درباره روزهای ناامیدکننده مرد اول نیمکت سپاهان
سقوط به سبک ژنرال
تا همین چند ماه قبل، امیر قلعهنویی به عنوان مردی شناخته میشد که در آستانه یک موفقیت بزرگ با سپاهان قرار دارد و حتی مورد توجه فدراسیون فوتبال برای هدایت تیم ملی نیز قرار گرفته است. همه چیز آماده به نظر میرسید تا این مربی پس از چندین فصلِ بدون جام، دوباره یک قهرمانی به دست بیاورد اما سپاهان از مدتی قبل، به ورطه سقوط افتاده و شرایط مطلوبی را تجربه نمیکند. از حوالی باشگاه سپاهان، شنیده میشود که درون باشگاه مخالفتهای با قلعهنویی وجود دارد و بعید نیست که این مربی در پایان فصل، از سپاهان کنار گذاشته شود. سوال بزرگ اینجاست که چرا پروژه موفق امیر در اصفهان، این چنین به بنبست نزدیک شده است؟
آریا رهنورد
وقتی یکسوم ابتدایی لیگ برتر به پایان رسید، سپاهان و قلعهنویی در ایدهآلترین شرایط ممکن قرار داشتند. آنها در 10 بازی، 6 بار به برتری رسیده بودند، رکورد جادویی 9 کلینشیت را در دست داشتند، سنگربان این تیم رکورددار دقایق متوالی گل نخوردن در لیگ شده بود و این باشگاه، بدون شکست به کارش در لیگ ادامه میداد. تا اینجا به نظر میرسد این تیم، مدعی شماره یک قهرمانی لیگ به شمار میرود اما از آن هفته به بعد، اوضاع کمی تغییر کرد و سپاهان در چهار مسابقه بعدیاش، تنها سه امتیاز با سه تساوی به دست آورد. شکست سنگین در دیدار معوقه با نفت آبادان، شانس قهرمانی نیمفصل را از این باشگاه گرفت. آنها موفق به شکست دادن شهرخودرو نشدند و برابر استقلال هم، در زمین خودشان تا یک قدمی شکست رفتند و به لطف گل دقایق پایانی نورافکن، به زحمت به مسابقه برگشتند. این بحرانها کم و بیش برای هر تیمی اتفاق میافتند. با این وجود تفاوت بین تیمها، غالبا در تفاوت واکنش نشان دادن به همین بحرانها خلاصه میشود. سپاهان این اواخر، چند نتیجه نسبتا خوب را تجربه کرده بود اما باشگاه به طور کلی، در مسیر درستی قرار نداشت. یکی از اتفاقاتی که به شدت به شرایط این باشگاه لطمه زد، داستان پیوستن امیر قلعهنویی به تیم ملی بود. پس از جدایی ویلموتس، ژنرال یکی از اصلیترین گزینههای حضور روی نیمکت ایران به شمار میرفت. او حتی جلساتی با مدیران فدراسیون برگزار کرد و ظاهرا، کاملا مایل بود تا این جایگاه را برای دومین بار در دوران مربیگری به دست بیاورد. با این وجود باشگاه سپاهان، اجازه حضور قلعهنویی را در تیم ملی صادر نکرد و از این مربی خواست که به قراردادش پایبند بماند. شکاف میان امیر و باشگاه، از همین نقطه آغاز شد. او در حالی تیم ملی را به خاطر «دوشغله» بودن از دست داد که مدتی بعد به خاطر بحران کرونا، فعالیتهای تیم ملی عملا به تعطیلی کشیده شد. در واقع اگر این بحران کمی زودتر اتفاق افتاده بود، ژنرال حالا روی نیمکت تیم ملی مینشست. حالا برخی از مدیران سپاهان، اعتقاد دارند که این پیشنهاد و ماجراهای بعدی آن، تمرکز سرمربی تیم را به هم زده و سپاهان را از مسیر مطلوب، خارج کرده است.
داستان تیم ملی برای قلعهنویی، پایان خوشی نداشت و شاید ذهنیت او را کمی تحت تاثیر قرار داد. با این وجود هنوز یک اتفاق مهم دیگر، انتظار سپاهانیها را میکشید. آنها که در نیمفصل اول در آزادی موفق به شکست پرسپولیس شده بودند، میتوانستد با کنار زدن این حریف در نقش جهان، اختلافشان با تیم یحیی را به عدد چهار برسانند و به قهرمانی امیدوار شوند. این مسابقه، همزمان با آغاز بحران کرونا برگزار شد و با تصمیم سازمان لیگ، قرار شد هیچ هواداری در ورزشگاه حاضر نباشد. سپاهانیها در واکنش به این تصمیم، خیلی دیر به ورزشگاه نقش جهان رسیدند و عملا دیگر امکان برگزاری این بازی وجود نداشت. حاصل این اتفاق، رای سه بر صفر به سود قرمزها در کمیته انضباطی و رسیدن فاصله بین دو تیم به 10 امتیاز بود. ماجرایی که عملا شانس قهرمانی زردها را به حداقل رساند. البته که قلعهنویی در این زمینه، مقصر اصلی نبود اما اگر در آن روز خاص، روبهروی اقلیتی از هواداران سپاهان میایستاد و تن به بازی در استادیوم خالی میداد، حالا اوضاع برای سپاهان کمی ایدهآلتر بود. مدیران وقت سپاهان در این ماجرا، کاملا منفعل نشان دادند اما از قلعهنویی که تجربه زیادی داشت، انتظار میرفت در آن روز بخصوص، تصمیم بهتری برای تیمش بگیرد و این چنین سپاهان را به پرتگاه نزدیک نکند.
وقتی یکسوم ابتدایی لیگ برتر به پایان رسید، سپاهان و قلعهنویی در ایدهآلترین شرایط ممکن قرار داشتند. آنها در 10 بازی، 6 بار به برتری رسیده بودند، رکورد جادویی 9 کلینشیت را در دست داشتند، سنگربان این تیم رکورددار دقایق متوالی گل نخوردن در لیگ شده بود و این باشگاه، بدون شکست به کارش در لیگ ادامه میداد
پس از شکست در جام ملتهای 2007، سالها طول کشید تا قلعهنویی دوباره گزینه اول هدایت تیم ملی باشد. سالها طول کشید تا او دوباره با پیشنهادی رسمی از سوی فدراسیون روبهرو شود اما این فرصت را در نهایت از دست داد. امیر، پرافتخارترین مربی ایرانی لیگ برتر است و مهمترین کار ناتمام او، به تیم ملی مربوط میشود.
با این وجود شاید از دست دادن این فرصت، تجربه ناخوشایندی برای این مربی بوده باشد. او در یک قدمی بازگشت به تیم ملی، خبر انتخاب اسکوچیچ به عنوان سرمربی را شنید. اگر سپاهان این فصل جام به دست نیاورد، بعید به نظر میرسد که حتی پس از اسکوچیچ نیز، به ژنرال برای هدایت تیم ملی اعتماد شود. او با شکست خارج از زمین برابر پرسپولیس، یحیی را به سمت یک موفقیت تاریخی و تبدیل شدن به سرمربی سالهای بعدی تیم ملی سوق داده است.
دیدگاه تان را بنویسید