رئیس جودو در گفتوگو با «توسعه ایرانی» و با اشاره به حذف ماده جنجالی در طرح مجلس:
دیپلماسی سیاسی باید با دیپلماسی ورزشی همگام باشد
ماده جنجالی در طرح مجلس مبنی بر قانون شدن مسابقه ندادن ورزشکاران کشور برابر نمایندههای رژیم صهیونیستی، به یک موضوع نگرانکننده برای ورزش کشور تبدیل شده بود. بزرگترین نگرانی در این باره به حذف شدن کاروان ایران از المپیک برمیگشت که سرانجام این ماده با مشورت کارشناسان ورزشی از طرح مذکور خارج شود. در صورتی که این ماده پابرجا میماند، روی جودوی ایران که در تعلیق به سر میبرد و شهریور باید در دادگاه CAS حاضر شود نیز تاثیرگذار بود. در همین راستا با آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودوی ایران گفتوگو کردهایم.
آریا طاری
طی چند روز اخیر خبر قانون شدن مبارزه نکردن ورزشکاران ایرانی برابر نمایندگان رژیم صهیونیستی مطرح شد که نگرانیهایی را به دنبال داشت.
طبیعتا ورزش به عنوان یک صنعت و یک برد تبلیغاتی بسیار خوبی برای تمام کشورهاست. همانطور که میبینیم جنجالهایی هم در کشورهای مختلف رقم میخورد. در المپیکها هم میبینیم که چه شرایطی حاکم است. هرچند که تحلیل خودم این است که ورزش از سیاست جدا نیست. شاید منشور المپیک را ببینید، در همه جا عنوان شده که ورزش از سیاست جدا است ولی به نظر من اینطور نیست. خیلی از کارهایی که در کشورهای مختلف انجام میشود، طبیعتا سیاسی است. به همین موضوعی که برای ما اتفاق افتاده اگر نگاه کنید، وقتی فدراسیون جهانی و وکلایش به موضوع ورود کردهاند، یعنی سیاسیاش کردهاند. جوامع بینالملل اعلام میکنند ورزش از سیاست جداست اما خودشان به هر نوعی سیاست را در ورزش دخالت میدهند. خیلی از رئیسجمهورها در المپیک یا مسابقات رسمی حضور پیدا میکنند. خیلی از اتفاقات و واکنشها به آن سیاسی است. اما شاید به نوعی نمایان نمیشود و خیلی موضوع را بولد نمیکنند. در این شرایط ما هم باید تدبیری کنیم که آسیب جدی به ورزش کشور نخورد.
مسئولان سیاسی و قانونگذارهای ما قبل از هر تصمیمگیری درمورد ورزش، جلسات کارشناسی داشته باشند و معایب و محاسن قانونی که وضع میکنند را آسیبشناسی کنند. دیپلماسی سیاسی باید با دیپلماسی ورزشی همخوانی داشته باشد زبرا در غیر این صورت جبران آسیبهای وارده خیلی سخت خواهد شد
چه نوع تدبیری؟
باید شرایطی را در نظر بگیریم که هم به خط قرمزها و آرمانهایمان توجه شود هم آسیب نخوریم. هر زمانی هم که داشتیم آسیب میخوردیم، دستگاه دیپلماسی ورزش تدابیری را بسنجد که سعی کنیم کمترین آسیب را داشته باشیم. من خوشحالم که در چنین مواردی، با تمام مسئولان ورزش ایران در این چند روزه صحبت کردیم، مشورت گرفتیم، مشورت دادیم. همه باید دست به دست هم بدهیم که ورزش کشور آسیب جدی نخورد. الان هم درباره پرونده خودمان که در جریان است، سعی کردیم تمام تمرکز دادگاه CAS، فدراسیون جهانی و وکلایشان را روی کیس جودو و همین شخص که ادعاهایی داشته، بیاوریم. هرچقدر دارند این موضوع را به مسائل دیگر ربط میدهند، ولی ما وارد نشدیم و اجازه هم نمیدهیم وارد شوند. چون این موضوع در مسابقات جهانی اتفاق افتاده و این شخص ادعاهایی کرده، از قبل دنبال پناهندگی بوده، مربیاش به او ملحق شده و به یک نوعی مظلومنمایی کرده. فدراسیون جهانی هم حمایتهایی را انجام داده. وکلای فدراسیون جهانی به خیلی از مسائل داخلی و صحبتهای مسئولان کشورمان اشاره و فایلهایی را تهیه کرده بودند. ما تمام موضوعات را رد میکنیم و باید بگوییم اگر دنبال سیاسی کردن آن هستید، این موضوع کاملا ورزشی است. این خود یک تدبیر است که این فضا را از ورزش دور کنیم و فقط روی جودو بیاوریم.
صرفا انتشار این خبر که در مجلس این قانون تصویب شود، میتواند به ضرر جودوی ایران در دادگاه باشد؟
من میتوانم از دو وجه به این موضوع نگاه کنم. یک وجه آن که تحلیل شخصی خودم است، این است که در منشور المپیک احترام به قوانین داخلی و ملی کشورها آمده. اما چون این موضوع بسیار خاصی است، متاسفانه شبکههای معاند سعی دارند تبلیغات گستردهای روی آن داشته باشند و ورزش دنیا را حساس میکنند که اینها در این باره قانون درست کردند و این کار را کردند و آن کار را کردند. ولی به نظر من این تدبیری که امروز (دیروز) انجام شد به نفع ورزش کشور ماست. همانطور که گفتم باید شرایطی را در نظر بگیریم که در چنین موضوعاتی اصلا دنبال آسیبش نباشیم. بعضی از فدراسیونهای جهانی در این موضوعات همکاری میکنند و شرایط ما را میسنجند و میدانند اما برخی از فدراسیونهای جهانی مثل فدراسیون جهانی ما از این موضوعها نمیگذرد و خیلی هم روی آنها حساس است. در صورتی که من به عنوان متولی ورزش جودوی ایران میگویم تمام ادعای سعید ملایی برای مسابقات جهانی، کذب بودند. برخلاف آنچه وانمود کردند کسی خانوادهاش را تحت فشار قرار نداد و میتوانند شهادت بدهند، خودش از یک سال قبل دنبال پناهندگی بوده و با فدراسیون جهانی مکاتبه میکرده، بعد میآید اینجا مظلومنمایی میکند و جالب است که بعد از یک ماه مربیاش زمینی از مرز خارج شده و به او میپیوندد. این تفکر و برنامه یک ماهه نیست. فدراسیون جهانی وارد یک چالش شد و ما را هم به آن وارد کرد. این مظلومنمایی یک برد تبلیغاتی منفی علیه ورزش کشور و جودو شد. ما در این موضوع ضررهای زیادی را متحمل شدیم. تقریبا 6 ماه است نوجوانان، جوانان و بزرگسالان میادینی را از دست دادند و ما مجبور بودیم از حقانیت خودمان دفاع کنیم. کاری که در ارگانهای بینالمللی بسیار سخت است چون دیدگاهشان درباره ما مثبت نیست. ولی ما هم تمام تلاشمان را میکنیم.
انگار هر چند وقت یک بار ایران باید در خطر حذف از المپیک قرار بگیرد. به عنوان مثال سر اتفاقات کشتی، سپس جودو و اخیرا هم قانون شدن مبارزه نکردن با رژیم صهیونیستی.
همه کشورها یک برنامهریزی چهارساله برای المپیک دارند. کشور ما در رشتههای مختلف این کار را انجام داد. به نظر من مسئولین سیاسی کشور و کسانی که نمایندگان ما هستند، باید یار دوازدهم یا به عبارتی یار کمکی ورزش باشند. به نظر من در این موضوع باید هماهنگ با دیپلماسی ورزش ایران پیش بروند. ما تصمیمی نگیریم که یک دفعه به پیکره ورزش کشور لطمهای وارد شود و بعد از آن قانون بگوییم ورزش ضربه خورد، حالا چه کار کنیم. من میگویم قبل از این موضوع مسئولان سیاسی و قانونگذارهای ما جلسات کارشناسی را داشته باشند و معایب و محاسن قانونی که دارند برای ورزش وضع میکنند را آسیبشناسی کنند و ببیند تصویب شدنش به سود است یا به ضرر. دیپلماسی سیاسی باید با دیپلماسی ورزشی همخوانی داشته باشد. در غیر این صورت آسیبی خواهیم خورد که جبران لطمههایش خیلی سخت خواهد شد. همه جا میگویند چرا ورزشیها در مجلس باشند؟ من میگویم چرا نباشند؟ اگر ما چند نفر را در مجلس داشته باشیم که ورزش را به عینه بشناسند، وقتی چنین مواردی مطرح میشود، سعی میکنند استدلالهای خوبی داشته باشند و مشورتهای خوبی بدهند و ما قانونی وضع نکنیم که بدون کارشناسی باشد. وقتی روی پرونده ما آنقدر حساس شدند که آقای باخ میگوید من منتظر نتیجه CAS هستم، همه رسانهها منتظر این موضوع هستند، ما شرایطی را دست آنها ندهیم که از آن استفاده کنند. ما 6 ماه است که داریم زحمت میکشیم. استدلال میآوریم، لایحه میآوریم، با وزیر و دکتر علینژاد و دکتر صالحیامیری مرتب در تماس هستیم و مشورت گرفتیم و جا دارد تشکر کنم که هر لحظه به ما پاسخ دادند و جلسه گذاشتند. سعی همه ما این بوده که جلوی این آسیب را بگیریم و نگذاریم به رشتههای دیگر سرایت کند. اما واقعا یک جاهایی میبینیم یک نفر یک کار غیرکارشناسی میکند، یک حرفی میزند. متاسفانه تا یک حرفی هم در ایران زده میشود، سریع ترجمه شده به دست مسئولان فدراسیون جهانی میرسد. حالا یا رسانههای آن طرف رصد میکنند یا از داخل به دستشان میرسد. وقتی چنین شرایطی هست چرا کاری غیرکارشناسی و شتابزده انجام دهیم. ما همه تابع قوانین کشور هستیم، به چارچوبهای نظام معتقدیم و به خط قرمزها پایبندیم اما تدبیر هم باید داشته باشیم که اتفاقی برای ما نیفتد.
