استقلال؛ تیمی رنجور که روز به روز از صدر دور میشود
بیستون!
بین نمایشهای استقلال در دو جدال رفت و برگشت با سایپا، تفاوت بسیار عمیقی وجود داشته است. شاید بتوان بخشی از این تفاوت را به ماجرای تعطیلی طولانیمدت لیگ برتر و یا غایبان پرشمار استقلال ربط داد اما به نظر میرسد در این باشگاه، هیچ چیز سر جای خودش نیست. آبیها از سه دیدار آخر در لیگ برتر، فقط یک امتیاز گرفتهاند و این، هیچ معنایی به جز روبهرو شدن با یک بحران بزرگ ندارد. بحرانی که حالا دیگر شانس قهرمانی استقلال را به حداقل رسانده و شرایط کسب سهمیه را نیز برای این تیم دشوار کرده است.
آریا رهنورد
تیمی که در نیمفصل اول به سادگی سایپا را شکست داد و یک برد سنگین را به این حریف تحمیل کرد، در نیمفصل دوم نتوانست زمین دیدار با تیم ابراهیم صادقی را با پیروزی ترک کند. گل تماشایی مسعود ریگی، میتوانست کلید پیروزی تیم فرهاد باشد اما اشتباه فاجعهبار فرشید باقری، گل تساوی را برای سایپا به ثمر رساند. هیچکس نمیداند در فاصله یک سال، چه بلایی سر این هافبک آمده است. فرشید در فصل گذشته، یکی از مهرههای کلیدی تیم وینفرد شفر به شمار میرفت و گلهای زیادی برای استقلال میزد اما در این فصل، تنها یک گل به ثمر رسانده و آن گل را نیز وارد دروازه خودی کرده است. شروع این فصل با مصدومیت، کیفیت باقری را به شدت تحت تاثیر قرار داده و این بازیکن را از فهرست مهرههای آماده باشگاه استقلال، خارج کرده است. به نظر میرسد مهمترین و کلیدیترین مساله در مورد افت شدید استقلال، مساله تنزل فردی بازیکنان این تیم است. آبیها در تابستان، مهدی رحمتی را به شهرخودرو فرستادند تا سیدحسین حسینی بدون هیچ فشاری، مرد اول دروازه این تیم باشد. عملکرد حسینی اما بسیار ضعیفتر از حد انتظار بوده است. او در 22 هفته گذشته لیگ برتر، تنها موفق شده چهار کلینشیت را ثبت کند. آماری که برای این سنگربان، افتضاح به نظر میرسد. این افت، شامل حال چند ستاره دیگر استقلال نیز شده است. مهدی قائدی در دو مسابقه اخیر تیم فرهاد مجیدی، هرگز شباهتی به آن ستاره آماده اوایل فصل نداشته است. قائدی نه موفق شده گلی برای تیمش به ثمر برساند و نه حتی یک موقعیت جدی گل برای استقلال ساخته است. به نظر میرسد او اساسا یک مهاجم ایزوله نیست و نمیتواند در غیاب زوجهای همیشگیاش یعنی شیخ دیاباته و ارسلان مطهری، یک تنه بار هجومی تیم را در دیدارهای حساس به دوش بکشد.
به نظر میرسد مشکلات مربوط به بدنسازی نیز، گریبان فرهاد و تیمش را گرفتهاند. این همه مصدوم در یک فصل، برای استقلال چندان طبیعی به نظر نمیرسد و بدون تردید نحوه آمادهسازی تیم در چنین وضعیتی نقش دارد. آنها دائما در حال از دست دادن مهرههایشان هستند و تقریبا در هیچ مسابقهای با ترکیب کامل، حاضر نشدهاند
استقلال بجز افت بازیکنها، با مشکلات «فنی» گستردهای نیز روبهرو شده است. تیمی که زیر نظر استراماچونی یک تیم به شدت تاکتیکی بود و کاملا با برنامه بازی میکرد، حالا دیگر نشانی از یک تیم هماهنگ ندارد. به نظر میرسد مشکلات مربوط به بدنسازی نیز، گریبان فرهاد و تیمش را گرفتهاند. این همه مصدوم در یک فصل، برای استقلال چندان طبیعی به نظر نمیرسد و بدون تردید نحوه آمادهسازی تیم در چنین وضعیتی نقش دارد. آنها دائما در حال از دست دادن مهرههایشان هستند و تقریبا در هیچ مسابقهای با ترکیب کامل، حاضر نشدهاند. در کنار همه این مسائل، باید به مشکلات مدیریتی عمیق در استقلال نیز اشاره کرد. این باشگاه مدیرانی دارد که در اوج بحرانهای مالی، وعده فرستادن پفک آبی به بازار را با سرخوشی قابل توجهی به هوادارها میدهند. این باشگاه مدیرانی دارد که اهل شعارهای دور و دراز هستند و میخواهند استقلال را مثل رئال و بارسلونا اداره کنند اما در عمل، با بازیگران طنز سریالهای درجه چندم تلویزیون قرار ملاقات میگذارند و وسط یک مقطع حساس و نگرانکننده، گل میگویند و گل میشنوند. به نظر میرسد تا پایان این فصل، دیگر نباید از استقلال انتظار زیادی داشته باشیم. تیمی که سرمربیاش در اینستاگرام به شکست واکنش نشان میدهد، تیمی که سرمربیاش در پاسخ شکست فالوئینگهای اینستاگرامش را صفر میکند. تیمی که بازیکنانش هنوز مطالبات مالیشان را دریافت نکردهاند و به لحاظ ذهنی از آرامش به دور هستند و تیمی که مدیرانش، مداوم وعده میدهند و عمل نمیکنند نمیتواند بهتر از این فوتبال بازی کند. استقلال این هفتهها تماشاگرانش را نیز به عنوان یکی از وزنههای مهم از دست داده و حالا از همیشه تنهاتر به نظر میرسد. هرچند که با این کیفیت بازی اگر ورود هوادارها به ورزشگاه آزاد بود هم استقلال نمیتوانست روی استقبال گستردهای در استادیوم آزادی حساب باز کند. بنایی که استراما در استقلال ساخت، تیم باشکوهی که به صدر جدول رقابتها رسید و مدعی شماره یک قهرمانی بود، حالا دیگر در حال فروریختن است. البته که فرهاد هم مربی بااستعدادی است و ثابت کرده که تواناییهای زیادی برای بودن در این جایگاه دارد اما او برای درست کردن تیمش، تا ابد زمان نخواهد داشت. اگر مجیدی نتواند از این بحران عبور کند، بعید نیست او نیز در استقلال به سرنوشت علیرضا منصوریان دچار شود. این باشگاه همچنان مربیانش را میبلعد و این مربیان هم انگار، اصلا متوجه نیستند که در چه موقعیت سخت، حساس و تعیینکنندهای قرار گرفتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید