گافهای مدیرعامل استقلال تمامشدنی نیستند
با شما «سعادتمند» نمیشویم!
آریا طاری
مدیرعامل جدید باشگاه استقلال، خوب حرف میزند اما پای عمل که میرسد، حوصله هواداران باشگاه را سر میبرد. عملکرد سعادتمند تا همینجا، بسیار انتقادبرانگیز بوده و هر روز، به نشانههای نگرانکننده بیشتری متصل میشود. او که دائما از لزوم برقراری ثبات در باشگاه حرف میزد، حالا تغییرات جدیدی را در استقلال به وجود آورده است. البته که عوض کردن مدیر رسانهای، تصمیمی بزرگ و چندان تاثیرگذار نیست اما آنچه موجب اتخاذ این تصمیم شده، نشان میدهد آقای مدیر به هیچ وجه انتقاد را برنمیتابد.
استقلال و سعادتمند، در مقطعی به هم رسیدهاند که باشگاه بیشتر از همیشه به یک مدیر معقول و منطقی نیاز دارد. یک مدیر که کمتر حرف بزند، کمتر در رسانهها دیده شود، کمتر سروصدا به راه بیندازد، کمتر حکم صادر کند و بیشتر، وقتش را برای تغییر ساختارهای باشگاه بگذارد. علی فتحا...زاده چنین مدیری نبود. او صبح با قول ستاره سوم از خواب بیدار میشد، تا شب با چند نفر درگیری ایجاد میکرد و شب نیز دوباره با وعده ستاره سوم به خواب میرفت. او نمیتوانست به استقلال کمک کند اما ظاهرا سعادتمند نیز، در همان مسیر قرار دارد و تصمیم گرفته همان راه را برود. اولین گاف بزرگ و فراموشنشدنی این مربی در استقلال، ماجرای پرداخت دستمزد میلیچ و دیاباته بود. رسیدهایی جعلی از سوی یک هوادار استقلال برای این دو نفر ارسال شد و باشگاه نیز با ذوقزدگی، از پرداخت هزینهها صحبت کرد. این در حالی بود که سعادتمند در یک برنامه زنده تلویزیونی، مدعی شد که از این پس به جای کمک هواداران به باشگاه، این استقلال است که به طرفدارانش کمک مالی خواهد کرد! به هر حال خبر کمک مالی این هوادار معروف به استقلال، تکذیب شد. دو بازیکن خارجی نیز، از این اتفاق حیرت کردند. آنها در تمام زندگیشان هرگز با رسید پرداخت جعلی دستمزد روبهرو نشده بود. این وسط باشگاه قید بودروف را نیز به طور کامل زد. البته که او فوتبالیست فوقالعادهای نبود اما به هر حال سعادتمند از زمان ورودش به باشگاه، هنوز آجر روی آجر نگذاشته و فعلا در حال کوچکسازی فهرست تیم است. با این روند هر لحظه احتمال دارد که دو بازیکن خارجی دیگر تیم نیز در مسیر درهای خروجی باشگاه قرار بگیرند. اگر سعادتمند این دو نفر را نیز از دست بدهد، بعید به نظر میرسد که دوران حضورش در باشگاه چندان طولانی شود. حقیقت آن است که او حتی مقبولیت اولین روزهای کاری فتحی در استقلال را نیز ندارد و با این ماجراهایی که در روزهای اخیر اتفاق افتاده، سخت میتواند اعتماد هواداران باشگاه را جلب کند.
مساله سعادتمند، تنها بیاعتمادی هوادارها نیست. او نشان داد که اساسا با انتقاد میانهای ندارد و همین موضوع، کادر فنی و بازیکنان استقلال را نگران کرده است. فرشید اسماعیلی با یک خط انتقاد ساده، بلافاصله به کمیته انضباطی باشگاه دعوت شد. ظاهرا در ساختاری که آقای مدیر تعریف کرده، هیچ بازیکنی حق ندارد سیاستهای مالی او را زیر سوال ببرد. ماجرا زمانی جالبتر میشود که سعادتمند، مدیر رسانهای تیم را به خاطر نوشتن استوری مشترک بازیکنان در انتقاد از کادر مدیریتی اخراج میکند. فرهاد البته از نوریفر حمایت کرده و شاید بتواند او را برگرداند اما شکل مدیریت باشگاه در دوره جدید، بسیار نگرانکننده است. بازیکنان به شکل آشکاری از وضعیت فعلی تیم ناراضی هستند اما سعادتمند به جای پرداختن به دلایل این نارضایتی، سرگرم پاک کردن صورت مساله است. ظاهرا او اگر میتوانست، وریا و همه بازیکنان منتشرکننده این استوریها را نیز اخراج میکرد تا خدشهای به مدیریتش وارد نشود. این وضعیت، نشان میدهد که او تنها تعریف و تمجیدها را برای خودش میپذیرد و علاقهای ندارد تا صدای بازیکنان و مربی تیمش را به خوبی بشنود. اوضاع زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم حتی آینده فرهاد مجیدی نیز زیر نظر این مدیر چندان مستحکم نیست. او در اوج بحران و بیپولی، طرح جاهطلبانه بازگشت استراماچونی را روی میز قرار میدهد. همه میدانند که استقلال سعادتمند، هرگز توانایی پرداخت دستمزد استراما را ندارد اما او از این اهرم برای فشار گذاشتن روی فرهاد مجیدی استفاده میکند و دست به هر کاری میزند تا جلوی انتقادهای بیشتر سرمربی تیمش را بگیرد. همه میدانند که استقلال، چه مشکلات بزرگی دارد. بخشی از این دردسرها، در بیانیه جدید باشگاه نیز پیدا هستند. منابع مالی در تیم به حداقل رسیدهاند و بخشی از پولهای مربوط به آینده نیز در این تیم پیشخور شده است. در نتیجه استقلال به لحاظ مالی در یکی از سختترین مقاطع تاریخش قرار گرفته است. با این حال سعادتمند هنوز دست از قولهای متوالی و وعدههای بزرگ برنمیدارد. شاید اگر او کمی بیشتر با تیمش روراست بود، شاید اگر او در تلویزیون به جای وعدههای بزرگ مالی، این شرایط را تشریح میکرد، شاید اگر او قول پرداختی به بازیکنان نمیداد، امروز مجبور نمیشد همه منتقدین را حذف کند. سعادتمند با این روند، سیمای یک مدیر شکست خورده را از همین حالا به نمایش گذاشته است.
دیدگاه تان را بنویسید