یک مربی که هنوز رنگ آرامش را ندیده است
وزنههای پای فرهاد!
آریا رهنورد
داستان فرهاد مجیدی و استقلال، داستان عجیبی است. آنها همیشه وقتی به هم میرسند که هیچکس انتظار ندارد و وقتی از هم جدا میشوند، که باز هم هیچکس انتظار ندارد. فرهاد یک سال قبل سرمربی استقلال شد و در حالی که آماده بود در این تیم ماندگار شود، با تصمیم مدیران باشگاه جایگاهش را به مربی دیگری دارد. پس از قهر آن مربی اما مجیدی دوباره به تیم محبوبش برگشت. او روزهای خوبی را با استقلال سپری کرده اما به نظر میرسد سرنوشت برای او، هنوز آرامشی روی نیمکت این باشگاه در نظر نگرفته است. او از زمان بازگشت به تیم، هیچ روزی را بدون بحران پشت سر نگذاشته و معلوم نیست این روند تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد.
پیشنهاد حضور دوباره مجیدی روی نیمکت استقلال، زمانی مطرح شد که هواداران تیم هنوز به بازگشت آندرهآ استراماچونی امیدوار بودند. مربی جوان، این پیشنهاد را نپذیرفت و حاضر نشد در آن مقطع، جای استراما را بگیرد. پاسخ فرهاد، روزنههای امید را برای بازگشت مرد ایتالیایی باز کرد اما دور جدید مذاکرهها نیز به بنبست ختم شد. استراما از فوتبال ایران جدا شد و فرهاد مجیدی بالاخره پذیرفت که مرد اول نیمکت آبیها باشد. او کارش را در شرایطی شروع کرد که تماشاگران استقلال هنوز با زخم باقی مانده از جدایی مربی محبوبشان کنار نیامده بودند. همین موضوع، در آغاز کار برای مجیدی دردسرساز به نظر میرسید. چراکه هر قدم او، با سرمربی قبلی مقایسه میشد و هر تصمیم او، در معرض قضاوتهای عجولانه قرار میگرفت. فرهاد با یک تصمیم درست، تلاش کرد تا فرم بازی تیم را به همان سبک و سیاق قبلی حفظ کند. او حتی سیستم آندرهآ را نیز عوض نکرد تا تیمش را در مسیر درست خارج نکند. او به تدریج، امضای خودش را هم در تیم پیدا کرد. آنها از یک گذرگاه سخت، خودشان را به مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا رساندند. استقلال در لیگ هم، نفت مسجدسلیمان و ذوبآهن را شکست داد و تا یک قدمی کنار زدن پرسپولیس در دربی نیز رفت. شکست برابر گل گهر سیرجان اما اوضاع را برای این تیم کمی پیچیده کرد. با این حال همه باور دارند که تیم فرهاد به لحاظ فنی، صاحب کیفیت قابل قبولی است. همین تیم اگر فصل بعد در چند پست تقویت شود، میتواند دست به کارهای بزرگتری بزند اما بزرگترین مشکل فرهاد، مربوط به حواشی بیرون از زمین هستند. فرقی نمیکند چه کسی مدیرعامل استقلال باشد. ظاهر هر انتخابی که برای این مجموعه صورت میگیرد، به شدت ناامیدکننده است و حتی خود مجیدی نیز دیگر تحمل چنین وضعیتی را ندارد.
کشمکش با کنفدراسیون فوتبال آسیا بر سر میزبانی، اولین دغدغه جدی مجیدی به عنوان سرمربی جدید استقلال بود. موضوع زمانی بغرنجتر شد که مدیران باشگاه، امارات را به عنوان میزبان بازی بیطرف با رقیب کویتی انتخاب کردند. اتفاقی که چند پرواز اضافه را به تیم تحمیل کرد و تیم را در اوج خستگی قرار داد. همان روزها، مجیدی یک تشر به مدیریت باشگاه زد و نشان داد که نمیخواهد «سمبل رضایت از وضع موجود» باشد! مصدومیتهای متوالی، دردسر بعدی فرهاد بود. این آسیبدیدگیها ابتدا برای مهدی قائدی و سپس برای شیخ دیاباته و چند بازیکن دیگر رخ دادند. مشکلات مالی نیز از زمان ورود مجیدی، همچنان به قوت خودشان باقی هستند. در همین زمان کوتاه، استقلال چند مدیر مختلف عوض کرده است. موضوعی که بدون تردید کار را برای یک مربی به شدت دشوار میکند. در بدو ورود این مربی، خلیلزاده همه کاره باشگاه بود اما او به تدریج کمرنگ شد تا علی فتحا...زاده بار دیگر با وعده ستاره سوم به میدان بیاید. مجیدی هرگز از حضور این مدیر استقبال نکرد و تنها یک جلسه مشترک با او داشت. پس از فتحا...زاده، در همین بازه زمانی کوتاه نوبت به احمد سعادتمند رسید که سکان هدایت استقلال را در دست بگیرد. مردی که کارش را با انواع و اقسام وعدهها آغاز کرد اما با پرداخت «جعلی» دستمزد دو بازیکن خارجی تیم و همچنین بدقولیهای مالی، جایگاهش را خیلی زود در بین بازیکنان و اعضای کادر فنی از دست داد. فرهاد همیشه نشان داده که میخواهد برای آبیها، فراتر از یک مربی باشد. او یک بار مقابل برکناری سعید رمضانی ایستاد و اجازه چنین اتفاقی را ندارد. او همچنین حاضر نشد پرویز مظلومی را به عنوان سرپرست روی نیمکت کنار خودش داشته باشد. فرهاد همین حالا نیز به برکناری مدیر رسانهای تیم معترض است و در ظاهر، رابطه خوبی با مدیر فعلی باشگاه ندارد.
حواشی مدیریتی، وزنههای سنگینی برای پاهای فرهاد هستند. وسط این حواشی؛ بحران کرونا نیز ایجاد شده و فعالیتهای استقلال را به تعطیلی کشانده است. حتی قبل از این بحران هم، آبیها برای مدت زیادی یک زمین تمرین ایدهآل نداشتند. حرکت رو به جلو با چنین وزنههایی، بیش از حد دشوار به نظر میرسد. مجیدی در این شرایط سخت، دو راه پیش رو دارد. یا اینکه به مرور زمان همه چیز را در باشگاه با سلیقه خودش هماهنگ کند و یا اینکه، قید ادامه همکاری با چنین مدیرانی را بزند.
دیدگاه تان را بنویسید