سهم فوتبال ایران؛ از هیجان پساکرونا چیست؟
ما هیچ، ما نفرت!
آریا رهنورد
انتظارها سرانجام به پایان رسیدهاند و فوتبال در خیلی از کشورها، دوباره آغاز شده است. جالب اینجاست که در بعضی از کشورها حتی مجوز حضور تماشاگرها نیز صادر شده و بعضیهای دیگر نیز چنین نقشهای را برای ماههای بعدی در سر دارند. حالا سوال بزرگ اینجاست که فوتبال ایران، چه سهمی از این هیجان دارد؟ البته که تاریخ بازگشت لیگ برتر هم رسما اعلام شده اما خیلی از ستارههای این فوتبال به جز غر زدن و بیانیهنوشتن، هنر دیگری را بروز نمیدهند.
بازگشت فوتبال در کشور اسپانیا، به شکل منحصر به فردی اتفاق افتاده است. رییس لالیگا از همان ابتدای دوران قرنطینه، در جستوجوی راههایی بود تا جای خالی تماشاگرها را کمرنگ و کمرنگتر کند. لالیگا بالاخره برگشت و فوتبال، حضور باشکوهی در شهرهای مختلف داشت. البته که ویروس کرونا در این کشور هنوز به هیچ وجه مهار نشده و نبرد برای از میان برداشتن آن، همچنان ادامه دارد اما فوتبال نهتنها تهدیدی برای سلامتی جامعه به شمار نمیرود، بلکه دلیلی برای افزایش شور و نشاط و انگیزه اجتماعی محسوب میشود. خاوی تباس برای بازگشت مطلوبتر فوتبال، با افراد مختلفی مشورت کرد و سرانجام تصمیمهای خودش را در این مورد گرفت. در درجه اول، استادیومها به طرحهای موزائیکی مزین شدند. طرحهایی که برای قدردانی از حضور همیشگی تماشاگرها، ستایش و تشکر از کادر درمان و همچنین روحیه دادن به جامعه و از بین بردن زشتی سکوهای خالی در نظر گرفته شدند. تصمیم مهم و کلیدی دیگر، استفاده از آمبیانس مصنوعی محیط در بازیهای لالیگا بود. همه بینندههای تلویزیونی که به نبرد دو تیم سویا و بتیس زل زده بودند، ناگهان متوجه پخش صدای تماشاگرها در استادیوم شدند. البته که این صدا، هرگز به اندازه صدای لحظهای خود تماشاگرها و فریادهای زنده آنها طبیعی نیست اما به هر حال استفاده از جلوههای ویژه، جلوی از دست رفتن بخش مهمی از جذابیت رقابتهای لیگ برتر را گرفته است. الگویی که حالا هواداران تیمهای آلمانی انتظار دارند در هفتههای باقیمانده مورد توجه بوندسلیگا نیز قرار بگیرد. چراکه شنیدن این صداها در جریان نبردهای فوتبالی، فوقالعاده جذاب به نظر میرسد و اجازه نمیدهد که حس و حال نبردهای این رشته ورزشی، به سادگی از دست برود. جالب اینجاست که در لالیگا، بازیکنان پس از گلزنی شادیشان را با سکوها تقسیم میکنند و اینگونه، به قدردانی از هوادارانی میپردازند که حالا از ورود به استادیومها منع شدهاند. مدیران لالیگا تصمیم دارند پیش از پایان رقابتهای همین فصل، مجوز حضور بخشی از تماشاگرها به استادیومهای مختلف را صادر کنند. این تماشاگرها احتمالا با رعایت فاصلهها و پروتکلها، میتوانند خودشان را به ورزشگاههای فوتبال برسانند.
آلمانیها، پیشگام بازگشت رقابتهای فوتبال بودند. آنها تلاش بسیار زیادی انجام دادند تا فوتبال، هر طور که شده از سر گرفته شود. بدون شک این تلاش ستودنی آنها برای انگیزه دادن به همه کشورها با فوتبال، هرگز از یادها نخواهد رفت. ایتالیاییها نیز پیشگام مبارزه فوتبالی با ویروس کرونا بودند. در هیچکدام از کشورهای صاحب فوتبال اروپا، فوتبالیستها تا این اندازه به کویید 19 مبتلا نشدند اما در ایتالیا هیچ بازیکنی وحشت نکرد و به جای ضبط ویدئوهای سفارشی، همه در کنار هم ایستادند و با هم علیه این ویروس جنگیدند. حالا همه آن مهرههای مبتلا نیز به زمین برگشتهاند و مشغول به نمایش گذاشتن آمادگیشان هستند. اسپانیا نیز پیشگام استفاده از تکنولوژی در رقابتهای فوتبال باشگاهی در عصر پساکرونا بوده و شاید لالیگا در آیندهای نزدیک در بین لیگهای معتبر، اولین لیگی باشد که با حضور جدی تماشاگرها برگزار میشود. حالا وقت خوبی است که ما به خودمان نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم که چه کارهایی برای نشان دادن اهمیت فوتبال انجام دادهایم؟ ما کجای جریان شیفتگی به فوتبال هستیم؟ نمیشود وقتی که پای قراردادهای میلیاردی وسط است، خودمان را برسانیم و به «دلار» دستمزد بگیریم اما وقتی صحبت از برگزاری بازیها در شرایط سخت میشود، کنار بکشیم و دیگر حرفی از علاقه به فوتبال نزنیم. نمیشود ادعا کنیم که علاقهمند به مردم هستیم و به خاطر آنها فوتبال بازی میکنیم اما درست وقتی همان مردم هر روز خودشان را به موقعیت شغلیشان میرسانند، کنار بکشیم و خودمان را جدا از جامعه بدانیم. فوتبال در ایتالیا، آلمان و اسپانیا پس از کرونا، ارج و قرب بیشتری پیدا کرد اما شاید در ایران، درست متضاد این اتفاق به وقوع پیوست و فوتبال، بخشی از اعتبارش را از دست داد.
کاش ماجرای کرونا، فرصتی برای اصلاح نگاههای همیشگی در فوتبال ایران بود. فرصتی برای رد شدن از منفعتطلبی رقتانگیزی که در این فوتبال وجود دارد. کاش ماجرای کرونا، رفتارها را عوض میکرد و یک تلنگر جدی به فوتبال ایران میزد. در این دوره خاص، چهره حقیقی این فوتبال از همیشه نمایانتر شد. فوتبالی که ستارههایش نهتنها مظهر شجاعت نیستند، بلکه به اسوههای ترس شباهت دارند. فوتبالی که مالکانش به دنبال «تعطیلی سودآور» میروند و معتقدند اگر مسابقهای برگزار نشود، اوضاع ایدهآلتر خواهد بود. ما جایی بیرون از زمین فوتبال، به خودمان باختهایم. بدجوری هم باختهایم.
دیدگاه تان را بنویسید