به بهانه معرفی سرمربی جدید تیم ملی امید
کودتای قرن!
«از هر چیزی که بترسید، سرتان خواهد آمد!» این جمله احتمالا حکایت هواداران فوتبال ایران و سرمربیگری حمید استیلی در این تیم است. از مدتها قبل، این نگرانی وجود داشت که با جدایی فرهاد مجیدی، استیلی تنها گزینه تصاحب نیمکت از سوی فدراسیون فوتبال باشد. او که مدتی به عنوان «مدیر» تیم فعالیت کرده بود، علاقه زیادی داشت تا بتواند مرد اول نیمکت امیدها باشد. همه از علاقه استیلی برای بازگشت به مربیگری باخبر بودند و او حالا به هدف بزرگش رسیده است. هدفی که بعید به نظر میرسد برای فوتبال ایران چندان خوشایند باشد.
آریا رهنورد
حمید استیلی سرانجام به خواستهاش رسید. او حالا دیگر «بدون رقیب» روی نیمکت تیم ملی امید حضور خواهد داشت. این همان اتفاقی بود که پیشبینیاش چندان دشوار به نظر نمیرسید. چراکه ظاهرا تحرکات آقای مدیر برای رسیدن به این جایگاه، از مدتها قبل شروع شده بود. انتخاب استیلی به عنوان مدیر تیم ملی امید، از همان ابتدا با انتقادهای زیادی روبهرو شد. چراکه او هیچ سابقهای در این زمینه نداشت و در نهایت به جای انجام وظایف اصلی، سرگرم دخالت در کنار سرمربیان تیم ملی امید بود. فدراسیون فوتبال، قبلتر چهرهای مثل مایلیکهن را در همین پست قرار داد و با تنشهایی که به خاطر مایلی به تیم امید اضافه شد، یک شکست سنگین را تجربه کرد. با این وجود آنها از این اتفاق درس نگرفتند و این بار به استیلی فرصت دادند تا جایی روی نیمکت برای خودش دست و پا کند. اختلافنظر استیلی با کرانچار، یکی از دلایل جدایی مرد کروات از نیمکت تیم ملی امید بود. حمید که در چند مقطع تنشهایی با سرمربیان وقت تیم ملی بزرگسالان نیز به وجود آورده بود، از جدایی زلاتکو استقبال کرد اما این بار نوبت فرهاد مجیدی شد که هدایت امیدها را بر عهده بگیرد. فرهاد هم اما در این تیم، هرگز رنگ آرامش را ندید. ظاهرا در یکی از دیدارهای تدارکاتی تیم ملی امید، استیلی کار را به جایی رسانده بود که حتی قصد داشت به تصمیم خودش یک تعویض برای تیم انجام بدهد و بدون پرسیدن نظر سرمربی، یک بازیکن را وارد زمین مسابقه کند! فرهاد مجیدی در نامه استعفایش، به «دخالت»های بیشرمانه در وظایف خودش اشاره کرده و با وجود نام نبردن از استیلی، منظورش را واضح به زبان آورده است. از چند روز قبل، مشخص بود که فدراسیون فوتبال باید از بین این دو نفر، یکی را برای آینده تیم انتخاب کند. چراکه آنها حاضر نیستند در کنار هم حضور داشته باشند. در کمال تعجب، انتخاب فدراسیون «حمید استیلی» بود و فرهاد به حضورش در این تیم پایان داد. مهدی تاج که پیش از این با پاسخ منفی بسیاری از چهرههای شناخته شده داخلی برای سرمربیگری امیدها روبهرو شده بود، پس از جدایی فرهاد دیگر با هیچکس مذاکره نکرد و نیمکت را در اختیار حمید استیلی قرار داد. تصمیمی که شاید خیلی زود اثراتش را در رده امیدها نشان بدهد. استیلی، همه گزینهها را یک به یک کنار زد تا خودش به این جایگاه برسد. کودتایی که بعید است پایان خوشی برای امیدها در پی داشته باشد.
سرمربی 52 ساله جدید تیم ملی امید، در شرایطی به این سمت برگزیده شد که از آخرین تجربه سرمربیگریاش در فوتبال ایران، بیش از چهار سال گذشته است. او پس از دوران بازی، دستیار چهرههای شناختهشدهای مثل پروین، آریهان، دنیزلی و افشین قطبی بود اما در روزهایی که همه انتظار داشتند به یک سرمربی موفق تبدیل شود، شکستهای وحشتناکی را تجربه کرد و نشان داد که برای مربیگری ساخته نشده است. او سرمربیگری را از باشگاه استیلآذین آغاز کرد و پس از مدتی کوتاه از این تیم کنار گذاشته شد. او پیش از شروع لیگ دهم، سرمربی شاهین بوشهر شد اما تنها پس از چند هفته، این باشگاه را نیز ترک کرد. او بالاخره در سال 90 به خواستهاش برای هدایت پرسپولیس رسید اما یکی از بحرانیترین فصول تاریخ این باشگاه را رقم زد. خاطره شکست سه بر صفر در جام حذفی برابر استقلال با هدایت این مربی، هنوز از ذهن هواداران باشگاه بیرون نرفته است. پس از ناکامی سنگین در پرسپولیس، او در راهآهن و ملوان بندرانزلی نیز یک مربی ناکام بود و بعد از آن، دیگر هیچ تیمی به این مربی اعتماد نکرد. دوران حرفهای استیلی به عنوان یک مربی، با انبوهی از شکست و ناکامی به پایان رسیده بود اما حالا بعد از چند سال، او ناگهان قرار است هدایت تیم ملی امید را در رقابتهای قهرمانی زیر 23 سال آسیا و انتخابی المپیک بر عهده بگیرد.
دوران حرفهای استیلی به عنوان یک مربی، با انبوهی از شکست و ناکامی به پایان رسیده بود اما حالا بعد از چند سال، او ناگهان قرار است هدایت تیم ملی امید را در رقابتهای قهرمانی زیر 23 سال آسیا و انتخابی المپیک بر عهده بگیرد
با این رزومه، مربیگری استیلی برای امیدها حتی از گروه دشوار در قهرمانی آسیا، مرگبارتر به نظر میرسد!
استیلی در دوران بازی، یک فوتبالیست محبوب بود. بازیکنی که به خاطر دوندگی بالا در زمین، واکنشهای احساسی بعد از زدن گل و نمایشهای جنگجویانهاش، همواره مورد ستایش قرار میگرفت. او میتوانست همان اعتبار را برای خودش حفظ کند و همیشه محبوب باقی بماند اما زننده گل قرن، حالا به دست داشتن در کودتای تیم ملی امید، متهم است! او در مربیگری آنقدر شکست خورده که از یک ناکامی دیگر نمیترسد اما این انتخاب، برای تیم ملی امید کاملا ترسناک است.
دیدگاه تان را بنویسید