فصل تغییر چهره!

آریا طاری

در اینکه مدیران استقلال «مقصران اصلی» ترک ایران توسط استراماچونی هستند، تردیدی وجود ندارد. در اینکه مدیران وقت باشگاه نباید اجازه می‌دادند چنین اتفاقی رقم بخورد هم شکی نیست. حتی شکی نیست که عملکرد ضعیف چهره‌هایی مثل خلیل‌زاده، در ناکامی باشگاه برای بازگرداندن استراماچونی سهم زیادی داشته است. علاوه بر این، تحریم‌های بانکی و مالی نیز نقش خودشان را در این ماجرا بازی کرده‌اند اما یک نکته مهم را نیز نباید به سادگی نادیده گرفت. به نظر می‌رسد خود استراما هم دیگر رغبتی برای بازگشت به فوتبال ایران ندارد. البته که این مربی باید حق قانونی‌اش را طلب کند اما اینکه او بخشی از حقوقش را دریافت کرده و باز هم از بازگشت به ایران امتناع می‌کند، اصلا نشانه خوب و امیدوارکننده‌ای نیست. در واقع به نظر می‌رسد باشگاه در مواجهه با این مربی، به یک بن‌بست تمام‌عیار رسیده است. مدیران استقلال توقع داشتند پرداخت بخشی از مطالبات استرا، او را به لیگ برتر برگرداند اما برخلاف تصور اولیه آنها، سفر مرد ایتالیایی به تهران هرگز انجام نشد. حالا که او با وجود دریافت این پول به تهران برنگشته، اصلا چه تضمینی وجود دارد که در صورت دریافت همه مطالباتش در پایان فصل، به ایران برگردد؟ اصلا چرا در شرایطی که تنها یک نیم‌فصل از لیگ سپری شده، استراما باید حقوقش را تا پایان فصل دریافت کند؟ باشگاه باید همه این سوال‌های بزرگ را در نظر بگیرد اما به صورت موازی، به این موضوع مهم نیز توجه کند که هوادارها همچنان خواهان بازگشت استراماچونی هستند. البته که رفتارهای استراماچونی در روزهای گذشته، نظر گروهی از هواداران استقلال را تغییر داده اما آنها نگران هستند که باشگاه در صورت جدایی مرد ایتالیایی، به سراغ یک گزینه امتحان‌پس‌داده و شکست خورده برود. رویارویی با این معادله بزرگ، شرایط سختی را برای استقلال رقم زده است. با این حال مدیران باشگاه تنها دو راه منطقی در پیش دارند. اول اینکه همه شرایط مدنظر استراما را فراهم کنند و او را به هر قیمتی که شده به تهران بیاورند و دوم، اینکه با مذاکره با یک مربی خوب و یک گزینه هیجان‌انگیز، ترسیم متفاوتی از آینده باشگاه بدون این مربی داشته باشند. هر تصمیم دیگری در این ماجرا، به یک شکست بزرگ منتهی خواهد شد. برخلاف آن‌چه با آب و تاب در رسانه‌ها گفته می‌شود، بسیاری از شروط مدنظر استراما نسبت چندانی با ترکمانچای ندارند. این حق یک مربی است که باشگاه هزینه بلیت پرواز و اقامتش را به صورت تمام و کمال پرداخت کند. تا اینجا مشکلی نیست اما درخواست 900 هزار یورویی از استقلال برای نقل و انتقالات از سوی مرد ایتالیایی، آن هم برای تیمی که نهایتا می‌تواند یک بازیکن خارجی غیرآسیایی جذب کند، باورنکردنی به نظر می‌رسد. طبیعتا باشگاه در شرایط فعلی، توانایی پرداخت چنین رقم‌هایی را ندارد. حتی اگر چنین ادعایی صحت نداشته باشد، ماجرای درخواست تمام مبلغ قرارداد به صورت یکجا نیز اصلا «حرفه‌ای» به نظر نمی‌رسد. حتی گواردیولا، کلوپ و مورینیو نیز قبل از پایان یک فصل، دستمزدشان را به صورت تمام و کمال دریافت نمی‌کنند. واضح است که باشگاه استقلال نیز نباید چنین قصدی در سر داشته باشد. علاوه بر این‌ها، اینکه کادر ایتالیایی استقلال بتواند هر وقت که خواست تهران را ترک کند و بدون نیاز به اجازه باشگاه به ایتالیا برگردد هم کاملا عجیب و غیرحرفه‌ای به نظر می‌رسد. با این وضعیت اگر حتی استراماچونی به تهران برگردد، دیگر آن مربی پرانگیزه سابق نخواهد بود. درخواست‌های جدید آقای مربی، شاید همه چیز را در مورد او بازگو می‌کند. او یک مربی شکست‌خورده و ارزان‌قیمت بود که به اولین پیشنهاد حرفه‌ای پاسخ مثبت داد و راهی استقلال شد. استراما در فوتبال ایران متوجه شد که مربیان خارجی، دستمزد بیشتری دریافت می‌کنند و از آن‌جایی که با چند پیروزی متوالی به «محبوبیت» نیز رسید، به دنبال عوض کردن همه شرایط قراردادش رفت. دوران انتظار او برای دریافت حقوق از باشگاه اما کمی بیشتر از حد انتظار طول کشید و احتمالا این وسط چند پیشنهاد هم از سوی لیگ‌های عربی مطرح شد. حالا که استراماچونی می‌دانست در صورت بازگشت به فوتبال ایران با توجه به درگیری‌های رختکن و نتایج بد این روزهای تیم کار بسیار سختی دارد، تصمیم گرفت همه حقوقش را به صورت یکجا تا پایان فصل از باشگاه بخواهد که دیگر خطری تهدیدش نکند! 

رفتارهای استراماچونی در روزهای گذشته، نظر گروهی از هواداران استقلال را تغییر داده اما آنها نگران هستند که باشگاه در صورت جدایی مرد ایتالیایی، به سراغ یک گزینه امتحان‌پس‌داده و شکست خورده برود. رویارویی با این معادله بزرگ، شرایط سختی را برای استقلال رقم زده است

از طنزهای تلخ روزگار، همین بس که مدیران استقلال در روزهای التهاب باشگاه، وعده جذب مسی 37 ساله را می‌دهند. به جای این وعده‌های عوام‌فریبانه، آنها باید سرنوشت نیمکت‌شان را روشن کنند. آبی‌ها خوش‌شانس بودند که دیدار حساس‌شان با سپاهان لغو شد اما راهی که آنها این روزها در پیش گرفته‌اند، سرانجامی به جز ناکامی ندارد.