فوتبالی که رو به جلو نمیرود
چالش ۱۰ ساله!
پایان سال 2019، به معنای پایان یک دهه میلادی است. به همین خاطر بسیاری از فوتبالیستها، تصاویری از خودشان در شروع و پایان این دهه منتشر کردهاند و بسیاری از باشگاهها نیز افتخاراتشان را در شروع و پایان دهه به نمایش گذاشتهاند تا «تفاوت»ها را در این 10 سال به رخ بکشند. در فوتبال ایران اما چنین چالشی، نتیجه چندان امیدوارکنندهای به دنبال نخواهد داشت. چراکه در 10 سال گذشته، پیشرفت خاصی در این فوتبال اتفاق نیفتاده است. تیم ملی در این یک دهه، «سه بار» در جام ملتهای آسیا به میدان رفته و حتی نتوانسته به دیدار نهایی راه پیدا کند. در واقع در همه این 10 سال، هیچ قدم بلندی برای شکسته شدن این طلسم بزرگ وجود نداشته است. در نقطه مقابل تیم ملی، قطریها هستند که در شروع دهه استعدادهای جدیدی را در کمپ اسپایر شناسایی کردند و در پایان این دهه میلادی، با همان استعدادها قهرمانی آسیا را به دست آوردند. پیش از شروع این 10 سال، باشگاههای ایرانی هرگز قهرمان «فرمت جدید» لیگ قهرمانان آسیا نشده بودند و این حسرت، هنوز هم ادامه دارد. حتی رسیدن پرسپولیس به دیدار نهایی نیز، یک تیم ایرانی را روی سکوی اول این رقابتها قرار نداده است. پیش از این 10 سال، ایران هرگز به دور دوم جام جهانی صعود نکرده بود و این روند، همچنان ادامه دارد. پیش از این 10 سال، ایران بازنده همه پروندههای شکایت فیفا بود و این اتفاق همچنان دائما روی دور تکرار است. پیش از این 10 سال، مساله حق پخش در فوتبال ایران حل نشده بود و این مساله همچنان لاینحل باقی مانده است. پیش از این 10 سال، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس فقط «شعار» بود و هنوز هم وزارت ورزش، وعده «آینده» را برای چنین کاری میدهد. پیش از این 10 سال، مربیان و بازیکنان خارجی با نارضایتی و شکایت از فوتبال ایران میرفتند و هنوز هم در روی همین پاشنه میچرخد. پیش از این 10 سال، همه تیمها شبانهروز به داوری اعتراض داشتند و این اتفاق هم حتی ذرهای تغییر نکرده است. وقتی فرهنگ فوتبال تغییر نمیکند، وفتی فوتبال قدمی رو به جلو برنمیدارد، وقتی هیچ تحولی در فضای مدیریت شکل نمیگیرد، طبیعتا «نتایج» هم نباید تغییر کنند. این داستان تکراری فوتبال ایران است. فوتبالی که رو به جلو نمیرود و حتی در مواردی، عقبگرد هم میکند. فوتبالی که ممکن است با فرمول خاص یک مربی، برای یک یا چند مسابقه در جام جهانی بدرخشد اما درخشش آن هرگز به یک روند ثابت تبدیل نمیشود. اگر از همین حالا شروع نکنیم، در پایان دهه بعدی هم اوضاع به همین منوال خواهد بود. اگر از همین حالا، برنامه مشخصی برای این 10 سال نداشته باشیم، در پایان دهه بعدی باز هم مشغول شمردن شکستها و ناکامیهایمان هستیم. در فوتبالی که مدیرانش «بیانیه« نوشتن را مفیدتر از «برنامه» نوشتن میدانند، انتظار پیشرفت حرف گزافی به نظر میرسد. در این فوتبال، همه دههها با شکست شروع میشوند و با شکست به پایان میرسند. در این فوتبال، مدیران مقابل تغییر و نتایج مقابل موفقیت، مقاومت میکنند!
دیدگاه تان را بنویسید