خداحافظی میکنند، سنگباران میکنیم!
داستان یک تفاوت
اونای امری از آرسنال «اخراج» شد و تیم را ترک کرد. او این اواخر با چند بازیکن اختلافنظر داشت و هوادارها نیز دائما در استادیوم او را به جدایی از باشگاه ترغیب میکردند. با این وجود وقتی حکم اخراج از راه رسید، نه خبری از جملات تند و کنایهآمیز بود و نه خبری از بیانیهنویسی و مصاحبه در رسانهها. داوید لوییز به نمایندگی از بازیکنها از زحمات امری تشکر کرد و از او بابت نمایش ضعیف مهرههای تیم عذر خواست. امری نیز در نامهای جالب توجه به هواداران آرسنال، احساساتش را با آنها در میان گذاشت:«از اعماق قلبم از همه ممنونم که کمک کردید تا عظمت باشگاهی مثل آرسنال را درک کنم. هیچ چیز را بیشتر از این دوست نداشتم که برای تیم شما، نتایج بهتری به دست بیاورم.» جدایی میتواند به همین اندازه «زیبا» و دلچسب باشد. جدایی، میتواند به همین اندازه شأن مربی و باشگاه و هوادارانش را حفظ کند. مدت کوتاهی قبل نیز مائوریتسیو پوچتینو به همین شیوه از باشگاه تاتنهام جدا شد و با همه بازیکنان و مدیران باشگاه و هوادارها، خداحافظی کرد. همه مربیها بالاخره یک روز به پایان کارشان در یک باشگاه میرسند. هیچ دلیلی ندارد که در پایان کار آنها، دعوا و درگیری جای جدایی مسالمتآمیز را بگیرد.
در فوتبال ایران؛ اساسا هیچکس «خداحافظی کردن» را بلد نیست. پرسپولیسیها با برانکو، بهترین نتایج تاریخشان را به دست آوردند و در سه دوره پیاپی از لیگ برتر، غوغا کردند اما این مربی بدون حتی یک خداحافظی ساده، از باشگاه جدا شد. نه پرسپولیسیها تلاشی برای رقم زدن یک خداحافظی باشکوه با این مربی رقم زدند و نه خود مرد کروات تلاش کرد تا روند مثبتتری را برای جدایی از باشگاه انتخاب کند. درک این تفاوت بزرگ میان فوتبال ایران و اروپا، اصلا کار سختی نیست. مدیران باشگاه میتوانند حکم اخراج سرمربیشان را صادر کنند، مربیها میتوانند تصمیم به جدایی از تیم بگیرند و این دو گروه، میتوانند الزاما «دشمن» هم نباشند و رابطه خوبی با هم برقرار کنند. حتی اگر اختلافهای درونی در یک مجموعه وجود دارد، دلیلی ندارد که همه هوادارها و رسانهها در جریان همه چیز قرار بگیرند. در اروپا مربیها با حالتی محترمانه و شیک، یک تیم فوتبال را ترک میکنند. در ایران اما مربیها و مدیرها دست از سنگباران کردن هم برنمیدارند. تصور کنید در فوتبال اروپا، مردی که سه قهرمانی متوالی با یک باشگاه داشته مدتهاست حقوقش را دریافت نکرده و توانسته باشد قراردادش را یک طرفه فسخ کند، یا تصور کنید یک مربی دیگر پس از برکناری با پسرش به جلسه تمرینی تیم برود و نگهبان زمین تمرین، مانع ورود او شود و او با گوشی موبایل، از همه چیز فیلم بگیرد. «احترام گذاشتن» نه نیاز به پول زیادی دارد و نه فرمول خاص و ویژهای را میطلبد. احترام گذاشتن، به سادگی اتفاق میافتد اما در فوتبال ایران، سالهاست که این موضوع به سادگی نادیده گرفته میشود. بحران اخلاقی در این فوتبال را باید کاملا جدی گرفت. بحرانی که در بزنگاهها کاملا نمایان میشود و خودش را نشان میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید