استوکس؛ اشتباه نابخشودنی مدیران پرسپولیس
شهرآشوب!
آریا رهنورد
پیشبینیاش چندان دشوار نبود که آنتونی استوکس، دیگر دوبی را به مقصد تهران ترک نکند. او با بهانهای دروغین از باشگاه مرخصی گرفت و در یکی از فشردهترین مقاطع تقویم فصل، دیگر در تمرینهای تیم آفتابی نشد. وقتی استوکس با تیم از دوبی برنگشت، خیلی از هوادارها و خیلی از خبرنگارها، میدانستند که دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود اما ظاهرا مدیران باشگاه، هیچ شناختی از این فوتبالیست نداشتند و به همین سادگی، او را در دوبی گذاشتند تا به جای فوتبال، سرگرم تفریحهای روزمره خاص خودش باشد. پرونده استوکس و پرسپولیس، خیلی زود بسته شد. بدون گل، بدون حضور فیکس در ترکیب و بدون حتی چند دقیقه درخشش. حتما یادتان هست که آنتونی استوکس، چطور به پرسپولیس آمد. مدیرعامل باشگاه برای خودنمایی از خرید این بازیکن، قوانین تلویزیون را زیر پا گذاشت، روی آنتن زنده با موبایل صحبت کرد و خبر جذب استوکس را به مجری برنامه شبکه یک داد. آقای مدیر طوری رفتار میکرد که انگار با لئو مسی برای پرسپولیس قرارداد بسته است. همان مدیر اما امروز کجاست؟ چرا از هوادارها عذرخواهی نمیکند؟ چرا اشتباهش را در خرید یک بازیکن بینظم نمیپذیرد؟ چرا اقرار نمیکند که اعتماد به یک فوتبالیست همیشه بینظم، یک خودکشی بزرگ برای پرسپولیس بوده است؟ این هم از طنزهای روزگار است که باشگاه پرسپولیس، استوکس را به کمیته انضباطی باشگاه واگذار کرده است. بازیکنی که پس از مرخصی به ایران برنگشته و اصلا قصد بازگشت به ایران را ندارد، چطور ممکن است در جلسه کمیته انضباطی قرمزها حاضر شود؟ همه جای دنیا، طوری با مهرههای جدید قرارداد امضا میکنند که حتی یک نفسِ خارج از چارچوب قانونی باشگاه، برای این بازیکنها جریمه به همراه داشته باشد اما بدون تردید، کوچکترین ملاحظهای از سوی باشگاه در قرارداد رسمی با یکی از بینظمترینهای تاریخ فوتبال، لحاظ نشده است. یک روز قبل از پیوستن رسمی آنتونی استوکس به پرسپولیس، یحیی اعلام کرد که مخالفتی با عدم جذب این بازیکن ندارد اما باشگاه بدون توجه به حرف مربیاش، خودسرانه به روند مذاکرات با مرد ایرلندی ادامه داد. استوکس قبل از پیوستن به پرسپولیس، قسط اولش را هم دریافت کرد. حتی اگر باشگاه مجبور نباشد بقیه مبلغ قرارداد او را بدهد، دیگر در هیچ شرایطی نمیتواند دلارهای از دست رفته با قسط اول را جبران کند. آنتونی حتی به اندازه «یک دلار» برای پرسپولیس ندرخشید. یک ضربه ایستگاهی به نزدیکیهای دروازه استقلال، تنها یادگاری بازیکن بداخلاقی است که نه برای پرسپولیس گل زد و نه حتی یک بازی فیکس برای این باشگاه انجام داد. بهانه «کرونا» برای نیامدن به ایران از سوی او نیز در نوع خودش حیرتانگیز به نظر میرسد. چراکه همزمان با ادا و اصول این بازیکن، شیخ دیاباته راهی تهران شد و بدون هیچ مشکلی در اردوی استقلال حضور پیدا کرد. خرید استوکس، یک فرصت نقل و انتقالاتی باشگاه پرسپولیس را سوزاند. مدیران باشگاه باید بپذیرند که در این مورد، یک گاف بزرگ دادهاند و مرتکب یک خطای نابخشودنی شدهاند. آنها چطور نمیدانستند که استوکس سابقه یک عمر ناسازگاری با باشگاههای مختلف را در کارنامه دارد؟ آنها چطور توقع داشتند که استوکس یک شبه در ایران تغییر کند؟ مگر استوکس همان بازیکنی نبود که پس از رسیدن به صدر جدول گلزنان لیگ برتر و درخشش در لباس تراکتورسازی، در یک قدمی بازگشت به تیم ملی ایرلند قرار داشت اما ناگهان غیب شد و دیگر تا مدتها باشگاه هیچ خبری از او نداشت؟ کسی که به چنین موقعیت ممتازی در زندگی ورزشیاش پشت میکند، چرا نباید ناگهان قید پرسپولیس را هم بزند؟ اصلا چطور میشود به بازیکنی اعتماد کرد که خداوندگار بینظمی و زدن سازهای ناکوک است؟ چطور میتوان به طرف بازیکنی رفت که به لحاظ روحی، برای فوتبال ساخته نشده و عملا با گرفتن قسط اول از باشگاهها، از آنها کلاهبرداری میکند؟ پرسپولیس در شرایطی به سراغ جذب آنتونی استوکس رفت که هنوز بدهکاری زیادی به بازیکنانی مثل بشار رسن داشت. باشگاه به همین سادگی به مهرههایی که در سختترین روزها برای تیم جنگیده بودند پشت کرد تا سروصدای خرید مهاجم ایرلندی را به راه بیندازد. جذب استوکس در عین بدهکار بودن به بشار و چند ستاره دیگر، اوج قدرنشناسی باشگاه را به نمایش گذاشت و حتی رختکن تیم را نیز تحت تاثیر قرار داد. با وجود بدقولیهای ادامهدار باشگاه، بشار رسن حاضر به جدایی از پرسپولیس نشد و مثل همیشه با نظم و انضباط، در جلسههای تمرینی تیم حضور پیدا کرد. باشگاه اما با یک اشتباه محاسباتی دیگر، بازیکنی را به خدمت گرفت که هرگز نمیتواند به صورت «تمام وقت» در یک تیم فوتبال به میدان برود و همواره در انتظار فرصتی برای بهانهجویی و جدایی است. با این چرخه معیوب مدیریت در فوتبال ایران، باز هم بازیکنانی مثل استوکس در این فوتبال آفتابی خواهند شد. مهرههایی مثل جاسم کرار، هوار ملا محمد، ابراهیم توره و ... که همه میدانند در بهترین و خوشبینانهترین حالت «رفیق نیمهراه» تیم هستند. همه میدانند که دائما برای تیم حاشیه میسازند و جو رختکن را به هم میریزند اما باز هم برای خرید آنها اقدام میکنند. این نفرات، همیشه مبالغی حرفهای برای رفتاری به غایت غیرحرفهای دریافت کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید