درباره یحیی و قرعه جهنمی شروع فصل
پستچی سه بار در نمیزند!
آریا رهنورد
کار یحیی گلمحمدی در پرسپولیس، با قرعهای جهنمی آغاز خواهد شد. برنامه بازیهای این تیم در شروع نیمفصل دوم، بیش از حد دشوار به نظر میرسد. هیچکس انتظار ندارد پرسپولیس، برنده این دیدارها باشد اما شاید نتایجی که در این مسابقهها به دست میآیند، تا حدودی سرنوشت تیم قهرمان این فصل را روشن کنند. هواداران پرسپولیس در انتظار عبور تیمشان از تونل وحشت هستند. مسیری که میزان آمادگی یحیی و تیمش در شروع نیمفصل دوم را محک خواهد زد و این تیم را با یک چالش جدی روبهرو خواهد کرد.
پس از برگزاری چند مسابقه دوستانه، اولین رونمایی رسمی از پرسپولیس یحیی، ششم بهمنماه خواهد بود. جایی که این مربی و تیمش در ورزشگاه آزادی، روبهروی تراکتورسازی تبریز قرار میگیرند. تراکتور در نیمفصل او، تیم پرنوسانی بوده اما با ورود مربی جدید، فراتر از حد انتظار نتیجه گرفته و مهرههای پرتجربهای را نیز در اختیار دارند که میتوانند برای پرسپولیس دردسر درست کنند. 6 روز بعد، نوبت به یک جدال نفسگیر دیگر میرسد. این بار دراگان اسکوچیچ و شاگردها در آبادان میزبان پرسپولیس خواهند بود. نفت آبادان بهترین نیمفصلش را در تاریخ لیگ برتر تجربه کرده و از آنجایی که در این فصل دو بار به پرسپولیس باخته، انگیزههای زیادی برای انتقام گرفتن از این رقیب دارد. پنج روز بعد از این مسابقه، نوبت به برگزاری دربی تهران از راه خواهد رسید. بدبیانهترین حالت، این است که پرسپولیس در هر دو مسابقه شکست بخورد و بدون امتیاز به استقبال شهرآورد برود. در این صورت باختن برابر رقیب سنتی، خیلی زود یحیی را به طرف بنبست هدایت خواهد کرد. حریف بعدی قرمزها در لیگ برتر، سپاهان اصفهان است و این مسابقه، در ورزشگاه نقشجهان برگزار خواهد شد. اگر نمایندههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا ماندگار شوند، بین دو نبرد با استقلال و سپاهان، پرسپولیس باید دو دیدار سخت را با الشارجه و الدحیل پشت سر بگذارد. الدحیل همان تیمی است که در زمستان، ماریو مانژوکیچ را به خدمت گرفته و صاحب خط حملهای آتشین شده است. چهار روز پس از مسابقه با سپاهان نیز، تیم سابق یحیی یعنی شهرخودرو در مقابل قرمزها صف خواهد کشید. در واقع پرسپولیس یحیی در 32 روز «هفت مسابقه» انجام خواهد داد. آنها به طور میانگین هر چهار و نیم روز، باید یک بازی نفسگیر انجام بدهند و همه این نبردها را نیز روبهروی تیمهای قدرتمند و مدعی برگزار خواهد شد. پس از آن، به مرور زمان برنامه پرسپولیس خلوتتر و سبکتر میشود. گابریل کالدرون نیز در شروع فصل، این شرایط سخت را تجربه کرد. تیم او در دیدارهای نزدیک به هم، به تراکتور، سپاهان و شهرخودرو باخت اما پیروزی برابر رقیب دیرینه، این شانس را به کالدرون داد که با وجود همه آن شکستها روی نیمکت دوام بیاورد. حتی با وجود آن نتایج بد، این تیم در نهایت صدرنشین جدول لیگ شد. پس یحیی هم در صورت نتایج بد هفتههای ابتدایی، همچنان شانس نجات تیمش از بحران را دارد اما نباید فراموش کرد که در نیمفصل دوم، همه چیز متفاوتتر است و از دست دادن هر امتیاز در آن، عواقب جدیتری برای یک مربی به دنبال دارد.
یحیی گلمحمدی به عنوان یک مربی «فنی» در فوتبال شناخته میشود اما قاطبه منتقدان او، باور دارند که تاکتیکهای این مربی در جدال با سرمربیان «بزرگ» و پرتجربه، قفل میکند و نتیجه نمیدهد. یحیی فصل گذشته روی نیمکت پدیده مشهد، اصلا مقابل «برانکو» موفق نبود و دو بار در لیگ برتر و یک بار در جام حذفی، شکست را روبهروی این مربی پذیرفت. تیمهای گلمحمدی، معمولا فوتبال جذاب و رو به جلویی بازی میکنند، زیر توپ نمیکشند و نمایش مدرنی را ارائه میدهند اما این به تنهایی برای یک مربی کافی نیست. در کارنامه کاری مرد شماره یک این روزهای پرسپولیس، جای خالی «قهرمانی لیگ» احساس میشود. او با نفت تهران نتایج خوبی به دست آورد، با ذوبآهن دو بار به قهرمانی جام حذفی رسید و در فوتبال مشهد نیز، شمایل یک مربی مستعد موفقیت را بروز داد اما در هیچکدام از این تیمها، روی سکوی اول لیگ قرار نگرفت. او برای تثبیت شدن به عنوان یک مربی بزرگ و کاربلد، باید این حسرت را برای همیشه به پایان برساند. به نظر میرسد خود یحیی بیشتر از پرسپولیس، به قهرمانی در این فصل از رقابتهای لیگ برتر نیاز دارد!
سرمربی این روزهای پرسپولیس، یک بار فرصت ماندن و درخشیدن در این باشگاه را با چند اشتباه ساده از دست داد. شاید اگر او رابطهاش با مهدی مهدویکیا را مدیریت میکرد و در دیدار نهایی جام حذفی با سپاهان نیز تعویضهای مناسبتری انجام میداد، در پایان آن فصل هرگز خبری از جدایی در کار نبود اما گلمحمدی نتوانست در باشگاه دوام بیاورد. او سالها صبر کرد و بالاخره توانست به همان موقعیت دلخواه در مربیگری برگردد. یحیی یک بار همه چیز را جبران کرده و حالا صاحب شانس دوم شده اما حتما خوب میداند که اگر این فرصت هم از دست برود، شاید شانس سوم دیگر هیچوقت برای او اتفاق نیافتد.
دیدگاه تان را بنویسید