به نظر من مسئولین سیاسی کشور و نمایندگان مجلس، باید یار دوازدهم یا به عبارتی یار کمکی ورزش باشند و هماهنگ با دیپلماسی ورزش ایران پیش بروند. قانونی وضع نکنند که یک باره به پیکره ورزش کشور لطمه وارد شود و بعد از آن که ورزش ضربه خورد، بگویند حالا چه کار کنیم؟
بحث دیگر در این باره نمادین ارزشی بودن مسابقه ندادن ورزشکاران با نمایندگان رژیم صهیونیستی بود. برخی معتقدند با قانون شدن این موضوع دیگر این یک تصمیم ارزشی نیست.
ما باید روی فرهنگ ورزش ایران کار کنیم. تا جایی که من اطلاع دارم، بعضی از کشورها به خاطر دشمنی با همدیگر مسابقه نمیدهند اما اتفاقی برایشان نیفتاده. چون شاید یک جاهایی از این موضوع خوب دفاع کردند. تفکر جهان اسلام در مورد رژیم صهیونیستی به خاطر ظلم و ستمهایی که کرده، تفکر خوبی نیست. در رشتههای مختلف، در کشورهای مختلف اسلامی میبینیم که خود ورزشکارانشان با عقاید خودشان مسابقه نمیدهند. ما این نمونه را در تونس، لبنان، الجزایر و مصر داشتیم. اگر این موضوع خط قرمز ماست، اگر شرایطی را داریم که این کشور دشمنیهایی با ما دارد و میرود علیه ما شبکه میزند، دانشمندهایمان را ترور میکند و هزار و یک کار دیگر انجام میدهد، باید یک دیپلماسی داشته باشیم و فرهنگی را نهادینه کنیم که من ورزشکار نگویم چون قانون است، بگویم به خاطر تفکر و اعتقادات شخصی خودم این کار را میکنم و ته قلب من راضی است که این کار انجام شود. اگر این را به این سمت و سو بردیم، همه جا میتوانیم از آن دفاع کنیم. این را هم بگویم من در ادامه این قانون یک چیز خوب میدیدم چون در یک قسمتش آمده بود ورزشکار دیده شود و مزایایی برایش در نظر گرفته شود. ما در جودو داشتیم ورزشکاری که با نماینده رژیم اشغالگر افتاده و با او دست نداده و احترام نگذاشته و بیرون آمده و محرومیتی برایش قائل شدند. به عنوان مثال تونس فکر میکنم مدت دو سال است که تعلیق است و هنوز تعلیقش برطرف نشده، به این خاطر که ورزشکاران رژیم صهیونیستی را راه نداد. در تونس که چنین قانونی وجود ندارد و نمیتوانیم بگوییم چون آنجا قانون است این کار را کردند، ولی خود چارچوب و خط قرمزهایشان این بوده که ورزشکاران رژیم صهیونیستی را راه ندادند و در این موضوع پای تعلیقشان هم ایستادهاند. تمام صحبت من این است که انشاءا... دیپلماسی سیاسی کشور ما وقتی میخواهد چنین قانونهایی که میدانند واقعا شرایط سخت و عواقب و طلمههای سنگینی دارد را تصویب کند، همگام با دیپلماسی ورزش و کارشناسی شده این کار را انجام بدهند.
دیدگاه تان را بنویسید