تراکتور؛ از هزینهها تا تردیدها
ابهامسازی تبریز!
تراکتورسازی، اولین باشگاه لیگ برتری به شمار میرود که «معرفی پیراهنهای فصل جدید» را جدی گرفته است. آنها البته تب و تابی فراتر از باشگاههای اروپایی به این سنت دادهاند و از لباسهای تازه در یک سالن پر از جمعیت رونمایی کردهاند. تراکتور همچنان تلاش میکند تا به هوادارانش نزدیک باشد و جزئیات را جدی بگیرد اما الزاما «آدیداس پوشیدن» شرایط را برای حرفهای شدن یک باشگاه فراهم نمیآورد. قرمزهای تبریز برای رسیدن به اولین قهرمانی در تاریخ لیگ برتر، باید تردیدهای زیادی را در مورد خودشان از صحنه روزگار محو کنند.
آریا رهنورد
ترکیب کهکشانی تراکتورسازی با خرید سه کاپیتان تیم ملی، حتی نتوانست این باشگاه را به سهمیه لیگ قهرمانان آسیا برساند. در فصلی که حتی پدیده مشهد با هزینه حداقلی راهش را به طرف آسیا هموار کرد، تراکتور با ناکامی محض روبهرو شد و پایان امیدوارکنندهای نداشت. زنوزی حالا دوباره تیمش را با قدرت برای جنگیدن بر سر جام مهیا کرده اما هنوز اما و اگرهای زیادی در مورد تبریزیها وجود دارد. آیا این تراکتور، از قدرت لازم برای رسیدن به اولین قهرمانیاش در تاریخ لیگ برخوردار است؟ بعد از جدایی استوکس، تراکتوریها به یک مهاجم گلزن و تمامعیار نیاز دارند و با چهرههای شناخته شده زیادی نیز مذاکره کردهاند. حتی اسم ستاره سابق آرسنال و منسیتی امانوئل آدبایور نیز به فهرست نفرات مدنظر این تیم اضافه شده اما اگر خرید این مهاجم آفریقایی نیز مثل ماجرای امضای قرارداد با «کنستانت» شود، تراکتور سود چندانی از این معامله نخواهد برد. تا زمانی که یک مهاجم دقیق و مطمئن خارجی پیراهن این باشگاه را بر تن نکرده، سخت میتوان از احتمال قهرمانی تراکتور در فصل جدید حرف زد. علاوه بر این، در مورد مرد اول نیمکت باشگاه نیز تردیدهایی وجود دارد. مصطفی دنیزلی یکی از بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال ترکیه به شمار میرود. او با هر سه تیم بزرگ استانبول، قهرمان سوپرلیگ ترکیه شده و در کشورش طرفداران بسیار زیادی دارد. سرمربی اسبق پرسپولیس در ایران هم به خاطر سبک بازی تیمهایش، همیشه محبوب بوده است اما در آخرین مقطع حضور این مربی در تهران، او انگیزه و انرژی لازم را برای کار کردن از خودش نشان نمیداد و بالا رفتن سن و سال، روی ایدههایش در زمین تاثیر گذاشته بود. حالا چند سال از آن مقطع نیز سپری شده و احتمال زیادی برای نزدیک بودن دنیزلی به کیفیت روزهای اوجش وجود ندارد. هرچند که این مربی هنوز میتواند معادلهها را به هم بزند و همه هواداران فوتبال در ایران را شگفتزده کند. زنوزی و تیمش عموما علاقهای به «شفافسازی» ندارند. او فصل گذشته مالکیت همزمان دو تیم را برعهده داشت و هر دو دربی تبریز درست به همین خاطر با حاشیههای متعددی برخورد کردند. در روزهای گذشته شائبههایی نیز در مورد بدهیهای بانکی این مالک منتشر شده است. شائبههایی که هنوز به اثبات نرسیدهاند اما اگر حقیقت داشته باشند، کشتی تراکتور را در مسیر کوه یخ قرار خواهند داد و سقوط بزرگی را برای این تیم رقم خواهند زد.
نکته امیدوارکننده برابر تراکتورسازی، وزن تجربه در این باشگاه است. دنیزلی به عنوان یک مربی سرد و گرم چشیده، به خوبی میداند که چطور از بحرانهای بزرگ عبور کرد. اشکان دژاگه، مسعود شجاعی و احسان حاجصفی نیز از تجربه فوقالعادهای برای درخشیدن در ترکیب تیم تبریزی برخوردار هستند. همه آنها در بزنگاههای حساس و بازیهای بزرگ، برای تیم ملی به میدان رفتهاند. تراکتورسازی البته در پنجره نقل و انتقالات، چند بازیکن نسبتا مهم را از دست داده است. احسان پهلوان، مهدی مهدیپور و دانیال اسماعیلیفر در پایان دوران سربازیاش، به ذوبآهن برگشتند و استوکس نیز قید حضور در فوتبال ایران را زد. جذب رضا شکاری که از اولویتهای نقل و انتقالاتی پرسپولیس نیز به شمار میرفت، یک حرکت موثر از سوی تبریزیها در بازار بود. آنها با خرید رشید مظاهری به همه نگرانیها در مورد خط دروازه پایان دادند. رضا اسدی، محمدرضا خانزاده، مازولا، میثم تیموری، سعید مهری و محمد مسلمیپور، خریدهای دیگر تیم پرستاره تبریزی هستند. واضح به نظر میرسد که تراکتور هنوز به اندازه شروع فصل گذشته کهکشانی نشده اما خرید یک یا دو بازیکن خارجی، میتواند کهکشان تازهای برای این تیم بسازد.
تا زمانی که یک مهاجم دقیق و مطمئن خارجی پیراهن این باشگاه را بر تن نکرده، سخت میتوان از احتمال قهرمانی تراکتور در فصل جدید حرف زد. علاوه بر این، در مورد مرد اول نیمکت باشگاه نیز تردیدهایی وجود دارد
راه موفقیت تراکتورسازی تنها از خرید بازیکنان نمیگذرد. آنها همین حالا هم ابزار کافی را برای درخشیدن در لیگ برتر در اختیار دارند و برای رسیدن به جام، باید همه حواشی اطراف باشگاه را کنترل کنند. فصل گذشته تراکتورسازی یکی از مدعیان اصلی قهرمانی به شمار میرفت اما ماجرای محسن فروزان، عملا این تیم را در معرض فروپاشی قرار داد. اگر این موضوع به درستی مدیریت میشد و باشگاه ناگهان در کانون توجه قرار نمیگرفت، شاید تراکتور دوباره به کورس قهرمانی برمیگشت. مدت کوتاهی بعد، سیلی زدن یک هوادار به مسعود شجاعی، تنشهای اطراف باشگاه را به اوج رساند و دیگر هیچ چیز قابل جبران به نظر نمیرسید. همه تیمها در طول فصل کم و بیش افت میکنند و زمین میخورند. تفاوت تیمها اما در واکنش نشان دادن به این اتفاق خلاصه میشود. تراکتور فصل گذشته واکنش درستی به بحرانهای مقطعی نشان نداد. آنها برای قهرمانی لیگ، باید توانایی عقبنشینی برای حملههای دوباره را داشته باشند و یک بحران را بیش از حد بزرگ نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید