سیمای همیشه زشت فوتبال ایران
فوتبالفارسی!
سالها قبل برای توصیف بعضی از فیلمهای مربوط به دوران قبل از انقلاب که با کمترین کیفیت ساخته میشدند و ابتذال در آنها موج میزد، عبارت «فیلمفارسی» ساخته شد. حالا باید عبارتی شبیه به این را در توصیف همه ماجراهای زشت و حیرتانگیز این فوتبال به کار ببریم. فوتبالی که فقط در حال گرفتن «وقت» آدمها است و عملا هیچ چیزی به هیچکس اضافه نمیکند. فوتبالی که در آن هرکس تنها به خودش و تیمش اهمیت میدهد و کنار هم ایستادن، در آن کوچکترین محلی از اعراب ندارد.
آریا رهنورد
وقتی پرسپولیسیها به درون زمین آمدند تا در کنار داور مسابقه مراسم ابتدای بازی را انجام بدهند، سپاهانیها همچنان در رختکن بودند. مراسم ابتدای بازی تنها با حضور یک تیم انجام شد و سرانجام با تصمیم ناظر مسابقه و گروه داوری، پرسپولیسیها و اعضای گروه داوری به رختکن رفتند. سرنخ این ماجرای عجیب، در هتل سپاهانیها آشکار شده بود. جایی که هواداران باشگاه از بازیکنان و مربیان تیم خواستند تا به هیچ وجه بدون حضور تماشاگرها در یکی از حساسترین دیدارهای هفته به میدان نروند. به صورت همزمان در تهران و مشهد، خبری از اعتراض به بازی بدون تماشاگر نبود. خود تماشاگرهای فوتبال نیز، رغبتی نداشتند تا در روزهای همهگیری یک ویروس خطرناک، به استادیوم بروند و در جمعیت انبوه، سلامتی خودشان را به خطر بیندازند. شهرخودرو در مشهد بدون حضور تماشاگرها، نفت مسجدسلیمان را از پیش رو برداشت. استقلال هم در تهران بدون هوادارانش، ذوبآهن را شکست داد. مهمترین بازی هفته اما در اصفهان برگزار نشد. جدالی که کاملا به لجبازی گره خورده بود. سپاهانیها تا آخرین لحظه مقابل برگزاری بازی مقاومت کردند و تا میتوانستند بهانه تراشیدند تا دیرتر به ورزشگاه بیایند. پرسپولیسیها نیز حاضر نشدند در انتظار ورود سپاهانیها زمان بیشتری را صبر کنند و در نهایت تصمیم به ترک نقشجهان گرفتند. بخشی از این اتفاق عجیب را باید به قوانین خلقالساعه برگزارکنندگان رقابتهای ورزشی مربوط بدانیم. وقتی در کشوری مثل ایتالیا که تنها یک نفر در آن بر اثر بیماری کرونا درگذشته، چند مسابقه مهم و کلیدی لغو میشود، چرا در کشوری مثل ایران که رتبه دوم مرگ و میر ناشی از این ویروس در دنیا را دارد، بازیهای فوتبال باید به هر قیمتی برگزار شود؟ بازیکنان و مربیان چه گناهی کردهاند که باید در چنین شرایطی، فوتبال بازی کنند و وقتی همه کشور به سمت تعطیلی رفته، همچنان فعال باشند؟ حالت بدبینانه ماجرا این است که سپاهانیها به خاطر غیبت کیروش، کومان و گولسیانی حاضر به شرکت در این مسابقه نشدهاند و حضور تماشاگرها را بهانه کردهاند. حالت خوشبینانهتر هم این است که آنها به خاطر هوادارانشان دست به چنین کاری زدهاند. با این حال آنچه مسلم به نظر میرسد، از دست رفتن یکی از دیدارهای مهم نیمفصل دوم لیگ برتر است. هیچ اشکالی ندارد که در روزهای تعطیلی مدارس، دانشگاهها و بخشی از ادارات خصوصی، دیدارهای فوتبال نیز تعطیل شوند اما کاش برای یک بار هم که شده، تصمیمگیرندگان حوزه ورزش و به ویژه فوتبال، بتوانند یک تصمیم واحد برای برگزاری و یا عدم برگزاری بازیها بگیرند و این چنین تا آخرین لحظه، فوتبالیها را سردرگم نکنند.
مسئولان سازمان لیگ در شرایط فعلی، فقط یک نگرانی بزرگ دارند و آن «تمام شدن» این فصل از لیگ برتر است. آنها به جای اینکه به سلامتی مردم کشور اهمیت بدهند، تنها در فکر این هستند که بازیها را به هر قیمتی برگزار کنند. معلوم نیست چرا این مدیران، تصور میکنند که برای مردم، فوتبال از هر چیزی مهمتر است. معلوم نیست که آنها چرا تصور میکنند که مردم به فوتبال، بیشتر از سلامتی اعضای خانواده خود اهمیت میدهند. وقتی ظرف چند روز انتشار کرونا در ایران هشت نفر جانشان را از دست دادهاند، اصلا چه اشکالی دارد مسابقههای این فصل لیگ برتر ناتمام بماند؟ چه اشکالی دارد که ما میزبان دیدارهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا نباشیم؟ چه اشکالی دارد که به جای ایران، در یک کشور دیگر از هنگکنگ میزبانی کنیم؟ چه اشکالی دارد لیگ برتر به جای اردیبهشت، در تابستان به پایان برسد؟ هیچ مسابقه فوتبالی در دنیا وجود ندارد که از سلامتی یک انسان مهمتر باشد. لیگ برتر که هیچ، حتی اگر پای فینال جام جهانی هم وسط باشد، باز هم نباید سلامتی دیگران را با تهدید روبهرو کرد. لیگ نوزدهم تا امروز، هرگز آنقدر تماشایی نبوده که کسی به خاطر دیدن آن، جانش را به خطر بیندازد. شاید وقتش رسیده که مدیرها دست از تکذیب و تایید دائمی بردارند و همه مسابقهها را بدون درنگ برای مدتی لغو کنند. آن وقت دیگر باشگاهها نیز به این شکل روبهروی هم قرار نخواهند گرفت و چنین جنگهای عجیبی را تجربه نخواهند کرد.
وقتی در کشوری مثل ایتالیا که تنها یک نفر در آن بر اثر بیماری کرونا درگذشته، چند مسابقه مهم و کلیدی لغو میشود، چرا در کشوری مثل ایران که رتبه دوم مرگ و میر ناشی از این ویروس در دنیا را دارد، بازیهای فوتبال باید به هر قیمتی برگزار شود؟
سکانس آخر همه ماجراهای زشت نقش جهان، دعوای لفظی سرمربی یک تیم با سرپرست تیم دیگر روی آنتن تلویزیون است. جنگی سخیف با کلیدواژههایی مثل «شب زندهداری» و «سواد». آن هم از چهرههایی که بازیکن سابق تیم ملی بودهاند و سالهای سال در سطح اول فوتبال ایران حضور داشتهاند. این حکایت آشنای فوتبالفارسی هست. آنجا که همه با هم میجنگند، حتی بدون آنکه علت را بدانند.
دیدگاه تان را بنویسید