نگاهی به بزرگترین معضل این روزهای فوتبال ایران
بحران بیاعتمادی!
آریا طاری
نداشتن «امکانات» کافی، تنها دلیل برای شروع نشدن رقابتهای لیگ برتر در ایران نیست. بخشی از این ماجرا، به فقدان «اعتماد» بین اهالی فوتبال ایران برمیگردد. اینجا عملا هیچکس به دیگری اعتماد ندارد و همین موضوع، اوضاع را به شدت پیچیده کرده است. به نظر میرسد فوتبال ایران، یکی از سیاهترین دورههای حیاتش را سپری میکند. دورهای که در آن تنش، درگیری، اختلاف و اتهام سلطنت میکنند و اعتماد متقابل عملا از دست رفته است.
«دروغ» در فوتبال ایران این روزها صاحب جایگاه خاصی شده است. آنقدر که دیگر حتی نمیتوان به آمار انتشار ویروس کرونا در لیگ برتر هم اعتماد کرد. باشگاههای زیادی در هفتههای گذشته، آمارهای بسیار متفاوتی را درباره شیوع کرونا اعلام کردهاند. این تیمها عموما تعداد زیادی مبتلا داشتند اما وقتی زمان ارائه نتایج رسمی به فدراسیون پزشکی ورزشی رسید، ناگهان همه موارد «ابتلا» به موارد «مشکوک» تبدیل شدند. در طول دو هفته، نتایچ تست در باشگاهها دائما بالا و پایین شدهاند و تا زمانی که تیمها نتوانند به هم اعتماد کنند، وضعیت به همین منوال خواهد بود. به نظر میرسد این روند تا مدت زیادی ادامه خواهد داشت. چرا که ممکن است هر باشگاه ناگهان قبل از یک بازی حساس، ادعا کند که پنج بازیکن کرونایی دارد و نمیتواند به زمین مسابقه برود. حتی بعضیها مدعی ارتباط بین مدیران باشگاهها و مدیران آزمایشگاهها نیز شدهاند تا نتیجه چند تست در هر شرایطی «مثبت» دربیاید. در باشگاهی مثل گل گهر سیرجان، نام تعداد زیادی از ستارههای تیم به عنوان مبتلایان ویروس مطرح شد اما تک تک این مهرهها خبر را تکذیب کردند و نفراتی مثل یونس شاکری و گادوین منشا، تاکید داشتند که هرگز به کرونا مبتلا نشدهاند.
بالا رفتن دیوار بی اعتمادی در فوتبال، مقصران بسیار زیادی دارد. فدراسیون فوتبال، یکی از متهمان ردیف اول این پرونده است. نهادی که هرگز به اعتمادسازی در فوتبال کمک نکرده و هرگز با شفافیت، میانهای نداشته است. آنها با پروسه جذب مارک ویلموتس و بندهایی که در قرارداد این مربی گنجاندند، دست به یک پنهانکاری در ابعاد وسیع زدند. یک پنهانکاری بزرگ که بالاخره فاش شد و آبرویی برای فدراسیون باقی نگذاشت. اگر این همه هجمه علیه این نهاد وجود دارد، دلیلش را باید در حقایق پنهانشده جستوجو کرد. فدراسیون مدعی بود که با یک مربی «نجیب» یک قرارداد «خوب» بسته و این بار دیگر امتیازی به سرمربی تیم ملی نداده اما در واقعیت، قرارداد مربی بلژیکی حتی از قرارداد کیروش نیز سنگینتر و عجیبتر است. ظاهرا فدراسیون پنج ستاره قصد ندارد هرگز از امضای چنین قراردادهای خجالتآوری دست بکشد. فدراسیون، پایه اصلی پنهانکاری و بیاعتمادی در فوتبال ایران محسوب میشود. آنها از اولین روز رقم خوردن بحران کرونا، در خواب ناز هستند و هرگز یک تصمیم قطعی و مقتدرانه برای فوتبال نگرفتهاند. در هر کجای دنیا اگر یک مدیر «بازنشسته» مثل ساکت در رسانه ملی به دروغ از تایید نهایی اساسنامه فدراسیون حرف میزد و صحت این ادعا رد میشد، کار او به مراجع قضایی میکشید اما در ایران، ساکت هنوز در اطراف فدراسیون دیده میشود و هر روز پست تازهای به دست میآورد.
در باشگاهها نیز اوضاع به همین منوال است. از قرارداد کارگزاریهای قرمز و آبی گرفته تا روند جذب بازیکنها، بیاعتمادی به مدیران سرخابی موج میزند. مردانی که متخصص جذب خارجیهای بیکیفیت با قراردادهای نجومی هستند. در پرسپولیس، هنوز هم یک مدیر مقتدر وجود ندارد و اهالی باشگاه دائما دست به افشاگری علیه هم میزنند. حتی آش آنقدر شور شده که یک عکاس در جایگاه مشاور رسانهای قرار میگیرد و علیه مدیران باشگاه افشاگری میکند. در استقلال هم اخیرا دعوای تازهای بین خلیلزاده و وریا غفوری کلید خورده است. خلیلزاده مدعی شده که کاپیتان محبوب و «مردمی» آبیها قبل از سفر به قطر برای دیدار حساس پلیآف، در فرودگاه تهدید کرده که تا پولش را دریافت نکند، این سفر را انجام نمیدهد. اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد، آبیها دیگر از وریا نیز ناامید میشوند و اگر این ادعا خلاف واقعیت باشد، خلیلزاده باید پاسخ مطرح کردن چنین صحبتهای کذبی را بدهد. در فوتبال ایران اما هرگز یکی از این دو سناریو رخ نمیدهد و همه چیز به حال خودش رها میشود.
در این برهه خاص فوتبال ایران، هیچکس به دیگری اعتماد ندارد. تا کوچکترین اتفاقی رخ میدهد، همه «وزیر» را در جایگاه متهم قرار میدهند و حملات شروع میشوند. تشکیلات فوتبال ایران و به ویژه تشکیلات مدیریتی سرخابیها، نیازمند تغییرات اساسی هستند. این وضع دیگر به هیچ قیمتی نباید ادامه پیدا کند. اگر این تغییر رقم نخورد، باشگاهها، هواداران و مدیران به آرامی یکدیگر را از بین میبرند. اینجا لذت بردن از فوتبال را فراموش کردهایم تا دائما با هم گلاویز باشیم. اینجا دشمنی همه چشمها را کور کرده است. اینجا باشگاهها همیشه در سنگرهای روبهروی هم قرار گرفتهاند و هیچوقت نتوانستهاند به کوچکترین توافقی دست پیدا کنند. اینجا بین همه اهالی فوتبال دیوار کشیده شده و تا زمانی که اعتماد برنگردد، این دیوارها فرو نمیریزند.
دیدگاه تان را بنویسید