روبهرو نشدن با ورزشکاران رژیم صهیونیستی «قانون» میشود
تبعات و ماجراهای بند سیزدهم!
آخرین هفته کاری مجلس شورای اسلامی در حالی از راه خواهد رسید که پس از تصویب کلیات طرح 14 مادهای «مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی»، جزئیات آن به زودی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پیش از این، روبهرو نشدن نمایندگان ایران با ورزشکاران اسرائیلی همواره به عنوان یک «انتخاب» مطرح میشد، اما بخشیدن سازوکار «قانونی» به این اتفاق، ممکن است ورزش ایران را در معرض یک محرومیت بزرگ و همهجانبه قرار بدهد. اگر کمیته بینالمللی المپیک از این تصمیم آگاه شود، احتمال لغو حضور کاروان ایران در المپیک سال آینده نیز وجود خواهد داشت.
در سیزدهمین بند از طرح دوفوریتی جدید مجلس در مورد روابط میان ایران و رژیم صهیونیستی، صریحا به این موضوع اشاره شده است که برگزاری هر نوع مسابقه رسمی یا تدارکاتی ورزشی بین نمایندگان ایران و اسرائیل، از این پس به صورت قانونی ممنوعیت خواهد داشت. این طرح در حالی خیلی زود به مرحله تصویب رسیده که هفته آینده، دوران کاری مجلس دهم رسما به پایان میرسد. کلیات این طرح، در مجلس هیچ مخالفی نداشته و احتمالا در دستور کار مجلس آینده نیز خواهد بود اما سوال بزرگ اینجاست که آیا در مورد بند سیزدهم، بررسیهای تخصصی ورزشی نیز انجام شده است؟ در سالها و دهههای گذشته، بسیاری از ستارههای ایرانی در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، از روبهرو شدن با نمایندگان رژیم صهیونیستی در زمین ورزش صرفنظر کردهاند اما این ماجرا تا امروز یک «انتخاب» بوده و زمانی که به یک «قانون» تبدیل شود، دیگر ارزش نمادینش را از دست خواهد داد. به زودی همه دنیا از این حرف میزنند که مجلس ایران ورزشکارانش را «مجبور» به اتخاذ چنین تصمیمی کرده و بدون شک این شکست بزرگ استراتژیک برای ایران تلقی خواهد شد. این بند از قوانین جدید مجلس همچنین این بهانه را به نهادهای بینالمللی ورزشی میدهد که به سادگی تیمها و ورزشکاران را در رشتههای ورزشی مختلف، از حضور در مسابقات جهانی محروم کنند. نتیجه چنین اتفاقی نیز درنهایت، کوچ گسترده ستارههای ورزشی ایران به کشورهای دیگر و بازی کردن آنها زیر پرچمهای دیگر خواهد بود. همین حالا نیز چهرههای شاخصی از رشتههای شطرنج و جودو را بهسادگی به کشورهای دیگر دادهایم و اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، آسمان ورزش ایران به کلی از ستارههای بزرگ خالی میشود.
قرار نیست که مجلس، از روبهرو شدن نمایندگان ایران و اسرائیل دفاع کند و حتی به ترویج آن بپردازد، اما مشخص است که بند 13 درج شده در طرح جدید مجلس شورای اسلامی، بدون توجه به اصول و کارشناسی فنی ورزشی صورت گرفته است. فدراسیونهای مختلف در این سالها، همیشه با راهکارهایی جلوی محرومیت ستارههای ایرانی پس از حاضر نشدن روبهروی نمایندگان رژیم غاصب را گرفتهاند. گاهی ورزشکارها خودشان را به بیماری و مصدومیت میزنند و گاهی درست قبل از روبهرو شدن با حریف اسرائیلی، شکست میخورند تا به دیدار بعدی راه پیدا نکنند. تبدیل شدن این روند به یک قانون تصویب شده در مجلس اما موجب بروز حساسیتهای بسیار زیادی علیه ورزش ایران در تمام دنیا خواهد شد. حالا دیگر دست روسای فدراسیونها نیز در مجامع جهانی بسته میشود و سیلی از محرومیتها علیه ورزش کشور به راه میافتد. از آن مهمتر اینکه دیگر نمیتوان بازی نکردن با اسرائیلیها را یک آرمان شخصی دانست، چراکه ظاهرا به جای ملت فلسطین، ورزشکاران ایرانی باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی را راضی کنند! اگر این بند در بررسی جزئیات نهایی این طرح حذف نشود، بعید نیست ورزش ایران به طور کلی شانس حضور در رقابتهای المپیک را از دست بدهد. در این صورت ستارههایی که تا امروز سهمیه المپیک گرفتهاند نیز تنها زیر پرچم کمیته المپیک میتوانند در این رقابتها حضور پیدا کنند. ورزش ایران در شرایط فعلی، روزهای بسیار حساسی را پشت سر میگذارد. به تازگی سیگنالهای مثبتی را در مورد بخشش احتمالی تعلیق فدراسیون جودو دریافت کردهایم اما اگر این قانون به تصویب نهایی برسد، به زودی محرومیتهای سنگینی در انتظار ورزش ایران خواهد بود. این طرح نهتنها کمکی به ورزش نمیکند، بلکه یک تجربه مخاطرهآمیز برای اهالی رشتههای مختلف ورزشی به وجود میآورد. طبیعتا وظیفه اصلی تنظیم و تهیه چنین قانونی، باید برعهده نهادهای ورزشی باشد و بهتر است مجلس شورای اسلامی، این بخش از طرح جدید خود را به وزارت ورزش واگذار کند. روحیه آنها برای مقابله با ظلم و استکبار ستودنی به نظر میرسد اما ناآشنایی این افراد با رویکردهای ورزشی، به راحتی میتواند یک فرصت ایدهآل را به یک تهدید بزرگ تبدیل کند.
در ماههای گذشته، چند ستاره سرشناس را در رشتههای مختلف به خاطر همین حساسیتها از دست دادهایم. سعید ملایی که قابلیت تبدیل به بهترین جودوکار دنیا را داشت، ایران را ترک کرد و علیرضا فیروزجا که پدیده این روزهای شطرنج جهان است، بدون پرچم ایران در مسابقات مختلف ظاهر شد. حفظ این ستارهها کار چندان دشواری نبود. تنها کافی بود در این مورد کمی انعطاف به خرج بدهیم. قانونی که حالا در آستانه تصویب نهایی در مجلس است، این انعطاف را به طور کامل از بین میبرد. همین حالا نیز کشورهای زیادی برای جذب ستارههای وطنی کمین کردهاند و اگر بهانه محرومیت را به دست نهادهای بینالمللی بدهیم، به زودی باید هر ستاره را زیر پرچم یک کشور دیگر تماشا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید