روایتی از نیمکتهای لرزان لیگ برتر نوزدهم
پنچ به اضافه سه!
آریا طاری
لیگ نوزدهم، یکی از پرتغییرترین فصلها در همه ادوار لیگ برتر بوده است. تا همینجا تقریبا یکسوم تیمها سرمربیشان را عوض کردهاند و ممکن است این آمار در تعطیلات نیمفصل، بیشتر هم بشود. همه جای دنیا پنجره نقل و انتقالاتی زمستان، فرصتی برای رقم زدن چند تغییر معدود به شمار میرود اما در فوتبال ایران اساسا در این پنجره، زلزلههایی بزرگ در باشگاهها رخ میدهد. تا زلزلههای جدید، زمان زیادی باقی نمانده است. به نظر میرسد وضعیت نیمکتها در شروع نیمفصل دوم، با شروع فصل کاملا متفاوت خواهد بود.
این حجم از تغییر روی نیمکتهای لیگ برتری، فقدان «ثبات» در فوتبال ایران را آشکار میکند. از یک طرف باشگاهها خیلی زود دست از اعتماد به سرمربیشان برمیدارند و به اصطلاح خودشان «شوکدرمانی» میکنند و از سوی دیگر مربیان نیز علاقه چندانی ندارند که در درازمدت، در یک باشگاه ماندگار شوند. در شروع لیگ برتر نوزدهم، این «تازهواردها» بودند که به ترکیب نیمکتشان دست زدند. عبدا... ویسی که شاهین را به لیگ برتر آورده بود، پس از تنها چند هفته نیمکت این باشگاه را ترک کرد. برخلاف وعدههای شهرداری بوشهر، این تیم اصلا برای لیگ برتر بسته نشد و ابزار کافی را در اختیار نداشت. حتی پس از برکناری ویسی و جذب سرمربی خارجی، باز هم شاهین از انتهای جدول تکان نخورده و همچنان قعرنشین لیگ برتر به شمار میرود. مدتی کوتاه پس از شاهین، گل گهر سیرجان نیز وینگو بگوویچ را برکنار کرد. شکست در تهران برابر استقلال، به معنای پایان دوران کاری وینگر در باشگاه گلگهر بود. مجید جلالی در این باشگاه، جانشین مرد کروات شد و البته تا پایان نیمفصل نتایج خوبی به دست نیاورد. با وجود باقیماندن در منطقه سقوط، سیرجانیها بالاخره اولین پیروزیشان در لیگ را جشن گرفتند. تراکتورسازی تبریز نیز خیلی زود با مصطفی دنیزلی به بنبست رسید. با وجود در اختیار داشتن گرانترین ترکیب فصل، تراکتور در هفتههای سرنوشتساز لیگ نتایج خوبی به دست نیاورد. با این وجود آنها دنیزلی را در شرایطی برکنار کردند که هنوز فاصله چندانی با ردههای بالای جدول نداشتند. آنچه در تبریز برای مرد ترک تبار اتفاق افتاد، ادامه همان روند بیثباتی در باشگاه تراکتورسازی بود. باشگاهی که هزینههای زیادی انجام میدهد اما به خاطر نداشتن ثبات، نتایج مطلوبی را تجربه نمیکند. پس از این سه باشگاه، دو تیم دیگر نیز سرمربیشان را تغییر دادند. علیرضا منصوریان از ذوبآهن جدا شد و فراز کمالوند نیز از هدایت پارس جنوبی جم استعفا کرد. در واقع تا امروز از 16 تیم حاضر در لیگ، پنج تیم به صورت قطبی مربیشان را عوض کردند. آماری که با توجه به استانداردهای روز فوتبال دنیا، کاملا بالا به نظر میرسد.
بازیهای برگزارشده با نیمکتهای بلاتکلیف و تیمهای بدون مربی، امسال به شکل قابلتوجهی بالا بوده است. بحرانهای مالی در لیگ، شرایطی را به وجود آورده که تیمها در انتصاب سرمربی جانشین، عجلهای به خرج ندهند. شاید باورنکردنی باشد اما همین حالا به جز شاهین و گلگهر، هیچکدام از تیمهای دیگر پس از برکناری مربی به سراغ یک گزینه دائمی نرفتهاند. درواقع ذوبآهن، پارس جنوبی جم و تراکتورسازی همچنان با سرمربی موقت به کار ادامه میدهند. به جز این سه تیم، تکلیف چند نیمکت دیگر نیز همچنان نامعلوم است. استقلال در سه بازی گذشته، سرمربی نداشته و استراماچونی تیم را با ساعت هوشمند از راه دور هدایت کرده است. هنوز هیچکس نمیداند که چه سرنوشتی در انتظار استراماچونی خواهد بود. بعید به نظر میرسد که این مربی دیگر به ایران برگردد اما هنوز در بین هوادارها، بارقههای امیدی برای بازگشت مرد ایتالیایی وجود دارد. به جز استقلال که همچنان بدون سرمربی به کار ادامه میدهد، نفت مسجدسلیمان نیز به احتمال زیاد مهدی تارتار را از دست خواهد داد. تارتار رسما اعلام کرده که ماموریتش در باشگاه نفت به پایان رسیده و دیگر روی نیمکت این باشگاه دیده نخواهد شد. حتی در صنعت نفت آبادان نیز اوضاع درست به همین منوال است. اسکوچیچ بهترین نیمفصل تاریخ این باشگاه را رقم زده اما با توجه به شرایط ناامیدکننده مالی، به جدایی از این باشگاه فکر میکند. اگر اسکوچیچ در آبادان ماندگار شود، این تیم حتی میتواند برای سهمیه مبارزه کند اما جدایی او، شانس رقم زدن یک فصل رویایی را از برزیلیهای لیگ برتر خواهد گرفت.
مربیگری در لیگ برتر ایران، به یک شغل کاملا کوتاهمدت تبدیل شده است. حالا باید به همه مشکلات قبلی، دردسرهای مالی و مسائل مربوط به انتقال پول به مربیان خارجی را نیز اضافه کرد. موضوعی که موجب میشود روابط میان باشگاهها و مربیان غیرایرانی به سرعت تیره و تار شود. با این روند، احتمالا به زودی در لیگ نوزدهم، تیمی باقی نخواهد ماند که با تصمیم مدیرانش و یا به اجبار، سرمربیاش را تغییر نداده باشد. در فوتبالی که ثبات را گم کرده، سخت میتوان از «آینده» حرف زد. فوتبالی که در آن هر روز میتواند آخرین روز یک مربی خارجی باشد، توان رقابت با صیادان مانژوکیچ و ژاوی را نخواهد داشت!
دیدگاه تان را بنویسید