مروری بر مصاحبههای زشت دو مدیر
دعوای زرگری!
هفته پیش بود که مدیرعامل سپاهان در یک اظهارنظر عجیب و غیرمرتبط با مسئولیتش، دست روی آپشنهای 50 میلیاردی قرارداد 6 بازیکن پرسپولیس گذاشت. مطرح کردن چنین صحبتی در این مقطع از فصل، کمی عجیب به نظر میرسید. بلافاصله پرسپولیسیها نیز دست به کار شدند و با کلیگویی، تلاش کردند تا پاسخ مدیرعامل باشگاه رقیب را بدهند و این تیم را متهم به بستن قراردادهای نجومی کنند. در این دعوای زرگری، «فوتبال» عملا نقشی ندارد. یک طرف ماجرا، سپاهانیها هستند که در همه ادوار لیگ وضعیت مالی قابل توجهی داشتهاند. به لطف کارخانه بزرگ فولاد مبارکه، پرداخت دستمزدها در این باشگاه هرگز به تعویق نمیافتد و آرامش مالی، همیشه در سپاهان برقرار است. ظاهرا رییس باشگاه سیاست فرار رو به جلو را برای خودش در نظر گرفته است. طبیعتا در تیم او قراردادهای ارزانقیمتی با کیروش استنلی، ولادیمر کومان، گئورگی گولسیانی و سایر ستارهها امضا نشده است. آنها یکی از گرانقیمتترین تیمهای این فصل لیگ هستند اما همچنان اصرار دارند حواس دیگران را به تیمهای دیگری معطوف کنند. امیرقلعهنویی نیز در فصل گذشته، چنین نقشهای را در پیش گرفته بود و دائما از رقبای «صد میلیاردی» برای «سپاهان کمهزینه» حرف میزند. در نقطه مقابل این دعوا نیز، باشگاهی وجود دارد که متخصص خرید خارجیهای بنجل است. باشگاهی که به مهره کمارزشی مثل جونیور براندائو، رقمی نجومی پرداخت کرده و اساسا در پول هدر دادن، کمنظیر به نظر میرسد. هیچ اشکالی ندارد که ستارههایی مثل بیرانوند، پول زیادی از باشگاه دریافت کنند. چرا که آنها در حساسترین روزها به کمک تیم میآیند و گرههای زیادی را باز میکنند. پرداخت رقم سنگین به مهرههایی مثل براندائو اما، چیزی به جز اتلاف منابع مالی نیست.
سپاهان و پرسپولیس «خصوصی» نیستند. هر دو از منابع دولتی و پول بیتالمال تغذیه میکنند و هر دو به جای قرار دادن انگشت اتهام روی هم، باید پاسخگوی هزینههایشان باشند. مدیرعامل سپاهان به جای افشای قراردادها در باشگاه رقیب، باید شفاف توضیح بدهد که تیمش را با چه بودجه و چه هدفی بسته است.
اگر باشگاه با صرف آن بودجه به هدف تعیین شده نرسد، طبیعتا این مدیر دیگر نباید جایی در مجموعه سپاهان داشته باشد. مدیرعامل پرسپولیس نیز به جای دست به بیانیه شدن و پاسخ دادن به یک کری، باید پاسخگوی هواداران تیم خودش و سوالهایی بیپایان در مورد شرایط مالی باشگاه باشد. دعواهایی شبیه به این، معمولا اصل ماجرا را پنهان میکنند و اجازه نمیدهند حقایق باشگاهداری در ایران، واضح به نظر برسند. اصلا مهم نیست که چه تیمی بیشتر هزینه کرده است، اصلا مهم نیست که کدام تیم به چه بازیکنی آپشن قرارداد بیشتری بخشیده است، آنچه اهمیت دارد، مدیریت این هزینه برای رسیدن به نتایج مطلوب است.
تیمی که با قراردادهای گرانقیمت نتیجه نگیرد و جامی به دست نیاورد، باید به اشتباهش پی ببرد و مسیرش را عوض کند. کاش باشگاههای فوتبال ایران به جای جنگیدن با یکدیگر، کمی اتحاد از خودشان نشان میدادند و بر سر مسائلی مثل حق پخش تلویزیونی میجنگیدند. همین داستان حق پخش به تنهایی میتوانست همه تیمهای لیگ برتری را ثروتمند کند.
دیدگاه تان را بنویسید