درباره رسوایی کپی-پیست در کیتهای جدید لیگ برتری
کپی میکنم، پس هستم!
آریا طاری
آلاشپورت دوباره به فوتبال ایران برگشت. تا پیش از رونمایی از لباسهای جدید تیمهای حاضر در لیگ برتر نوزدهم، هنوز معنای این جمله کاملا «واضح» نبود اما حالا دیگر همه درک میکنند که بازگشت پرقدرت این برند به لیگ، میتواند چه معنایی داشته باشد. کیتهای جدید باشگاهها یکی از یکی ناامیدکنندهتر هستند. طرحها از باشگاههای بزرگ اروپایی کپی شدهاند و حتی میتوانند موجبات استهزای فوتبال ایران در سطح دنیا را فراهم بیاورند. درست در روزهایی که نارضایتی از لباسهای جدید در بین هواداران موج میزند، آلاشپورت همه چیز را تکذیب میکند. با وجود همه این تکذیبها، بحران سلیقه و زیبایی در لیگ برتر فوتبال ایران، یک بحران بزرگ و حل نشدنی به نظر میرسد.
کمپانی آلاشپورت از مدتها قبل حضور پررنگ و جدیاش را در فصل جدید فوتبال ایران اعلام کرده بود. آنها از هواداران باشگاههای مختلف خواسته بودند که طرح پیشنهادیشان را برای کیتهای تازه ارسال کنند اما همانطور که انتظار میرفت، توجهی به طرحهای هواداری نشد و آلاشپورت به جای استفاده از این طرحهای پیشنهادی، به سراغ پیراهنهای فصل گذشته باشگاههای مطرح اروپایی رفت. طرح کمپانی نایکی برای باشگاه تاتنهام به شکلی حیرتانگیز و البته با رنگی متفاوت، به عنوان طرح جدید کیتهای باشگاه پرسپولیس مورداستفاده قرار گرفت. جالب اینجاست که برای قرمزها نه خبری از مراسم رونمایی از لباسهای تازه بود و نه اولین تصاویر منتشر شده از این لباسها، استاندارد به نظر میرسیدند. اوضاع برای استقلال نیز تفاوت چندانی نداشت. درست مثل گذشته که لینینگ طراح مشترک لباس سرخابیها بود، در لیگ برتر نوزدهم نیز چنین اتفاقی رخ داد تا باشگاههای رقیبی که مالک و حامی مالی مشترکی دارند، بار دیگر در طراحی لباسها نیز مشترک باشند. آلاشپورت برای استقلال به سراغ منچستریونایتد رفت و طرح اصلی لباسهای فصل گذشته این تیم را با رنگ متفاوت برای آبیها به کار برد اما آیا یک نفر در مجموعه استقلال به این موضوع معترض شد؟ آیا یک نفر در مجموعه پرسپولیس از این وضعیت شکایت کرد؟ هر دو باشگاه «به درستی» از وضعیت برگزاری لیگ ناراضی هستند اما چطور به نارضایتی هواداران خودی از این لباسها پاسخ میدهند؟ در باشگاههای دیگر نیز در روی همین پاشنه میچرخد. طرح جدید لباسهای فولاد عجیب و کودکانه به نظر میرسد. پدیدهایها در مراسم رونمایی، لباسی را به هوادارانشان معرفی کردند که بیشتر به لباس تمرینی شباهت داشت و فاقد هرگونه طرح و حتی لوگوی باشگاه بود. جالبتر اینکه از سه کیت این فصل پدیده، دو کیت قرمزرنگ هستند. اتفاق خیرهکنندهای که طبیعتا در هیچ نقطه دیگری از دنیا اتفاق نمیافتد! در طراحی لباسهای پارس جنوبی جم نیز از یکی از المانهای قبلی لباس رئال مادرید در پشت پیراهنها استفاده شده است. در واقع برای آلاشپورت، تفاوتی بین نایکی و آدیداس وجود ندارد. آنها با قدرت هرچه تمامتر به «کپی-پیست» مشغول هستند و میدانند که این ماجرا، در فوتبال ایران هیچ عقوبتی را برایشان به همراه نخواهد داشت. این داستان فقط به برند آلاشپورت هم مربوط نمیشود. نساجی که به سراغ یک برند دیگر رفته، لباسی درست شبه کیت این فصل چلسی را تحویل گرفته است. تراکتوریها هم اگرچه از اسم آدیداس راضی به نظر میرسند اما این کیتها، همان کیتهای تمرینی آدیداس هستند که سابقا در اختیار تیم ملی نیز قرار داشت. این مشکل در درجه اول، مشکل فوتبال ایران است که به سلیقه و هویت، هیچ اهمیتی نمیدهد.
در فوتبال روز دنیا، هر لباس «مفهوم» خاصی را نمایندگی میکند. در واقع کیت هر تیم بخشی از «هویت» آن باشگاه به شمار میرود. اگر در طراحی لباس منچستریونایتد از نماد ریلهای راهآهن استفاده شده، دلیل آن کارکنان راهآهنی بودند که برای اولین بار این باشگاه را بنا کردند. در طراحی لباس سوم فصل گذشته باشگاه اسپرز از بخشی از نقشه شهر لندن استفاده شد. بارسلوناییها در لباسهای دومشان به سراغ پرچم کاتالونیا میروند و یوونتوسیها رنگ صورتی را از تاریخشان بیرون میآورند و آن را روی لباس اصلیشان مورد استفاده قرار میدهند. در لیگ برتر ایران اما کیتهای باشگاهی، فرصتی برای عرضاندام برندهای بیکیفیت هستند. اینجا نه به «کپیرایت» توجه میشود و نه جزئیات برای یک باشگاه مهم هستند. همین نقض کپیرایت، مهمترین دلیلی است که برندهای معتبر را از حضور در فوتبال ایران فراری میدهد. اگر سازوکار درستی برای فروش پیراهنها در کشور تعیین میشد، شاید شاهد حضور گسترده نامهای بزرگ در زمینه تولید لباسهای باشگاهی بودیم. در همه نقاط دنیا، بخش مهمی از درآمد باشگاهها از طریق امضای قرارداد با تولیدکنندگان لباس به دست میآید. اینجا اما باشگاهها برای تولید لباسهای بیکیفیت، هزینه هم پرداخت میکنند.
بازگشت برند خاص آلمانی به فوتبال ایران نمیتواند «تصادفی» باشد. فدراسیون فوتبال باید توضیح بدهد که آلاشپورت بر چه مبنایی دوباره به عنوان تولیدکننده لباسهای تیم ملی و چند باشگاه بزرگ داخلی انتخاب شده است؟ چه کسانی دوباره پای این برند را به شکل گسترده به فوتبال ایران باز کردند؟ موج انتقاد هماهنگ از توپ قبلی لیگ برتر، از کجا آغاز و چگونه هدایت شد؟ شاید این قرارداد برای بعضیها سود قابل توجهی به همراه داشته باشد اما بدون شک تاوان آن را باشگاههای ایرانی خواهند داد و البته هوادارانی که رغبتی برای خرید این لباسهای نازیبا ندارند. شاید تصور کنید در فوتبال باید به مسائل به مراتب مهمتری پرداخته شود اما تا زمانی که جزئیات درست سر جای خودشان قرار نگیرند، انتظار بهبود شرایط فوتبال بیمعنی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید