تلاش برای لغو لیگ برتر ادامه دارد
بازیکنِ باشگاه یا باشگاهِ بازیکن؟
از گوشه و کنار شنیده میشود که در فوتبال ایران، برخی از بازیکنان به باشگاهشان فشار میآورند تا برای لغو ادامه رقابتهای لیگ برتر به هر قیمتی تلاش کنند. بعضی از بازیکنان حتی به صورت رسمی به باشگاه اعلام کردهاند که در صورت بازگشت رقابتهای فوتبال نیز، در زمین مسابقه حاضر نمیشوند. این اتفاق در نوع خودش حیرتانگیز به نظر میرسد اما به طور کلی با مختصات فوتبال ایران همخوانی دارد. چراکه در این فوتبال بیشتر از آنکه بازیکنها متعلق به باشگاه باشند، باشگاهها متعلق به بازیکنانشان هستند! بازیکنی که یک قرارداد حرفهای را امضا کرده، باید در هر شرایطی تحت فرمان باشگاه باشد. اگر یک تیم تصمیم بگیرد در میان بحران کرونا نیز به زمین مسابقه برود، بازیکن حق ندارد چنین تصمیمی را پس بزند. چراکه او بر اساس قراردادی که امضا کرده، باید در هر شرایطی در کنار تیم حضور پیدا کند. در فوتبال اسپانیا، ستارههای بزرگ باشگاه بارسا هر روز به زمین تمرین میروند و در فوتبال آلمان نیز بازیکنها گوش به فرمان باشگاه در انتظار شروع لیگ هستند. در فوتبال ایران، مربیان لیگ برتری تاکید دارند که برای آماده کردن بدن بازیکنها «چهار تا 6 هفته» زمان میخواهند اما این زمان برای تیمهای آلمانی، کمتر از دو هفته است! چرا آلمانیها به همین سرعت میتوانند به زمین برگردند و ما نمیتوانیم؟ چرا آنها به این اندازه آماده هستند اما بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی درگیر اضافهوزن شدهاند؟ حقیقت آن است که در دوران کرونا، باشگاههای اروپایی دائما بازیکنان را زیر نظر گرفتهاند اما در ایران، بازیکنها به حال خودشان رها شدهاند و مشغول استراحت مطلق و تفریح هستند. به همین خاطر باشگاهها به هر دری میزنند تا بازگشت فوتبال اتفاق نیفتد. آنها ناتوانیشان در کنترل بازیکنها را به این سبک و سیاق جمع و جور میکنند.
به تصاویری که در روزهای قرنطینه از فوتبالیستهای ایرانی منتشر میشود خوب نگاه کنید. بازیکنی که قرارداد «چهار میلیاردی» امضا کرده، حتی سادهترین تجهیزات تمرینی را در خانهاش ندارد اما یک جوان 17 ساله در فوتبال اروپا، میداند که تردمیل و سایر تجهیزات ورزشی در خانه، چقدر برای یک فوتبالیست ضروری هستند. یک ستاره ایرانی با یکهشتم قراردادش، میتواند یک باشگاه ورزشی کامل در خانه بسازد اما چنین کاری انجام نمیدهد. چراکه فوتبال هرگز دغدغه اساسیاش نبوده و نیست. این وسط عملکرد باشگاهها نیز به شدت ناامیدکننده است.
آنها نهتنها به بازیکنها فشار نمیآورند، بلکه کاملا تحت تاثیر ستارهها هستند. در شرایط عادی، یک بازیکن موظف است در زمان تعطیل شدن تمرینها، بدن خودش را آماده نگه دارد و هر وقت که باشگاه تشخیص داد، به زمین برگردد اما در فوتبال ایران، بازیکنان در ایام قرنطینه با بطری آب معدنی تمرین میکنند و عملا فوتبال را به شوخی میگیرند! وقتی بازیکنی با قرارداد نجومی، حتی یک وزنه در خانهاش ندارد، کاملا واضح به نظر میرسد که نباید این فوتبال را یک فوتبال حرفهای دانست. پس چارهای پیش روی مدیران نگونبخت باقی نمیماند تا برای تعطیل کردن رقابتهای فوتبال، به هر دری بزنند و هر کاری که از دستشان برمیآید را انجام بدهند.
دیدگاه تان را بنویسید