درباره دوستداشتنیترین تیم این روزهای لیگ جزیره
چلسی؛ کلاس ۲۰۱۹!
آریا رهنورد
همه گلهای این فصل چلسی در لیگ برتر را بازیکنانی به ثمر رساندهاند که محصول «آکادمی» این باشگاه هستند. در عصری که فوتبال بیشتر از همیشه با خرید ستارههای بزرگ، هزینههای نجومی و ترکیبهای گرانقیمت گره خورده، چلسی روش دیگری را انتخاب کرده و با یکی از جوانترین ترکیبهای تاریخش به مصاف رقبا میرود. آنها منچسترسیتی و لیورپول نیستند که برای قهرمانی بجنگند و جامها را درو کنند اما تبدیل به سرگرمکنندهترین تیم این روزهای فوتبال انگلیس شدهاند. تیمی که اگر تجربه کافی را به دست بیاورد و بازیکنان جوانش برای چند فصل متوالی در کنار هم بازی کنند، تبدیل به یک مدعی بزرگ برای بردن جامهای مهم خواهد شد.
وقتی مائوریتسیو ساری انگلستان را به مقصد ایتالیا ترک کرد تا پیشنهاد هدایت یوونتوس را بپذیرد، رومن آبراموویچ انتخابهای زیادی برای نیمکت چلسی داشت. مالک روس باشگاه به سراغ یکی از چهرههای اسطورهای باشگاه رفت و فرانک لمپارد را بعد از سپری کردن تنها یک فصل موفق در باشگاه دربیکانتی، روی نیمکت شیرهای لندن نشاند. آنچه در مورد لمپس جالب توجه به نظر میرسید، چالش موفقی بود که این مربی روبهروی مارچلو بیلسا و تیمش پشت سر گذاشت. فرانک که در دیدار برگشت تیمش با لیدزیونایتد با یک جنجال بزرگ دست و پنجه نرم کرده بود، در رقابتهای پلیآف صعود به لیگ برتر، لیدز را شکست داد و انتقام بزرگی گرفت اما درنهایت نتوانست در دیدار نهایی پلیآف، دربی را به سطح اول فوتبال جزیره برگرداند. با این وجود فصل درخشان دربیکانتی و البته نمایشهای هجومی تیم او، هواداران باشگاه را کاملا راضی نگه داشته بود. به نظر میرسید فرانک سالهای بیشتری در این باشگاه باقی بماند اما او هرگز نمیتوانست به پیشنهاد تیم محبوبش، پاسخ منفی بدهد. برخلاف دوست و همبازیاش در تیم ملی استیون جرارد، او برای مربیگری به خارج از فوتبال انگلیس نرفت و در کوتاهترین زمان ممکن، به چلسی برگشت.
حالا لمپارد دو انتخاب کلیدی برای آینده تیمش داشت. اول بازی به سبک و سیاق تیم مورینیو که چلسی برای موفقیت به آن خو گرفته بود و دوم، پیاده کردن نقشههای هجومی و جذاب خودش در زمین. او راه دوم را انتخاب کرد و شاگردانش را با نقشههایی کاملا هجومی به زمین فرستاد. شکست سنگین شروع فصل برابر یونایتد، همه حقایق را در مورد چلسی بازگو نمیکرد. چراکه آنها در همان مسابقه چند فرصت ایدهآل برای گلزنی را از دست داده بودند. چلسی در سوپرجام اروپا درخشان ظاهر شد و به مراتب بهتر از لیورپول بود اما درنهایت در ضربات پنالتی، شانس بردن این جام را از دست داد. تا اینجا روزگار برای این تیم تیره و تار بود اما روزهای روشن، بالاخره از راه رسیدند.
پنج هفته بعد از شروع فصل جدید لیگ برتر، چلسی تنها دو بار برنده بوده است. البته که این تیم کیفیتی در حد و اندازه تیمهای مدعی قهرمانی ندارد اما در این فصل از لیگ انگلستان، تنها دو تیم سیتی و لیورپول موفق شدهاند بیشتر از چلسی دروازه رقبا را باز کنند. مشکل بزرگ این روزهای آبیها به کیفیت خط دفاعی برمیگردد. نقشههای هجومی لمپارد، موجب شده فشار زیادی روی دفاع این تیم باشد و مدافعان میان چلسی نیز به اندازه مهرههای هجومی این تیم، فوقالعاده نبودهاند.
چلسی در این فصل 11 گل به ثمر رسانده و 11 گل نیز دریافت کرده. آنها به صورت مشترک با اسپرز سومین خط حمله قدرتمند لیگ به شمار میروند اما دومین خط دفاعی ضعیف فصل را نیز در اختیار دارند. آنچه چلسی را به یک تیم خاص تبدیل میکند، عملکرد مهرههای کمسنوسال این تیم است. تا امروز هر 11 گل چلسی در لیگ، توسط مهرههای انگلیسی زیر 21 سال این باشگاه زده شدهاند. این برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر است که چنین اتفاقی برای یک باشگاه رخ میدهد. تامی آبراهام که پنالتی آخر تیمش در سوپرجام اروپا را برابر لیورپول از دست داد، حالا در فصل جدید رقابتهای لیگ برتر هفت گل به ثمر رسانده است. خیلیها باور دارند که او میتواند دروگبای جدید چلسی باشد و در این باشگاه به یک اسطوره تبدیل شود. میسون مونت، خرید کریستین پولیشیچ را کاملا به حاشیه رانده و فیکایو توموری نیز این هفته اولین گلش برای باشگاه را جشن گرفته است. علاوه بر این ستارههای گلزن، چلسی مهره مستعد جوان دیگری به نام هادسون اودوی نیز دارد. آنها علاوه بر ساختن یک نسل جدید برای خودشان، در حال تربیت ستارههای آینده تیم ملی انگلیس نیز هستند.
«کاری میکنیم که تماشاگرها هر هفته از نمایشمان لذت ببرند». این جمله فرانک لمپارد تا امروز کاملا به واقعیت تبدیل شده است. تماشای چلسی با نمایشهای هجومی و ستارههای جوان، تا این هفته حتی برای هواداران باشگاههای دیگر نیز جذاب بودند. آنها محرومیت از نقل و انتقالات را به فرصت بزرگی برای تکیه کردن به استعدادهای آکادمیشان تبدیل کردهاند و راه را به باشگاههای دیگر نیز نشان دادهاند. چلسی لمپارد میتواند یک الگوی بزرگ برای بسیاری از تیمهای انگلیسی باشد. تیمی که از اعتماد به فوتبالیستهای جوان و البته از حمله کردن در زمین مسابقه، هراسی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید