استقلال؛ تیم برتری که برتری به دست نمیآورد
تنهای تنهای تنها
آریا طاری
تصور اینکه نبرد قهرمانی برای استقلال از همین هفته به پایان رسیده، بیش از حد عجولانه به نظر میرسد. آنها با یک بازی کمتر 11 امتیاز عقبتر از پرسپولیس هستند و در صورت برتری در دیدار معوقه، به فاصله هشت امتیازی قرمزها میرسند. این فاصله هنوز جبرانشدنی است اما باور اینکه یک تیم بدون امکانات، بدون یک مدیر قوی و بدون زمین تمرین میتواند قهرمان لیگ شود، بیش از حد سادهانگارانه خواهد بود. این فقط بدشانسی و موقعیتسوزی نیست که استقلال را به دردسر انداخته است. در همین مجموعه، افرادی هستند که تیشه به ریشه تیم میزنند. افرادی که به جز سردرگمی، چیزی به این مجموعه اضافه نکردهاند.
آخرین شکست خارج از خانه استقلالیها قبل از دیدار این هفته با گلگهر سیرجان، به دیدار هفته اول لیگ برتر با ماشینسازی برمیگشت. در واقع آبیها در 19 هفته متوالی، با بیشکستی در دیدارهای خارج از خانه به کار ادامه دادند و در این طلسم، سرانجام در استادیوم بدون تماشاگر سیرجان شکسته شد. برد گل گهر در نیمفصل اول لیگ برتر، شروع دوران درخشش اسکوچیچ با آبیها به شمار میرفت. اسکو اولین پیروزیاش در لیگ را با کنار زدن این تیم آغاز کرد و فرهاد مجیدی، اولین شکست لیگ برتری روی نیمکت استقلال را مقابل همین حریف پشت سر گذاشت. خیلیها معتقدند که شکست دادن حریف سیرجانی، شروع یک دوره ایدهآل در باشگاه بوده و باختن به این تیم نیز، یک دوران بد را برای آبیها کلید خواهد زد. تیم فرهاد مجیدی در همان نیمه اول مسابقه، دو بار تا یک قدمی باز کردن دروازه حریف رفت. تیر دروازه، اجازه نداد ارسلان دوباره برای تیم گلزنی کند و حالا دیگر به همه ثابت شد که زوج این مهاجم با مهدی قائدی، به اندازه زوج قائدی و دیاباته در همه هفتهها خطرساز و قابل اتکا نخواهد بود. این تیم در نیمه دوم نیز، بارها موقعیت گلزنی ساخت اما ظاهرا قرار نیست این روزها «فرصت سوزی» دست از سر استقلالیها بردارد. بودورف در خط دفاعی، ناامیدکننده ظاهر شد و بلبلی نیز در دقایق حضور در زمین، کار خاصی نکرد تا نگرانی درباره مهرههای تازهوارد تیم نیز به اوج برسد. استقلال در ساختن موقعیت، مشکل ندارد اما در استفاده از این موقعیتها، اصلا موفق عمل نمیکند. این تیم انعطافپذیری چندانی از خودش نشان نمیدهد و نمیتواند در جریان بازی، دائما نقشههای هجومیاش را تغییر بدهد. تیم فرهاد تا امروز حتی برای «پنج دقیقه» نیز تغییر سیستم نداده و به نسبت سبک متفاوت بازی حریف، با آرایش متفاوتی به زمین نرفته است. مجید جلالی برای سالها در حسرت شکست دادن استقلال بود و این اتفاق، سرانجام پس از چند سال برای او رخ داد. دفاع چند لایه گلگهر و نمایش درخشان گلر این تیم، آبیها را وادار به ترک زمین بدون تصاحب حتی یک امتیاز کرد. فرهاد و پسرها درست مثل بازی با الاهلی، این بار هم تیم برتر زمین بودند اما از این برتری، برای رسیدن به پیروزی استفاده نکردند.
«علائم بیماری» استقلال، از چند هفته قبل نمایان شده بود. این تیم خوب، این تیم جذاب، این تیم باطراوت، قربانی مسائل بیرون از زمین بازی شده است. البته که آنها در زمین نیز مشکلات خاص خودشان را دارند و کاملا بیدقت نشان میدهند اما هر مشکلی که هست، باید در جلسههای «تمرینی» حل شود و تیمی که به درستی تمرین نکند، طبیعتا از این اشتباهها زیاد خواهد داشت. معضل بزرگ و عجیب زمین تمرین برای این تیم، از شروع فصل حل نشده است. چطور برخی از هوادارها انتظار دارند استقلال در لیگ قهرمانان آسیا روبهروی رقبایی که بیش از 10 زمین تمرین استاندارد دارند، نتیجه بگیرد؟ چطور برخی توقع دارند این تیم با وجود این حجم از مشکلات بزرگ، در زمین فوتبال قلدر باشد و همه رقبا را یک به یک شکست بدهد؟ اصلا در استقلال چه خبر است؟ سرپرست تیم که چهرهای مقبول برای کادر فنی و بازیکنها به شمار میرود، برکنار میشود و باشگاه فردی را جایگزین او میکند که هیچکس دوست ندارد او را روی نیمکت باشگاه ببیند. کمیته انضباطی باشگاه آنالیزور تیم را جریمه میکند و ستارههای تیم در سالن پا به توپ میشوند. در همان روزی که آیاندا پاتوسی با یک گل حساس سه امتیازی به کمک فولاد آمد، هواداران استقلال دوباره با حسرت از دست دادن بازیکن درخشانی مثل او روبهرو شدند. ظاهرا باشگاه با این مدیرها، روی دور باطل قرار گرفته و هر بار یک مدیر بدتر، راهش را به طرف باشگاه هموار میکند.
فوتبال، جدیتر و منطقیتر از آن است که بتوان بدون تمرین در آن به پیروزی رسید. فوتبال، جدیتر از آن است که مدیران یک باشگاه بارها از عدم اجازه به تیم برای پرواز به سیرجان بگویند و به سرعت تسلیم شوند و حرفشان را عوض کنند. فوتبال، جدیتر از آن است که تیمی بدون تمرین با پنج ساعت معطلی در فرودگاه پرواز کند و در حالی که بازیکنانش نگران سلامتیشان هستند، به پیروزی برسد. این فوتبال است اما ظاهرا مدیران باشگاه استقلال، تصور کاملا متفاوتی از آن دارند.
دیدگاه تان را بنویسید