بلایی که زنوزی سر تراکتورسازی آورد
انصراف از پیروزی!
آریا طاری
شکست، قابل پیشبینیترین سرنوشت برای تراکتور در شروع دوباره رقابتهای لیگ برتر بود. هیچ تیمی به اندازه آنها، این مدت برای ناتمام ماندن رقابتها تلاش نکرد. طبیعتا مهرههایی که میدانند مالک باشگاهشان کوچکترین انگیزه و تمایلی برای ادامه رقابتهای لیگ برتر ندارد، اشتیاقشان برای فوتبال بازی کردن را نیز از دست میدهند. تراکتور در دقایقی از نبرد با نساجی، حملات خطرناکی انجام داد اما مشکل بزرگ این تیم، مساله «ذهنیت» است. مشکلی که از مالک باشگاه به تک تک بازیکنان سرایت کرده است.
تا یک روز قبل از برگزاری دیدارهای هفته بیست و دوم لیگ برتر، تراکتورسازی دست از تهدید به انصراف برنداشت اما آنها ناگهان با چرخشی 180 درجهای، اعلام کردند که به خاطر هوادارانشان میخواهند به زمین مسابقه برگردند. این هم در نوع خودش تناقض حیرتانگیزی است. اینکه تا دیروز باشگاه مدعی بود که به خاطر درخواست هوادارها بازی میکند و امروز ناگهان به این نتیجه رسید که خواست هوادارها، چیز دیگری است. مالکان باشگاه تراکتور، باید دست از پنهان شدن پشت هوادارها بردارند. حالا که دیگر تپههای اطراف استادیوم یادگار نیز پر از تماشاگر نمیشود، آنها باید مسئولیت تصمیمهای خودشان را بپذیرند و به این اندازه از هوادارها مایه نگذارند. نکته جالب اینجاست که اولین شکست تراکتور در پایان تعطیلی لیگ، روبهروی تیمی رقم خورده که اتفاقا خودش هم از مخالفان برگزاری لیگ بوده است. نساجی هم مثل تراکتور، خواهان لغو ادامه فصل بود اما قید تمرین را نزد، جدیتش را از دست نداد و به خوبی آماده شد تا با همین پیروزی، عملا احتمال سقوطش را در ادامه این فصل از بین برده باشد. تراکتور اما سرنوشت کاملا متفاوتی داشت.
قرمزهای تبریز در 22 هفته از رقابتهای این فصل، هفت بار شکست خوردهاند. هیچکدام از هشت تیم بالای جدول لیگ برتر، چنین آمار فاجعهباری در کارنامه ندارند. با وجود همه هزینههای نجومی در فصل نقل و انتقالات، تراکتور حالا 13 امتیاز با تیم صدرنشین فاصله دارد. آنها دیگر شانس قهرمانی را از دست دادهاند و درست مثل فصل گذشته، در مسیر از دست دادن سهمیه آسیا هستند. چرا تیمی که همیشه رقابتها را خوب شروع میکند و تا اواسط فصل مدعی جدی قهرمانی است، ناگهان با یک جنجال بزرگ همه چیز را از دست میدهد؟ پاسخ این سوال را باید در رفتار آماتورگونه مالک باشگاه جستوجو کرد.
آنچه آخرین بارقههای امید برای قهرمانی تیم تبریزی را از بین برد، عملکرد غیرحرفهای مالک باشگاه در دوران تعطیلی رقابتها بود. اگر قرار بود این تیم از لیگ برتر کنار بکشد، این اتفاق باید میافتاد و اگر قرار بود آنها در لیگ بمانند، باید خودشان را برای بازیها آماده میکردند. تراکتور اما چیزی بین این دو رفتار را از خودش نشان داد. آنها از یک سو انصراف میدادند و از سوی دیگر، به شکل نصفه و نیمهای تمرین میکردند. این برخورد کج دار و مریز، موجب شد که باشگاه فصل را با ناامیدکنندهترین فرم ممکن ادامه بدهد. اشکان دژاگه از همین رفتارهای غیرحرفهای مالک باشگاه سوءاستفاده کرد و قید بازگشت به فوتبال ایران را زد.
او حتی به قرارداد حرفهای با این تیم پایبند نبود. حالا خندهدار به نظر میرسد اگر باشگاهی که برای تعطیل کردن مسابقات با فیفا نامهنگاری میکند، درباره نیامدن کاپیتانش به همان مسابقات، دوباره مشغول شکایت به فیفا شود! از طرف دیگر مسعود شجاعی هم آنقدر دور از میادین بود که به محض بازگشت به تمرینها، مصدوم شد و چند مسابقه بعدی را از دست داد. مساله مهم دیگری که مانع پیشرفت این باشگاه شده، نداشتن یک مربی در قوارههای کار کردن در کورس قهرمانی لیگ برتر است. ساکت الهامی هرگز این قابلیت را ندارد که سکاندار خوبی برای این کشتی بحرانزده باشد. زنوزی فصل گذشته، هر چند هفته یک بار مربی عوض کرد و آرامش را از تیمش گرفت. این فصل هم تیمی که با دنیزلی یکی از مدعیان شماره یک فتح جام بود، به سادگی هرچه تمامتر قید ادامه همکاری با این مربی را زد و به جای انتخاب یک اسم بزرگ، به ساکت الهامی تکیه کرد. آنها پیش از ورود زنوزی، حداقل تا آخرین هفتهها در کورس قهرمانی باقی میماندند اما حالا اوضاع این باشگاه، به مراتب بدتر نیز شده است. روندی که به نظر میرسد هواداران تراکتور را به طور کامل از مالکیت خصوصی تیمشان ناراضی کرده است.
این تنها شکستهای درون زمین نیستند که راه را بر موفقیت تیم تبریزی بستهاند. تراکتورسازی در درجه اول، بیرون زمین و با اشتباههای مداوم مالکش شکست میخورد. زنوزی فوتبال را به خوبی نمیشناسد و اصلا خود فوتبال، هرگز دغدغه جدی او نبوده است. آقای مالک، میخواهد همیشه روی صفحه اول اخبار باشد و همین اتفاق، تراکتور را به «اف ث هالیوود» جدید فوتبال ایران تبدیل کرده است. او از تراکتور، استیلآذین دیگری ساخته است. تیمی که تا میتواند ستاره میخرد اما به محض روبهرو شدن با اولین مشکل، جا میزند. با این روند کم کم باید منتظر سقوط این تیم از رقابتهای لیگ برتر هم باشیم. با این شیوه مدیریت هنوز فاجعههای بزرگتری در انتظار تیم زنوزی است.
دیدگاه تان را بنویسید