درباره نهادی که تصور میکند الگوی مناسبی برای فوتبال ایران است
فدراسیون فوتبال؛ درس عبرت!
آریا طاری
با شنیدن خبر تشکیل یک کارگروه برای نظارت بر قراردادهای لیگ برتری، سخت میتوان جلوی خنده با صدای بلند را گرفت. باور کنید همان فدراسیونی که سمبل امضای قراردادهای خجالتآور است و همان فدراسیونی که یکی از ناامیدکنندهترین قراردادهای تاریخ فوتبال را با مارک ویلموتس بسته، میخواهد روی قراردادهای خارجی باشگاههای مختلف نظارت داشته باشد. اگر این نظارت به همان شیوه امضای قرارداد کارلوس کیروش باشد، احتمالا به زودی به پسرخوانده یکی از مربیان خارجی لیگ برتر هم، 11 هزار یورو پاداش پرداخت میکنیم!
حتی اگر تاج و ساکت دیگر بخشی از کادر مدیریتی فدراسیون نباشند، شیوه اداره این نهاد هنوز کاملا مثل سابق است. فدراسیون با شعار «نمایش بده و کاری نکن» اداره میشود. درست همانطور که در دوران ریاست مهدی تاج، برگزاری لیگ به دلیل مانورهای نمایشی آقایان عقب افتاد، حالا فدراسیونیها ژست «نظارت» بر قرارداد خارجیها در لیگ برتر را به خودشان گرفتهاند. سوال اینجاست که اگر شما چنین ناظرهای ماهر و مسئولیتشناسی هستید، چرا این نظارت را در قرارداد با مربیان تیم ملی لحاظ نمیکنید؟ اگر شما این چنین به جزئیات اهمیت میدهید و برایتان مهم است که مو لای درز یک قرارداد نرود، چطور در قرارداد مارک ویلموتس چنین کلاه گشادی به سرتان رفته است؟ مثل همه جلسههای دیگر فدراسیون، این هم چیزی به جز یک مانور ساختگی نیست. این جلسهها هم قرار نیست به جایی برسند، چراکه اساسا طرح چنین سوالهایی در ساختار فدراسیون فوتبال ایران، کاری به غایت عبث است. اگر بخواهیم در بین همه مراجع فوتبالی ایران، یک نهاد را به عنوان الگوی مدیریت نادرست و قراردادهای اشتباه معرفی کنیم، بدون شک آن نهاد فدراسیون فوتبال خواهد بود. حیرتآور است که آنها با وجود همه افتضاحهای گذشته، هنوز این اعتماد به نفس را در خودشان میبینند که دست به تعیین تکلیف برای دیگران بزنند. فدراسیون در ماجرای قرارداد کیروش، همیشه منفعل و شکستخورده بود. همیشه یک قدم عقبتر از سرمربی پرتغالی قرار داشت و همیشه در حال امتیاز دادن به او دیده میشد. نتیجه این اتفاق، این بود که در نهایت پاداش جام جهانی این مربی، از 10 درصد به بیش از 20 درصد رسید. وقتی کیروش از این فوتبال رفت، خیلیها تصور میکردند که فدراسیون این بار از تجارب قبلی به خوبی استفاده میکند. حتی خود مهدی تاج هم اصرار داشت که این بار همه مسائل را برای امضای قرارداد با سرمربی خارجی در نظر گرفته است اما در عمل، قرارداد ویلموتس حتی بدتر و افتضاحتر هم شد. فدراسیونی که حتی در صورت فسخ قرارداد یکطرفه از سوی مارک ویلموتس، پذیرفته که حداقل حقوق سه ماه را به او بدهد، با امضای چنین بند گوهرباری چطور میتواند از نظارت حرف بزند؟
فدراسیون فوتبال قرار است کلاسهایی در جهت آموزش امضای قرارداد برای مدیران باشگاههای مختلف برگزار کند. اگر خروجی این کلاسها شبیه امضای دو قرارداد با کیروش و ویلموتس باشد، از همین حالا میتوان پیشبینی کرد که این کلاسها، چه تاثیری در فوتبال ایران خواهند داشت. مساله مهمتر این است که فدراسیون فوتبال به لحاظ قانونی، هیچ حقی برای نظارت بر قرارداد باشگاهها ندارد. تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس توسط وزارت ورزش اداره میشوند و طبیعتا وزارت باید درباره قراردادهای امضا شده در این دو باشگاه تصمیم بگیرد، سپاهان یک باشگاه دولتی است و تیمهایی مثل تراکتورسازی و شهرخودرو مشهد که به صورت خصوصی اداره میشوند، طبیعتا حق دارند با هر رقم دلخواهی، بازیکن و مربی خارجی جذب کنند و کیفیت خودشان را بالاتر ببرند. فدراسیون به عنوان یک نهاد عمومی، هرگز نمیتواند یک مجموعه خصوصی را ملزم به رعایت محدودیتهای خاصی در امضای قراردادهای مختلف کند. آنها به لحاظ قانونی، قادر به انجام چنین کاری نیستند. در گذشته نیز، طرحهایی مثل «سقف قرارداد» از سوی فدراسیون فوتبال به باشگاهها تحمیل شدند اما نهتنها جواب ندادند، بلکه حتی اوضاع را بدتر هم کردند. سقف قرارداد 350 میلیون تومانی، در نهایت به «کف قرارداد» در باشگاهها تبدیل شد و یک لطمه اقتصادی به باشگاهداری در فوتبال ایران زد. رییس کمیته تعیین وضعیت بازیکنان در فدراسیون فوتبال، از باشگاههای فوتبال خواسته که برای یک «ریاضت اقتصادی» بزرگ آماده شوند. کاش جناب نورشرق توضیح بدهند که چرا خود فدراسیون، چنین ریاضتی را جدی نمیگیرد؟ چرا حقوق و مزایای مدیران فدراسیون کاهش پیدا نمیکند؟ چرا فدراسیون در چنین شرایطی، به سراغ جذب یک مربی خارجی رفته و حاضر به امضای قرارداد با مربی ایرانی نشده است؟
تجربه ثابت کرده که باشگاهها با وجود همه ضعفهای بزرگ مدیریتی، در قرارداد بستن به بدی فدراسیون فوتبال نیستند. در واقع اگر قرار است کسی کارگروه برگزار کند، این مدیران باشگاهی هستند که باید برای فدراسیون جلسه بگذارند! چراکه فدراسیون فوتبال خودش نماد امضای قراردادهای فاجعهبار است و در همه این سالها، بارها با چنین قراردادهایی، ضرباتی جبرانناپذیر به فوتبال ایران وارد آورده است. همین حالا معلوم نیست بدهیهای این نهاد به خاطر حدود 30 میلیارد تومانی که تا امروز به ویلموتس پرداخت کردهاند، چگونه صاف خواهد شد. بهتر است آنها به جای کارگروه گذاشتن برای دیگران، خودشان کمی روی امضای قرارداد کار کنند.
دیدگاه تان را بنویسید