درباره حضور کریم باقری روی نیمکت تیم ملی
درست اما ناکافی!
آریا رهنورد
مربیانی مثل برانکو و کیروش، کادر فنی ثابتی دارند و این نفرات را با خودشان از یک تیم به تیمی دیگر میبرند. برای دراگان اسکوچیچ اما این ماجرا صدق نمیکند. او در هر تیمی، یک کادر فنی متفاوت داشته و حالا در تیم ملی نیز، همین سیاست را در پیش گرفته است. دراگان درها را روی دستیاران ایرانی باز کرده و مخالفتی با ورود آنها به کادر فنی نشان نداده است. کریم باقری، انتخاب ایدهآلی برای نیمکت این تیم به نظر میرسد. چراکه او قبلا امتحانش را به عنوان یک «بزرگتر» در پرسپولیس پس داده است. با این وجود همه میدانند که کریم هیچ تمایلی به «سرمربی» شدن در آینده ندارد. در نتیجه کادر فنی تیم ملی، هنوز میتواند یک مربی ایرانی جاهطلبتر نیز در خود داشته باشد.
زمزمههای مربوط به پیوستن کریم باقری به نیمکت تیم ملی، سرانجام به حقیقت تبدیل شدند و مربی قرمزها، رسما به عنوان یکی از دستیاران دراگان اسکوچیچ انتخاب شد. حضور همزمان کریم در تیم ملی و پرسپولیس، تا حدودی نشان میدهد که او قرار نیست به لحاظ فنی، نقش پررنگی در تیم ملی داشته باشد. به نظر میرسد باقری بیشتر به عنوان چهرهای مقبول و محبوب، برای انضباط بخشیدن به تیم ملی در نظر گرفته شده است. او همیشه یکی از چهرههای خوشنام فوتبال ایران بوده و از سوی بازیکنها در اردوی تیم ملی نیز با آغوش باز پذیرفته خواهد شد. حالا که اسکوچیچ پذیرفته تا از مربیان ایرانی در کادر فنی استفاده کند، باید از این فرصت برای نشاندن یک مربی جوان و مستعد در کنار او روی نیمکت بهره ببریم. شاید این مربی، بتواند یکی از گزینههای آینده تیم ملی نیز تلقی شود. این فرصتی است که فدراسیون، به هیچ وجه نباید از دست بدهد. چراکه هیچکس نمیداند پس از اسکوچیچ، چه چیزی در انتظار تیم ملی خواهد بود. جذب مربیان خارجی، دائما برای فوتبال ایران دشوارتر میشود اما فدراسیون، عملا هیچ قدمی برای تربیت مربیان مستعد برای آینده تیم ملی برنمیدارد. این اشتباهی است که در دورههای گذشته بارها تکرار شده و دیگر نباید به هیچ وجه تکرار شود. در دوران کوتاه حضور مارک ویلموتس در تیم ملی، وحید هاشمیان به عنوان کمک اول او در نظر گرفته شد. با این وجود برخلاف انتظارها، وحید نتوانست تاثیر مثبتی در اردوهای تیم ملی داشته باشد. فهرستهای ویلموتس و غیبت چند بازیکن موثر و کارآمد در آن، نشان میداد که دستیار ایرانی او نیز از فضای فوتبال ایران دور بوده و نمیتواند مربی بلژیکی را برای رسیدن به بهترین ترکیب ممکن برای تیم راهنمایی کند. شاید اگر وحید فقط کمی امیدوارکنندهتر نشان میداد، هدایت تیم ملی پس از فاجعه ویلموتس به او سپرده میشد. هلیکوپتر اما در قوارههای کار کردن در تیم ملی به عنوان سرمربی نبود و عملا نتوانست از این فرصت به درستی استفاده کند.
دوران طولانی حضور کیروش روی نیمکت تیم ملی، عملا با یک دستیار ایرانی «دکوری» سپری شد. مارکار آقاجانیان آنقدر از پرستیژ مربیگری دور بود که پس از جدایی کیروش، حتی از سطح سوم فوتبال ایران نیز پیشنهاد مربیگری نداشت. سبک کاری مرد پرتغالی، طوری نبود که او بتواند با مربی جوان کنار بیاید. از طرفی مربیان جوان فوتبال ایران نیز نمیتوانستند این وضعیت را برای مدتی طولانی تحمل کنند. علی کریمی درست قبل از جام ملتهای استرالیا، از کادر فنی کارلوس جدا شد و جواد نکونام که همیشه فوتبالیست محبوب این مربی بود، خیلی زود راهش را از حضور در تیم ملی جدا کرد. کادر فنی مرد پرتغالی، هر روز لاغر و لاغرتر میشد و حتی مجتبی صالح، به حالت قهر این تیم را ترک کرد. قبل از کارلوس کیروش، افشین قطبی پذیرفته بود تا علیرضا منصوریان را به عنوان بخشی از کادر فنیاش در نظر بگیرد. دوران حضور قطبی در تیم ملی اما خیلی زود به پایان رسید و پس از آن علیمنصور نیز دیگر جایی در تیم ملی نداشت. علی دایی که قبل از قطبی سرمربی تیم ملی بود، از محمد احمدزاده و روته مولر به عنوان دستیار استفاده میکرد و پیش از آن نیز امیرقلعهنویی، گروهی از مربیان لیگ برتری را به عنوان دستیار روی نیمکت قرار میداد. سالهای سال است که در تیم ملی برای «آینده» سرمایهگذاری نشده و انتخاب کریم، چیزی را در این مورد تغییر نخواهد داد. ما در کادر فنی تیم ملی، به دستیارانی نیاز داریم که از تجربه مربیان خارجی استفاده کنند تا در یک بزنگاه حساس و مهم، بتوانند کمک بزرگی برای تیم ملی باشند.
آخرین دستیاری که در تیم ملی به عنوان سرمربی در نظر گرفته شد، برانکو ایوانکوویچ بود. درواقع از سال 2002 تا امروز، هرگز این اتفاق در تیم ملی تکرار نشده است. انتخابهای ضعیف برای دستیاری مربیان خارجی، عملا این فرصت مهم را از فوتبال ایران گرفته اما شاید حالا زمانی برای تغییر این عادت دیرینه باشد. تیم ملی در کنار کریم، به مربی ایرانی دیگر نیز احتیاج دارد که خودش در قوارههای سرمربی این تیم در آینده باشد. یک مربی که بتواند در دوران پس از اسکو، ایران را دوباره صاحب یک مربی بومی کند.
دیدگاه تان را بنویسید