سیامند؛ چشمها را برای همیشه بست
پایان مرد خندان
انگار آمده بود تا همیشه غافلگیرمان کند. با همه آن رکوردهای باورنکردنی، با همه آن موفقیتهای بزرگ، با همه آن مدالهای تاریخی و سرانجام، با پایانی که هیچکس انتظارش را نداشت. سیامند رحمان در ۳۱ سالگی به دلیل «ایست» قلبی چشمهایش را برای همیشه بست. قهرمانی که همواره با آن لبخندهای شیرین روی سکوهای مدال، آن روحیه مثالزدنی، آن اراده بینظیر و آن چهره دوستداشتنی به یاد آورده خواهد شد. قهرمانی که فرزند دلاور ملت بود و با رفتنش، همه ایران را سوگوار و طعم گیلاسهای اشنویه را تلخ کرد. قهرمانی که برای کارهای «معمولی» به دنیا نیامده بود.
آریا رهنورد
سیامند رحمان، به تنهایی بخشی از جذابیت پارالمپیکها بود. وقتی زیر وزنهها قرار میگرفت، هیچ کاری نبود که او نتواند انجام بدهد. اختلافش با رقبا گاهی آنقدر زیاد میشد که همه برای مدال نقره روی تخته میآمدند. حتی رقبا هم شیفته پسر شیرین ورزش ایران بودند و حتی هواداران رقیب در سالنهای مسابقههای مختلف، او را ایستاده تشویق میکردند. وقتی در المپیک ریو بزرگترین کار زندگیاش را انجام داد و با مهار وزنه 310 کیلوگرمی رکورد جهان و پارالمپیک را جابهجا کرد، نفر دوم این وزن تنها وزنه 235 کیلوگرمی را مهار کرده بود. این همه اختلاف، حاصل شاهکارهای پسری بود که میخواست در المپیک توکیو، حتی این رکورد را هم ارتقا بدهد. رکوردی که شاید همین حالا نیز برای سالها و حتی دههها، دستنخورده باقی بماند. سیامند یک نابغه بود. یک نابغه تمامعیار که حتی گزارش وزنه زدنهایش در المپیک، مثل گزارشهای فوتبال جذاب و مهیج از کار درمیآمد. همه میدانستند که دوباره شاهکار خواهد کرد. همه میدانستند که او هیچکس را ناامید نخواهد کرد. همه میدانستند که او با مدال طلا به ایران برمیگردد. همه میدانستند که او سرود ایران را در سالن، به گوش دیگران خواهد رساند. ورزش ایران با رفتن او، یک ستاره بیبدیل را از دست داد. یک قهرمان که معلولیت، هیچوقت مانعی برای درخشیدنش نشد. که اصلا نگاهها به معلولیت را عوض کرد و الگوی خیلیها شد تا به جای نفرین روزگار، دست به کارهای بزرگ بزنند. او آنقدر فوقالعاده که پس از پارالمپیک ریو بین همه ورزشکاران مردی که در آن رقابتها شرکت کرده بودند، لقب «بهترین» را از آن خودش کرد و حتی نامزد انتخاب به عنوان بهترین ورزشکار معلول سال شد. در رفتار او، هرگز نشانهای از غرور دیده نشد. در اطراف او، هیچوقت حاشیه و هیاهوی بزرگی شکل نگرفت. سیامند هرگز ساز خودش را نزد و در هر شرایطی، مشغول افتخارآفرینی برای «ایران» بود. خودش میگفت قبل از هر تلاش برای بالا بردن وزنهها، با نگاه کردن به پرچم ایران انرژی میگیرد و خودش میگفت که حتی میتواند رکوردهای بزرگتری را نیز به ثبت برساند. برای کوچ ابدی قهرمان، خیلی زود بود. هیچکس تصور نمیکرد پایان داستان زندگی او، به همین زودی رقم بخورد. سیامند اما از همه این سالها به بهترین شکل استفاده کرد و همه زندگیاش را با کسب افتخار گذراند.
وزنهبرداری از همان کودکی، بخش مهمی از زندگی سیامند رحمان بود. او از سال 85 به عضویت تیم ملی درآمد و پس از آن، خیلی زود جای خودش را در وزنهبرداری معلولان جهان، تثبیت کرد. سرعت پیشرفت این پسر، خارقالعاده به نظر میرسید و حالا دیگر همه مطمئن بودند که کاروان پارالمپیک ایران، صاحب یک نابغه شده است. 10 سال قبل، او اولین رقابت حرفهای زندگی را با مدال نقره رقابتهای جهانی در مالزی آغاز کرد اما همان سال، او اولین طلای بازیهای آسیایی را در گوانگژو چین به دست آورد و این بار توانست رکورد جهان را هم جابهجا کند. او در 24 سالگی به اولین پارالمپیک زندگیاش رفت و این بار در لندن، همه رکوردها را شکست. مهار وزنه 280 کیلوگرمی، او را تبدیل به قویترین ورزشکار معلول تاریخ رقابتهای پارالمپیک کرد. روزهای درخشان سیامند باز هم ادامه داشتند. ستاره بینظیر ورزش ایران در دوره بعدی بازیهای آسیایی نیز روی سکوی اول قرار گرفت. بزرگترین و تاریخیترین موفقیت او اما در پارالمپیک 2016 ریو در برزیل رقم خورد. جایی که او این بار به شکل اعجابآوری با رسیدن به وزنه 310 کیلوگرمی، رکورد جهان و پارالمپیک را به شکل چشمگیری ارتقا داد. او دو سال بعد در جاکارتا، باز هم قهرمان بازیهای آسیایی شد و هیچکس تصور نمیکرد این، آخرین افتخار دوران ورزشیاش باشد. دو طلای المپیک، سه طلای آسیا و یک طلای جهانی، او را به یکی از موفقترین ورزشکاران تاریخ ایران بدل میکند.
بزرگترین و تاریخیترین موفقیت سیامند در پارالمپیک 2016 ریو در برزیل رقم خورد. جایی که با رسیدن به وزنه 310 کیلوگرمی، رکورد جهان و پارالمپیک را به شکل چشمگیری ارتقا داد. او دو سال بعد در جاکارتا، باز هم قهرمان بازیهای آسیایی شد و هیچکس تصور نمیکرد این، آخرین افتخار دوران ورزشیاش باشد
جای خالی سیامند رحمان، برای همیشه در ورزش ایران احساس خواهد شد. او به آرزویش برای یک رکوردشکنی در پارالمپیک توکیو نرسید اما همین حالا هم یک چهره جاودانه برای ورزش ایران خواهد بود. شاید مدیران ورزش ایران، باید به فکر مراقبتهای بیشتری از ستارههای بزرگ ورزشی باشند. چراکه از مدتها قبل شنیده میشد که سیامند، با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. ایست قلبی در 31 سالگی، موضوعی است که چه برای یک ورزشکار و چه حتی برای یک فرد معمولی، بیش از حد تلخ و تراژیک به نظر میرسد. ما یک سرمایه بزرگ را از دست دادیم و حالا، باید مراقب ستارههای دیگر ورزشمان باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید