درباره ادعاهای عجیب مالک تراکتورسازی روی آنتن زنده تلویزیون
شوخی ۳۰ میلیونی!
آریا رهنورد
بازی با اعداد برای بزرگتر نشان دادن یک باشگاه از آنچه هست، سرگرمی همیشگی هواداران فوتبال در ایران به شمار میرود. این ماجرا در سطح هوادارانه قابل تحمل است اما وقتی پای مالکان و مدیران باشگاهها نیز به آن باز میشود، سطح دغدغهها در فوتبال ایران را آشکار میکند. در این فوتبال هر تیمی مدعی است که 40 میلیون هوادار دارد. با این حساب احتمالا ایران باید حدود یک میلیارد جمعیت داشته باشد!
مالک باشگاه تراکتورسازی، همیشه دوست دارد توی دید باشد. گاهی با سپردن یک هواپیما به تیم ملی، گاهی با خریدهای نجومی و گرانقیمت برای باشگاه تراکتورسازی و گاهی با مالکیت همزمان دو باشگاه در لیگ برتر. ظاهرا او قدرت کافی را برای انجام هر کاری دارد و فدراسیون فوتبال که پیش از این مدیون آقای مالک بوده، ترجیح میدهد در این مورد تنها «تماشاگر» باشد. در همین فوتبال، جلوی صعود تیمهایی مثل فولاد نوین و سپاهان نوین به لیگ برتر گرفته شده تا پای مالک مشترک وسط نباشد اما حالا زنوزی دیدارهای تراکتورسازی را با شال گردن قرمز و دیدارهای ماشین را با شال گردن سبز از نزدیک تماشا میکند. او دائما از حرفهایگری و قدمهای مثبتی که برای فوتبال تبریز برداشته حرف میزند اما در هیچ نقطهای از فوتبال حرفهای دنیا، امکان ندارد که دو باشگاه با یک مالک در یک لیگ حاضر شوند. هنوز زمان زیادی از ماجراهای حیرتانگیز دیدار برگشت فصل گذشته تراکتور و ماشینسازی و اشتباههای مهلک و عجیب مدافعان ماشین سپری نشده است. طبیعتا وقتی قرار باشد تراکتورسازی در هر فصل 6 امتیاز بیدردسر را از ماشینسازی هدیه بگیرد، عدالت فوتبال به صورت تمام و کمال زیر سوال میرود. تیم زنوزی فصل گذشته حتی پس از گرفتن این هدیه 6 امتیازی، باز هم قهرمان لیگ نشد و حتی سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را نیز به دست نیاورد. این شکست بزرگ اما موجب نشده که آقای مالک، رفتارهای گذشتهاش را تغییر بدهد. او به کمک هزینههایی سنگین، گرانقیمتترین تیم تاریخ تراکتورسازی را بسته اما این تیم تا امروز، موفقیت خاصی نداشته است. زنوزی دائما از «اقتصادی» و حرفهای شدن فوتبال تبریز با تصمیمهای خودش حرف میزند اما فسخ قرارداد با یکی از بازیکنان ماشینسازی به جرم نبخشیدن طلبش به تراکتور، یکی از آمارتورترین تصمیمها در تاریخ فوتبال ایران است!
تا زمانی که ماجرای مالکیت مشترک تراکتورسازی و ماشین در فوتبال ایران حل نشده، زنوزی به جای تحسین شدن باید مورد مواخذه قرار بگیرد و به سوالهای زیادی پاسخ بدهد. او اصرار دارد که ماشینسازی را تنها به خاطر صدمه نخوردن لیگ برتر حفظ کرده اما در واقعیت، حضور ماشینسازی با مالکیت مشترک با تراکتور، خودش یک صدمه بزرگ برای فوتبال پاک به شمار میرود. اگر این مالک تنها دغدغه لیگ برتر را دارد، میتواند همین حالا امتیاز ماشین را به یکی از تیمهای شاغل در لیگ یک واگذار کند و برای همیشه قید سهمیه لیگ برتری این باشگاه را بزند. از نگاه او و گزارش تلویزیونی فوتبال تبریز، حضور تماشاگر روی «تپه»ها عظمت یک باشگاه را نشان میدهد اما در حقیقت هیچ باشگاهی با نشستن هوادار در تپههای اطراف استادیومش بزرگ نمیشود. بدون تردید اگر قانون فیرپلی مالی فیفا در لیگ برتر ایران نیز به اجرا درمیآمد، زنوزی و تراکتورسازی با محرومیتهای سنگینی روبهرو میشدند. چراکه حتی پس از خصوصی شدن نیز میزان هزینهها در این باشگاه با میزان درآمدها همخوانی ندارد و اسپانسر اصلی این باشگاه نیز، همان خطوط هوایی متعلق به خود زنوزی است. مالک باشگاه تراکتورسازی به خودش اجازه میدهد که رفتار بازیکنان تیمهای دیگر را روی آنتن مورد نقد قرار بدهد و مستقیما از علیرضا بیرانوند ایراد بگیرد. بد نیست او بیشتر به رفتار گلرهای تیم خودش بپردازد و نگران حاشیههای اطراف رشید مظاهری باشد. فصل گذشته حکمی که او در فاصله هتل تیم تا هوایپما برای محسن فروزان صادر کرد، عملا تراکتور را به مرز فروپاشی رساند. جالب اینکه جرم محسن فروزان در دیدار با سپیدرود، تا همین امروز نیز ثابت نشده است. در واقع زنوزی به تصور وقوع یک جرم، تیم را کاملا به حاشیه برد و تراکتور که یکی از مدعیان جدی قهرمانی بود، هفتههای پایانی فصل را تحت سلطه حاشیهها، به کابوسوارترین شکل ممکن سپری کرد.
ایستادن 30 میلیون هوادار پشت سر تراکتورسازی، بیشتر شبیه به یک شوخی به نظر میرسد اما اگر این باشگاه صدمیلیون هوادار هم داشت، باز قابل مقایسه با استقلال و پرسپولیس نبود. تراکتور در تمام تاریخش حتی یک بار قهرمان لیگ فوتبال ایران نشده و برای مقایسه شدن با تیمهای بزرگ این فوتبال، باید سالها افتخار کسب کند. اگر خصوصیسازی قرار است چنین ادعاهایی را به فوتبال ایران اضافه کند، بهتر است استقلال و پرسپولیس همچنان دولتی بمانند و قید خصوصی شدن را بزنند. زنوزی تازهترین مالک ثروتمندی است که در فوتبال ایران به یک چهره جنجالی تبدیل میشود. پیش از او چهرههای زیادی با هزینه کردن در فوتبال ایران شناخته شدند و هیچکدام عاقبت خودشی نداشتند. مدیرانی که دائما پشت تریبون در حال مصاحبه دیده میشدند اما سرانجامشان، جایی به مراتب دورتر از زمین فوتبال بود.
دیدگاه تان را بنویسید