نگاهی به ستارههایی که در فوتبال ایران بزرگ نشدند
یادشان رفت چشمک بزنند!
آریا طاری
همه فوتبالیستها در نوجوانی برای خودشان نقشه میکشند، خودشان را در بهترین باشگاههای دنیا تصور میکنند، درباره ثروت و شهرتی که به دست خواهند آورد رویا میبافند و با آغوش باز به استقبال «آینده» میروند اما این آینده، برای همه آنها خوشایند نیست. فوتبال درست به اندازه جذاب بودنش، «بیرحم» هم هست و با اولین لغزشها، میتواند یک ستاره را برای همیشه در مسیر فراموش شدن قرار بدهد. در این سالها، ستارههای زیادی در فوتبال ایران درخشیدند اما زودتر از آنچه تصور میشد، محو شدن را تجربه کردند. هنوز هم هیچ چیز، غمانگیزتر از تماشای یک استعداد تلف شده نیست.
مجاهد خذیراوی
مجاهد در فوتبال ایران، سمبل «استعدادهای سوخته» است. بازیکنی که در جوانی به بزرگترین آرزوهایش رسید و پیراهن استقلال و تیم ملی را به دست آورد. همه چیز آماده بود تا او به بزرگترین باشگاههای اروپایی پرتاب شود اما مجاهد خیلی زود از سکوی پرتاب پایین آمد. حاشیههای زندگی شخصی و البته یک مهمانی دردسرساز، موجب شد که او برای چند فصل از فوتبال فاصله بگیرد و دیگر هرگز تصویر آن بازیکن سریع، جذاب، چالاک و تکنیکی را در زمین بازسازی نکند. اگر خذیراوی کمی و فقط کمی حرفهایتر زندگی کرده بود، سالها برای باشگاههای خارجی و تیم ملی ایران توپ میزد و شاید امروز یکی از چهرههای اسطورهای این فوتبال بود.
امیرمحمد مظلوم
تنها چند سال قبل، با نمایشهایش در ترکیب تیم ملی نوجوانان ایران چشمها را خیره کرد. مظلوم یک دریبلزن ذاتی بود و از تکنیک خارقالعادهای بهره میبرد. او خیلی زود به شهرت رسید و نتوانست با این شهرت کنار بیاید. مظلوم در شهر کوچکی زندگی میکرد و ناگهان خبرهایی تلخ در مورد او در این شهر پیچید. خبرهایی که حقیقت داشتند. این فوتبالیست بااستعداد، انتخابهای دیگری برای زندگیاش انجام داد و هرگز نتوانست در لیگ برتر و حتی لیگ یک به میدان برود.
رضا حقیقی
در فجرسپاسی آنقدر آماده بود که پرسپولیسیها بیدرنگ مبلغ رضایتنامهاش را پرداخت کردند و این بازیکن را به خدمت گرفتند. او با آمادگی بدنی مثالزدنی، در مرکز زمین قرمزها به یک ستاره تبدیل شد. رضا که بازیکن موردعلاقه کارلوس کیروش نیز بود، با تیم ملی به جام جهانی رفت و حتی دقایقی در این تورنمنت بازی کرد. با این وجود زندگی شخصی او با مسیر حرفهایاش تداخل داشت. حقیقی به همان سرعت که مطرح شده بود، سقوط کرد و دیگر نتوانست فوتبال حرفهای را ادامه بدهد.
فردین عابدینی
او کشف بزرگ امیرقلعهنویی در استقلال بود و با همین مربی، به تراکتورسازی تبریز رفت. ستاره سابق جوانان استقلال، شروع درخشانی در تراکتور داشت اما مصدومیت شدید مانعی در مسیر پیشرفت او قرار داد. فردین برای مدتها از فوتبال دور بود و دیگر نتوانست توجه تراکتوریها را برای تمدید قرارداد جلب کند. او هر سال بین باشگاههای مختلف پاسکاری شده و حالا قرار است فصل جدید را در ترکیب ماشینسازی آغاز کند. او در 27 سالگی، با نقطه ایدهآلش در فوتبال فاصله بسیار زیادی دارد. چراکه هر بار مصدومیت، مانع اوجگیری این ستاره شده است.
جلال علیمحمدی
در تیم ملی جوانانی که کریم انصاریفرد یکی از ستارههایش بود، جلال علیمحمدی کاپیتان و مهمترین بازیکن به شمار میرفت. پس از مدتی، کریم راهی سایپا شد و جلال با یک انتقال بهتر، شانس بازی برای سپاهان را به دست آورد. به نظر میرسید او در مسیر تبدیل شدن به یکی از هافبکهای درجه یک فوتبال ایران قرار دارد اما در همه این سالها، روند پیشرفتش متوقف شد و هرگز نتوانست فراتر از یک بازیکن متوسط در زمین ظاهر شود.
میلاد غریبی
میلاد غریبی یکی از مهرههای جوانی بود که در لیگ سیزدهم به پرسپولیس علی دایی منتقل شد. برخلاف پیام و امید عالیشاه، او نتوانست جایگاه ثابتی در این تیم به دست بیاورد و در پایان فصل راهی باشگاه پدیده مشهد شد. میلاد دوباره اوج گرفت اما این بار یک مصدومیت شدید، بالهای پرواز او را کوتاه کرد. غریبی حالا در لیگهای پایینتر فوتبال بازی میکند.
عرفان وجدانی
طرد شدن از فوتبال در 23 سالگی، کابوس تلخ زندگی عرفان وجدانی است. کاپیتان سابق تیم ملی نوجوانان که پس از درخشش در این تیم به برنامه تلویزیونی 90 نیز راه پیدا کرده بود، هرگز تصور نمیکرد در 23 سالگی بدون تیم بماند. عرفان در باشگاه فولاد پیشرفت کرد و به امیدهای پرسپولیس پیوست اما انتخابهای او موفقیتآمیز از آب درنیامدند و این بازیکن دائما مشغول عوض کردن تیم شد. او هنوز هم سن و سال زیادی ندارد اما حتی در لیگ، هیچ باشگاهی خواهان امضای قرارداد با این بازیکن نیست.
مهرگان گلبرگ
یک استعداد تباه شده بزرگ دیگر. برخلاف بسیاری از همنسلها، زندگی مهرگان حواشی زیادی نداشت اما مصدومیتهای پی در پی، اجازه نداد او راهش را به طرف باشگاههای بزرگ هموار کند. گلبرگ در میانه میدان، استعدادی بود که خیلیها باور داشتند حتی از سعید عزتاللهی نیز بهتر است اما حالا سعید یکی از بهترینهای تیم ملی به شمار میرود و مهرگان، با فراموشی سر میکند.
دیدگاه تان را بنویسید