بحران خودساخته آقای مالک برای ماشین و تراکتور
بنبست زنوزی!
مالک مشترک تراکتور و ماشینسازی در لیگ برتر، از هر فرصتی برای اظهارنظر در مورد تیمهای دیگر استفاده میکند. شاید اگر زنوزی این حجم از تمرکز را برای مدیریت تیمهای تحت مالکیتش در فوتبال ایران میگذاشت، هر دو تیم اوضاع به مراتب بهتری را تجربه میکردند. چند سال قبل تصور میشد با خصوصی شدن تراکتورسازی، این باشگاه در مسیر موفقیتهای بزرگ و تاریخی قرار میگیرد اما همه بودجه کلانی که آنها برای خرید بازیکن و جذب مربی صرف کردهاند، این تیم را حتی به یک جام قهرمانی نیز نرسانده است. دلیل این اتفاق را میشود در رفتار مالک باشگاه جستوجو کرد. مردی که ظاهرا بیشتر از فوتبال، به حواشی آن علاقه دارد.
«شکست» سرنوشت مشترک ماشینسازی و تراکتور در هفته بیست و یکم لیگ برتر بود. سبزها یک باخت سنگین را برابر نساجی تجربه کردند و قرمزها، به یکی از تیمهای فانوس به دست لیگ برتر باختند. به نظر میرسد انتخاب مربیانی که در حد و اندازههای کار کردن در این باشگاهها نیستند، برای دو تیم فوتبال تبریز دردسرساز شده است. تراکتور و ماشین، فصل را درخشان آغاز کردند. تراکتور با مصطفی دنیزلی، یکی از مدعیان جدی قهرمانی به شمار میرفت. تیمی که با نتایج دلچسب در هفتههای ابتدایی، اعتماد سکوها را به دست آورده بود و هر هفته جمعیت زیادی را به یادگار امام میکشاند. زنوزی اما در حفظ سرمربی تیم، ناکام ماند. خیلیها از واژه «برکناری» برای پایان داستان دنیزلی و تراکتور استفاده میکنند اما این خود مصطفی پاشا بود که تصمیم به ترک باشگاه گرفت. اگر غیر از این بود، توافق میان آنها به همین سادگی اتفاق نمیافتاد. در ماشینسازی نیز، رسول خطیبی شگفتانگیز ظاهر شده بود. رسول، یک تیم سختکوش و جنگنده برای ماشین ساخت که در طول فصل، یقه خیلی از تیمهای بزرگ لیگ برتر را گرفت. آنها در دو مسابقه رفت و برگشت، 6 امتیاز از استقلال تصاحب کردند، برابر پرسپولیس در استادیوم آزادی به تساوی بدون گل رسیدند و حتی موفق به شکست دادن تراکتور در دربی تبریز شدند. حفظ رسول، میتوانست یکی از بهترین فصول ماشین در تاریخ لیگ برتر را رقم بزند اما باشگاه به سادگی این مربی را از دست داد. حتی مهرههایی کلیدی مثل احمد زندهروح نیز از ماشینسازی جدا شدند. بازیکنی که حالا برای گلگهر توپ میزند و در لیگ نوزدهم، به رکورد خیرهکننده سه پیروزی برابر استقلال دست پیدا کرده است.
مالکی که روی «اسم» باشگاههای دیگر حساسیت به خرج میدهد، ماشینسازی را به یک بحران تمامعیار دچار کرده است. پس از جدایی رسول خطیبی، ماشین حتی یک پیروزی در لیگ به دست نیاورده و در پنج دیدار متوالی، تنها دو امتیاز گرفته است. ماشین در این پنج بازی فقط چهار گل زده و با این روند، یکی از کاندیداهای احتمالی سقوط به رقابتهای دسته یک خواهد بود. شکست خانگی سنگین برابر تیمی مثل نساجی، نشان از انتخاب اشتباه زنوزی برای باشگاه دارد. احد شیخلاری گزینه مناسبی برای کار کردن در یک تیم لیگ برتری به عنوان نفر اول نیمکت نیست. همانطور که «ساکت الهامی» هرگز نمیتواند تراکتورسازی را به اوج برساند. به نظر میرسد در تراکتور الهامی، هر بازیکن ساز خودش را میزند و هیچکس توجه چندانی به سرمربی تیم ندارد. این تیم البته اواخر نیمفصل گذشته با این کادر فنی چهار برد پیاپی به دست آورد اما در نیمفصل دوم حتی قادر به شکست دادن گلگهر سیرجان نبود و به سختی از این حریف مساوی گرفت. شکست خوردن برابر هومن افاضلی و تیمش، هنری بود که الهامی به تراکتور اضافه کرد. در این باشگاه، هیچکس مسئولیت نتایج بد و بازیهای ناامیدکننده را نمیپذیرد. از راس تا ذیل تراکتورسازی، در اختیار افرادی قرار گرفته که به جای پذیرفتن نقش خودشان در این ناکامیها، سرگرم اتهام زدن به دیگران هستند.
درست در همان روزهایی که احسان حاجصفی به شکلی کنایهآمیز از تمایل بالادستیها برای جام گرفتن پرسپولیس حرف میزند، خبر «تبرئه» محسن فروزان منتشر شده است. دروازهبانی که فصل گذشته، پس از گلهای بدی که در نبرد با سپیدرود رشت خورد با انبوهی از اتهامها روبهرو شد و اتفاقا احسان و سایر همتیمیها، کوچکترین قدمی برای کمک به او برنداشتند. ظاهرا جستوجوی مقصر، عادتی است که هرگز قرار نیست در تیمهای زنوزی به فراموشی سپرده شود. سال گذشته، محسن فروزان «مقصر» از دست رفتن قهرمانی تبریزیها قلمداد میشد. آن هم در شرایطی که اگر مالک باشگاه کمی طمانینه به خرج میداد و آن بحران بزرگ را درست نمیکرد، تراکتورسازی هنوز شانس زیادی برای قهرمانی لیگ برتر داشت. آنها به همین سادگی به فصل فوقالعاده سنگربان تیم پشت کردند و وارد یک بحران جدی شدند. اتهام شرطبندی علیه فروزان اما هرگز به اثبات نرسید و حالا این بازیکن پس از مدتها، رسما تبرئه شده است. بدون شک اگر کوچکترین مدرکی علیه این گلر وجود داشت، زنوزی هرگز اجازه نمیداد پرونده او چنین سرنوشتی پیدا کند. به نظر میرسد. امسال هم نوبت فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش است که مقصران ناکامی دوباره تراکتورسازی باشند. در هیچ نقطهای از دنیا اما، به تیمهایی که دائما مربیشان را عوض میکنند و حتی از پس تیمهای قعر جدولی برنمیآیند، جام قهرمانی اهدا نمیشود. حداقل احسان حاجصفی با تجربه سالها فوتبال بازی کردن، باید این نکته را به خوبی درک کند.
دیدگاه تان را بنویسید