزشمار بازگشتش به استقلال را نشان می‌داد. حداقل از زمان شروع رسمی رقابت‌های لیگ برتر، هیچ‌وقت یک مربی در چنین جو مثبتی به استقلال منتقل نشده است. علیمنصور در استقلال اختیار تام داشت و وظیفه بستن تیم را نیز خودش بر عهده گرفت. او شروع بسیار ناامیدکننده‌ای در باشگاه داشت اما با این حال، هرگز از سوی سکوها با نقد تندی مواجه نشد. منصوریان با وجود یک شروع تلخ، این فرصت را پیدا کرد تا پایان فصل روی نیمکت آبی‌های پایتخت باقی بماند. همین استراماچونی که امروز دائما در مثال‌های علیمنصور دیده می‌شود، اگر سرمربی تیمی بود که در لیگ قهرمانان 6 گل از العین دریافت می‌کند، شاید ناچار به ترک باشگاه می‌شد اما منصوریان علی‌رغم این نتیجه افتضاح و باورنکردنی، باز هم به کارش در استقلال ادامه داد و تا هفت هفته بعد از شروع فصل جدید نیز مرد اول نیمکت آبی‌ها بود. طبیعتا او دیگر نباید از فرصت دادن به سرمربی‌های ایرانی گلایه داشته باشد. چراکه خیلی بیشتر از شایستگی‌هایش در استقلال فرصت داشته است.

اینکه منصوریان برخلاف انتظارها پیشرفت نکرد، اینکه به رویای هواداران استقلال خیانت کرد، اینکه نتوانست با مهره‌های باتجربه تیم کنار بیاید و شهامت کنار زدن آنها را نیز نداشت، اینکه برخلاف پیش‌بینی‌ها به یکی از بهترین مربیان فوتبال ایران تبدیل نشد و پس از استقلال، روی نیمکت ذوب هم دوام نیاورد، تقصیر مربیان خارجی نیست. علیمنصور باید مقصر اصلی این ماجرا را در خودش جست‌وجو کند. او پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به یک مربی بزرگ داشت اما انگار دائما حواس خودش را با مسائل مختلف پرت می‌کرد. او می‌توانست سال‌ها در استقلال بماند اما نتایجی گرفت که هواداران باشگاه هم دیگر اعتمادشان را به او از دست دادند. در این ماجرا کوچک‌ترین ظلمی به آقای سرمربی نشد. ظلمی هم اگر در کار بود، نسبت به تماشاگرانی روا داشته شد که برای این مربی روزشمار به استادیوم آوردند و دائما او را تشویق کردند اما مزد این تشویق‌ها را با نتایج خوب نگرفتند.